- در آغاز . . 2
- در مكتب حجّ 4
- آداب معاشرت در حجّ 6
- رهآوردهاي حجّ 6
- بهرههاي دنيوي 7
- بخش اوّل 8
- روحانيون 8
- حرم امن خدا 10
- خانه پاكي و تسليم 12
- حدود الهي در حجّ: 16
- احرام: 18
- الف - جماع ]الرَّفَث[. 18
- ب - گناه ]الْفُسُوق[ 19
- ج - جدال 19
- د - شكار 20
- مناسك حج 22
- 2 - آداب سفر 26
- 3 - چگونگي حجّ پيامبرصلي الله عليه وآله 34
- 4 - وصيّت امام صادقعليه السلام به حاجيان 36
- بخش دوّم 39
- حديث شريف: 40
- تفصيل احكام: 41
- حكم حجّ: 42
- 2 - حجّ، بر چه كسي واجب است؟ 43
- اقسام حجّ: 43
- تفصيل احكام: 48
- شرايط و احكام استطاعت 49
- 3 - اعمال حجّ از كجا آغاز ميگردد؟ 51
- بخش سوّم 53
- پيرامون ميقاتها 53
- تفصيل احكام: 56
- احكام ميقات: 58
- حجّ تمتّع 59
- حديث شريف: 60
- تفصيل احكام: 60
- اعمال عمره تمتّع و دخول حرم 61
- حديث شريف: 62
- تفصيل احكام: 65
- احكام احرام 66
- احكام لباس احرام 67
- احكام تلبيه: 68
- مستحبّات احرام: 69
- برخي از مكروهات احرام: 71
- محرّمات احرام 72
- حديث شريف: 73
- تفصيل احكام: 79
- مسائل اين باب: 81
- در آستانه مكّه مكرّمه 93
- حديث شريف: 94
- تفصيل احكام: 95
- 2 - طواف 100
- شرايط صحّت طواف: 100
- واجبات طواف: 101
- پارهاي از احكام طواف: 102
- حكم شك در طواف 103
- 3 - نماز طواف 106
- 4 - سعي 106
- حديث شريف: 107
- پارهاي از احكام سعي: 108
- تفصيل احكام: 108
- 5 - تقصير 110
- تفصيل احكام: 110
- پارهاي از احكام تقصير: 111
- بخش چهارم 112
- اعمال حجّ تمتّع 112
- تفصيل احكام: 113
- شرايط حجّ تمتّع: 113
- اعمال حجّ تمتّع: 114
- پارهاي از احكام اين باب: 114
- 2 - وقوف در عرفات 115
- تفصيل احكام: 116
- احكام وقوف در عرفات: 116
- مستحبّات وقوف در عرفات: 117
- احكام دو وقوف: 119
- 3 - وقوف در مزدلفه 119
- حديث شريف: 120
- تفصيل احكام: 121
- احكام وقوف در مشعر: 121
- مستحبّات وقوف در مزدلفه: 122
- 4 - رمي جمره عقبه 124
- واجبات رمي: 126
- تفصيل احكام: 126
- احكام رمي: 127
- مستحبّات رمي: 128
- 5 - قرباني 129
- حديث شريف: 130
- تفصيل احكام: 132
- احكام قرباني: 133
- 6 - حلق و تقصير 134
- حديث شريف: 135
- تفصيل احكام: 136
- 7 - طواف زيارت 137
- احكام حلق و تقصير: 137
- حديث شريف: 138
- تفصيل احكام: 139
- 8 - نماز طواف زيارت 139
- تفصيل احكام: 140
- 9 - سعي 140
- 10 - طواف نساء 141
- 11 - نماز طواف نساء 142
- تفصيل احكام: 142
- 12 - مبيت در مني 142
- تفصيل احكام: 143
- احكام مبيت: 143
- 13 - رمي جمرههاي سهگانه 144
- احكام رمي: 145
- تفصيل احكام: 145
- بخش پنجم 146
- تفصيل احكام: 147
- اعمال حجّ اِفراد: 148
- احكام حجّ اِفراد: 149
- 2 - حجّ قِران 150
- تفصيل احكام: 150
- احكام حجّ قِران: 151
- 3 - احكام حجّ زنان 151
- تفصيل احكام: 153
- 4 - حجّ پسر بچّه و دختر بچّه 155
- تفصيل احكام: 157
- 5 - احكام نيابت 158
- تفصيل احكام: 159
- حديث شريف: 162
- احكام شخص بازداشته شده از حجّ 162
- الف - احكام مصدود 163
- ب - احكام محصور 164
- زيارت پيامبر و اهل بيت او 165
- بخش ششم 165
- دعاء مكارم الأخلاق 170
- نمايه 178
راوي ميگويد: پس پيامبر اكرم به همراه ياران به بطحاء درآمد و بهخانهها نرفت. چون روز ترويه فرارسيد به هنگام زوال آفتاب مردم را دستورداد تا غسل كنند و براي حجّ احرام بندند، و اين همان است كه خداوند برپيامبرش نازل كرد: )وَاتَّبِعُوا مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ(، پس پيامبرصلي الله عليه وآله و يارانشاحرام بستند و به حجّ در آمدند تا به مني رسيدند. پس حضرت در آنجا نمازظهر، عصر، مغرب، عشاء و صبح را بگزارد و همراه مردم برفت. پس مردمقريش از مزدلفه افاضه )كوچ( ميكردند و نميگذاشتند مردم از آنجا افاضهكنند. پس پيامبرصلي الله عليه وآله روي آورد در حالي كه مردم قريش اميدوار بودند پيامبراز همانجايي افاضه كند كه آنها افاضه ميكردند. پس خداوند بر پيامبر اين آيهرا نازل كرد: )ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ(، يعني افاضهابراهيم و اسماعيل و اسحاق و پيشينيان ايشان.
پس هنگامي كه قريش ديدند كجاوه پيامبرصلي الله عليه وآله رفت، چيزي در دلشانپديد آمد، زيرا اميدوار بودند پيامبر از مكان ايشان افاضه كنند، تا به "نمره"رسيدند كه روبه روي اراك در دل عرفه قرار دارد. پس خيمه حضرتصلي الله عليه وآلهبرپا شد و مردم نيز خيمههايشان را در همانجا زدند. چون خورشيد به زوالرسيد )ظهر شد( پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله خارج شد و قريش همراه او، در حاليكهغسل كرده بود، و تلبيه را قطع نمود و در مسجد بايستاد، و مردم را پند داد،امر و نهيشان كرد، سپس نماز ظهر و عصر را با يك اذان و دو اقامه بپاداشت.سپس به موقف )محل وقوف در عرفات( رفت و درنگ كرد پس مردم از همپيشي ميگرفتند تا اطراف محل توقّف شتر پيامبر را به عنوان موقفبرگزينند. پيامبر شتر خود را كنار بُرد، مردم همان كار را انجام دادند، سپسحضرت فرمود: "اي مردم! تمام اين مكان موقف است" و با دست خودموقف را به مردم نشان داد. پس مردم پراكنده شدند، و همين كار را درمزدلفه نيز كرد. پس وقوف كرد تا خورشيد غروب كرد، و بدنبال آن افاضهكرد و مردم را به آرامش خواند تا اينكه به مزدلفه رسيد كه همان مشعر الحراماست. حضرت با يك اذان و دو اقامه نماز مغرب و عشا را بخواند، و در آنجااقامت كرد تا نماز صبح را بگزارد، و ضعيفان بنيهاشم را در شب به شتابواداشت و بديشان دستور داد تا خورشيد طلوع نكرده رمي جمره )جمرهعقبه( نكنند. پس هنگامي كه روز روشن شد، به سوي مني افاضه كرد و بهرمي جمره عقبه پرداخت. قربانيي كه پيامبر با خود آورده بود شصت وچهاريا شصت و ششتا بود و حضرت عليعليه السلام نيز سي و چهار يا سي و ششقرباني آورده بود. پس پيامبر شصت و شش قرباني نحر كرد و عليعليه السلام سيوچهارتا. پيامبرصلي الله عليه وآله دستور داد از هر شتر قدري گوشت بگيرند بپزند، و پساز آن كه گوشت پخته شد پيامبرصلي الله عليه وآله وعليعليه السلام از گوشت آن بخوردند و ازشوربايش سر كشيدند، و نه پوست آنها را به قصّاب دادند و نه خرجين آنها راو نه قلّادههاي آنها را و آنها را صدقه دادند. سپس پيامبر حلق كرد و به طوافبيتاللَّه پرداخت، وبه مني بازگشت و تا روز سوم از روزهاي تشريق در آنجابماند وسپس رمي جمرات كرد و برفت تا به ابطح رسيد. پس عايشه گفتاي پيامبر! زنان تو با حجّ و عمره بازگردند، و من تنها با حجّ باز گردم، پسپيامبر در ابطح اقامت كرد و عبدالرحمان بن ابوبكر را با عايشه به تنعيمفرستاد و عايشه براي عمره احرام بست و سپس بيامد و طواف بيت اللَّه كردو در مقام ابراهيم دو ركعت نماز بگزارد و سعي بين صفا و مروه كرد و نزدپيامبرصلي الله عليه وآله آمد. پيامبر همان روز برفت بيآن كه به مسجد الحرام شود وطواف بيت اللَّه كند و از قسمتهاي بالاي مكّه از عقبة المدينين داخل شد و ازقسمتهاي پايين مكّه از ذي طوي خارج گشت.(61)"
4 - وصيّت امام صادقعليه السلام به حاجيان
4 - وصيّت امام صادقعليه السلام به حاجيان
امام صادقعليه السلام ميفرمايد:
"هرگاه آهنگ حجّ كردي پيش از تصميم دلت را از هرگونه مشغلهاي پاكگردان، و پردههاي آن را بدر و تنها از آنِ خدا ساز.
همه كارهايت را به آفرينندهات واگذار، و در همه حركات و سكناتخويش بر او توكّل كن و تسليم قضا و قدر او باش.
دنيا و آسايش و خلايق را ر وا نه.
و حقوق مردم را كه بر عهدهداري بپرداز.
بر توشه و مركب و دوستان و نيرو و جواني و مال خود اعتماد نكن كهمباد همه بر تو دشمن گردند، و بايد بداني كه جز با توفيق الهي، نهتوانيداري و نه چارهاي.