رساله آیت الله محمد بهبهانی صفحه 403

صفحه 403

مسئله 2982- اگر شخص مالی را غصب کند و نزد او تلف شود قیمت آنرا ضامن است به مالک برساند و اگر اختلاف در قیمت آن بین مالک و غاصب رخ دهد مثلا غاصب بگوید که قیمت آن ده تومان است و مالک بگوید بیست تومان و هیچ کدام شاهد نداشته باشند قول غاصب با قسم مقدم است.

احکام احیاء موات

«موات» زمین است که بی مصرف و بی فائده و مهمل مانده و محل انتفاع کسی نباشد به سبب آنکه آب به او نمیرسد یا شوره زار یا سنگستان است و یا بواسطه آنکه آب یا شن بر آن مستولی شده و روی آنرا گرفته یا نیزار شده یا ریشه های درخت بر آن احاطه کرده و مانند آن که با آن حال قابلیت زراعت و درختکاری ندارد و آن بر دو قسم است موات اصلی که از سابق بی فائده بوده و موات عارضی که معلوم باشد زمانی معمور و آباد بوده مثل آنکه شهر یا دهی بوده و بعد از آن خرابی و ویرانی عارض آن شده.

مسئله 2983- موات اصلی از «انفال» و مال امام ( است همچنان که در احکام خمس بیان شده و در زمان غیبت امام ( برای هر کس جایز است که آنرا احیاء و آباد کند با شروطی که میآید و به احیاء مالک آن میشود بنا بر اقوی.

مسئله 2984- موات عارضی که فعلا مالک شناخته شده، نداشته باشد بر دو قسم است: قسم اول- زمینی است که صاحبان قدیمی آن منقرض شده باشند و مدتهای

طولانی بی مالک مانده و خراب شده باشد. قسم دوم- زمینی را که اجمالا بدانیم مالکی دارد ولی ناشناس باشد و این قسم را مجهول المالک گویند که احکام دارد اما قسم اول از موات عارضی به حکم موات اصلی است یعنی مال امام است که حکم آن در مسئله قبل ذکر شد و امام قسم دوم که مالک آن ناشناس باشد جائز است که آنرا احیاء نمود ولی در این قسم بنا بر احتیاط مالک عین زمین نخواهد شد و بهتر آنست که جستجو کند شاید مالکش پیدا شود و پس از یأس از پیدا شدن مالک معامله مجهول المالک با آن کند به آنکه یا آنرا از حاکم شرع بخرد و یا اجاره کند ولی در صورتی که معلوم باشد مالک از آن اعراض نموده یا مالکی ندارد بدون اشکال مالک آن میشود.

مسئله 2985- اگر خرابه ای مالک معلومی داشته باشد که از آن اعراض نموده بی اشکال هر کس میتواند آنرا احیاء و تملک کند به خلاف آنکه خرابه را به همان حال اعراض نکرده باقی گذارد که از آن خرابه منتفع شود به این معنی که آنجا را انبار هیزم و کاه و مانند آن قرار دهد که در اینصورت کسی حق ندارد که در آن تصرف کند نه به احیاء و نه به غیر آن و همچنین است در صورتی که مالک قصد دارد که خودش آنرا تعمیر کند.

مسئله 2986- اگر خرابه را مالکش تعمیر نکند و به همان حال وا گذارد نظر به آنکه احتیاج به آن ندارد. پس اگر آن ملک را به غیر احیاء مالک شده

به آنکه خریده یا به میراث و مانند آن به او منتقل شده باز کسی حق ندارد که بدون اذن او در آن تصرف نماید و اگر بدون اذن کسی در آن تصرف یا آنرا احیاء کند باید اجرت المثل آنرا به مالک بدهد به خلاف صورتی که مالک آنرا به احیاء تملک نموده باشد به آنکه موات بوده و او آنرا احیاء نموده باشد و بعد از احیاء ترک تعمیر آن نموده تا مخروبه شده که در اینصورت دیگری میتواند که آن خرابه را دو مرتبه احیاء و تعمیر کند و احیاء کننده دوم اولی و احق است به آن زمین از مالک سابق و اولی حق منع و جلوگیری ندارد اگر چه بهتر آنست که بدون اذن مالک سابق در آن تصرف ننماید و بر فرض تصرف او را راضی کند.

مسئله 2987- اجزاء خرابه ای را که صاحبان آن منقرض شده اند مثل سنگ و آجر و چوپ و مانند آنها شخص میتواند به قصد تملک آنها را حیازت کند و مالک میشود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه