استفتائات قضایی : مجموعه پرسش و پاسخ های حقوقی و جزایی از حضرت آیت الله العظمی سید محمّد صادق روحانی (مدّظلّه العالی) صفحه 21

صفحه 21

ص:42

مشتری مشترک است در صورتی که قابل انفصال نباشد و اگر قابل انفصال باشد، زیادی، مالِ مشتری است و این مسأله شقوق متعددی دارد که در این مختصر نمی گنجد. من در ج 2 منهاج الصالحین مفصل نوشته ام، مراجعه بفرمایید.

ب: در صور بالا آیا بین عمد و سهو (غیر عمد) فرقی وجود دارد یا نه؟

ج: باسمه جلت اسمائه

خیر، فرقی ندارد.

ج: آیا عدم اعلام عیب (اعم از خفی و جلی) تدلیس محسوب می شود یا نه؟ و در صورتی که تدلیس محسوب شود، آیا وجوب اعلام تنها یک حکم تکلیفی است یا عدم اعلام حق فسخ می آورد؟

ج: باسمه جلت اسمائه

بلی تدلیس محسوب می شود، به اعتبار اینکه بیع ظاهر است در صحت مبیع. عدم اعلام عیب (تدلیس)، موجب خیار زاید بر خیار عیب نمی شود.

د: آیا فروشنده می تواند نسبت به تدلیس در معامله نیز تبری کند؟ (یعنی بگوید حتی اگر تدلیس کرده باشد نیز حاضر به فسخ نخواهم بود.)

ج: باسمه جلت اسمائه

بلی می تواند تبری کند و با تبری صدق تدلیس و غش نمی کند.

اضرار به مالک با پرداخت مؤجل ثمن

31: مالکی شرعاً مکلف به واگذاری ملک خود به شخصی در قالب عقد بیع، به قیمت سوقیه می گردد. علیرغم اینکه تبادر عرفیه مقتضای صحت عقد، پرداخت کامل و حالِّ ثمن است؛ خریدار، بدون رضایت مالک و با وصف ملائت مالی و عدم اعسار برای پرداخت بعد از تملک، تنها نیمی از ثمن را می پردازد و علی رغم مخالفت فروشنده، پرداخت نیمۀ دوم را به چند سال بعد موکول می نماید و این امر موجب ازدیاد فاحش قیمت سوقیه و منتهی به خسارت و ضرر به مالک می گردد. این همه در حالی است که شرعاً خریدار حق فسخ نداشته است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه