توضیح المسائل آیت الله محمد رضا نکونام صفحه 776

صفحه 776

*********

پنجم ـ هنگامي كه به حيوان مي‌رسد، حيوان مرده باشد

م « 1087 » شكار در صورتي حلال مي‌گردد كه پس از آن كه به‌صورت معمول و با شتاب به سوي صيد مي‌رود، هنگامي به حيوان برسد كه مرده باشد يا اگر زنده است، به اندازه‌ي سر بريدن آن وقت نباشد و چنانچه به اندازه‌ي سر بريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد، حرام است.

م « 1088 » اگر دو تن با هم حيواني را شكار كنند و يكي از آنان مسلمان و ديگري كافر باشد يا يكي از آن دو نام خدا را ببرد و ديگري به عمد نام خدا را نبرد، آن حيوان حلال نيست.

م « 1089 » اگر پس از آن كه حيواني را تير زدند؛ براي نمونه، در آب بيفتد و انسان بداند كه هم به‌خاطر تير خوردن و هم به‌خاطر افتادن در آب، جان داده است، حلال نيست و اگر شك كند كه آيا تنها براي تير بوده است يا نه، باز هم حلال نمي‌باشد.

م « 1090 » اگر حيواني را شكار كنند و از ديد ناپديد شود و پس از مدّتي مرده‌ي آن حيوان پيدا شود، اگر بدانند كه مرگ آن تنها به خاطر سلاح شكاري بوده، حلال است، ولي اگر احتمال دهند كه سلاح شكار به همراه چيز ديگري؛ مانند: تشنگي و گرسنگي، باعث مرگ حيوان شده است نجس و حرام است.

م « 1091 » اگر حيواني را با سگ غصبي يا اسلحه‌ي غصبي شكار كند، حلال است و مال خود او مي‌شود، ولي گذشته از اين كه گناه كرده است بايد اجرت اسلحه يا سگ را به صاحب آن بدهد.

م « 1092 » اگر با تير يا چيز ديگري كه شكار كردن با آن درست است ـ با شرط‌هايي كه گفته شد ـ حيواني را دو قسمت كنند و سر و گردن در يك بخش بماند و برخي از اعضاي ديگر؛ مانند: دست و پا را از او جدا كنند و انسان هنگامي برسد كه حيوان جان داده باشد، هرگاه قسمت كردن آن سبب جان دادن شده باشد، هر دو قسمت حلال است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه