یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 112

صفحه 112

اگر فسخ نکند چون در اجاره تعین ان اجرت کرده باشند بانکه گفته باشند در عقد که باین اسپ مثلا تاوان ان نقصان بستاند و اگر تعین نکرده باشد جائز است که عوض ان بستاند و چون کسی باجاره بستاند چیزیرا رواست که انرا باز باجاره بدیگری دهد بهمانمقدار که باجاره ستده یا بیشتر یا کمتر و چون کسی را گیرد که صد من گندم بجائی برد باجرتی در وقت معینی و شرط کند که چون در انوقت بدان محل نبرد بعضی از اجرت لازم نباشد درست است و اگر شرط کنند که تمام اجرت لازم نباشد باطلست و چون گندم را بانمحل رساند انچه انکار ارزد میرسدش که بستاند و چون کسی را اجارت نمایند بکاری مستحق اجرت میشود چون انکار بکند و در هر صورتی که عقد اجاره درست نباشد و مستاجر منفعت گرفته باشد لازم می‌شود انچه انمنفعت ارزد و جائز است که زمین باجاره ستانند جهة انکه در انمسجدی بنا کنند و مکروه است که کسی را بکاری گمارند پیش از انکه قطع اجاره کنند مقصد دوّم در شرایط که شرطست منفعت مباح باشد پس اگر خانه باجاره ستانند که در ان شراب نهند یا چهارپائی که بر ان شراب بار کنند درست نباشد و شرطست که منفعت ملک موجر باشد پس اگر غیر مالک منفعت انرا باجاره دهد درست نباشد و اگر شرط کند که مستاجر بنفس خود نفع بگیرد نتواند باجاره بدیگری دادن و شرط است که منفعت معلوم باشد مثل جامه دوختن یا یکروز خیاطی کردن و اگر کار و وقت جمعکنند مثل دوختن فلان جامه بیکروز درست نباشد و چون کسی را باجاره گیرند مدّتی جهة کاری که انکس انکار بکند نمیرسدش که در انمدّت جهة دیگری کار بکند الّا برخصت مستاجر پس اگر تعین کنند که از چه وقت انکار بکند درستست و اگر چه بعد از عقد باشد بمدّتی و اگر تعیّن نکنند از وقت عقد شروع در انکار بایدش نمود و مستاجر صاحب منفعت می‌شود بعقد همچنان که موجر مالک اجرت میشود بعقد و واجب نیست که اجرت بخش کنند بر مدّت اجاره چون بیان نکرده باشند که اجرت در چه وقت بدهند و چون موجر انچیز که منفعت از ان میگیرند تسلیم مستاجر کند و انقدر وقت بگذرد که ان نفع توان گرفت اجرت بر مستاجر لازم می‌شود اگر چه نفع نگرفته باشد و اگر ان چیز که باجاره داده باشند پیش از انکه بمستاجر دهند یا از عقب ان تلف شود اجاره باطل شود و اگر بعد از گذشتن زمانی از مدّت اجاره تلف شود اجاره باطل می‌شود در انمدّت که مانده و زمینی که اب از ان نیست نمیشود جهة زراعت اجاره‌اش درست نیست و اگر اجاره جهة بردن باری باشد از محلی بمحلی شرط است دیدن ان بار یا بیان کردن انکه چند منست یا چند کیله است و اگر جهة سواری کسی باشد از جائی بجائی شرطست که موجر انکس را به بیند و قدر توشه بداند اگر باشد و چون توشه در راه خورده شود موجر را عوض ان بار نباید نمود مگر که در وقت اجاره شرط کرده باشند و شرطست که چهارپائیکه بدان سوار میشوند دیده شود یا وصفش بیان کنند و لازمست بر موجر الت سواری چون پالان و پاردم و بند تنگ و بار کردن و فرو گرفتن و مدد سوار شدن و فرود امدن جهة نماز و طعام خوردن و مانند ان و شرط است بیان وقت براه رفتن یا وقت در منزل بودن مگر که عادت معین معلوم باشد و شرطست که چون ملکی باجاره ستانند ببینند یا اوصافش بیان کنند بر وجهیکه معلوم شود و چون زنی باجاره گیرند جهة شیر دادن شرطست که کودک شیرخواره را ببیند و شرط نیست رخصت شوهر مگر وقتیکه حق او فوت شود و اگر زیاده کنند بر قدر باری که بان اجاره نموده‌اند اگر موجر زیاده کرده باشد تاوان نیست بر مستاجر و اگر مستاجر زیاده کرده باشد بر اوست اجرت زیادتی و نصف قیمت و اگر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه