رساله آیت الله محمد بهبهانی صفحه 451

صفحه 451

طلاق خلع

مسئله 3331- طلاق زنی را که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به او ببخشد که طلاقش دهد طلاق خلع میگویند.

مسئله 3332- اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند چنانچه اسم زن مثلا رقیه باشد بگوید زوجتی رقیه خالعتها علی

ما بذلت هی طالق(یعنی زنم رقیه را طلاق خلع دادم او رهاست)

مسئله 3333- اگر زن کسی را وکیل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر هم آنکس را وکیل کند که زن او را طلاق دهد چنانچه مثلا اسم شوهر احمد باشد و اسم زن سکینه وکیل صیغه طلاق را این نحو میخواند:

عن موکلتی سکینه بذلت مهرها لموکلی احمد لیخلعها علیه پس از آن بلافاصله میگوید: زوجه موکلی خالعتها علی ما بذلت هی طالق و اگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد وکیل باید بجای کلمه مهر ان چیزی را که می بخشد بگوید مثلا اگر صد تومان داده باید بگوید:بذلت ماه تومان

طلاق مبارات

مسئله 3334- اگر زن و شوهر یکدیگر را نخواهند و زن مالی به مرد بدهد که او را طلاق دهد آن را طلاق «مبارات» گویند.

مسئله 3335- اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن سکینه باشد باید بگوید بارئت زوجتی سکینه علی مهرها فهی طالق (یعنی مبارات کردم زنم سکینه را در مقابل مهر او پس او رها است) و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید (بارئت زوجه موکلی سکینه علی مهرها فهی طالق) و در هر دو صورت اگر بجای کلمه علی مهرها بگوید بمهرها اشکال ندارد.

مسئله 3336- صیغه طلاق خلع و مبارات باید به عربی صحیح خوانده شود ولی اگر زن برای آنکه مال خود را به شوهر ببخشد مثلا به فارسی بگوید برای طلاق مهر خود را به تو بخشیدم مانعی ندارد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه