یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 115

صفحه 115

بخرد مشاع مثل نیمه و چهار یک و شش یک پس اگر شرط کنند که تمام از ان یکی از ایشان باشد یا انکه مقداری معیّن مثل صد من از ان یکی باشد و باقی از اندیگری عقد درست نیست و واجب است بشرط وفا نمودن چون ثمره بسلامت برسد بحث دوّم عقد مساقات مقتضی انست که عامل بجای اورد هر کاری که مکرر می‌شود در هر سال و ثمره بان حاجت دارد مانند اب دادن و زمین کندن و مرز ساختن و ابخور و جوی اب از گیاه پاک کردن و خاشاک دور کردن و شاخ و برگ بیفایده بریدن و ابار دادن درخت خرما و نیکو کردن محلی که میوه خشک می‌کنند و بردن میوه بانجا و ضبط و محافظت نمودن و مانند اینها و انچه مکرّر نمی‌شود در هر سال بر مالک لازمست چون جوی و چاه کندن و دیوار ساختن و دولاب نهادن و انچه ازینها شرط کنند بر عامل برو لازم باشد و اگر شرط کنند که تمامی عملها بر مالک باشد باطلست و اگر بعضی شرط کنند برو لازمست انچه برو شرط کرده باشند و اگر شرط کنند که غلام مالک یا عامل کار کند و رواست اگر شرط کنند که اجرت مدد دهندگان بر عامل باشد یا بر مالک و عامل هر دو درست است و در هر صورتی که عقد مساقات باطل باشد ثمره و فایده درخت ملک مالکست و عامل را اجرت میرسد و اگر مساقات با دو کس کنند و قدر نصیب ایشان مختلف نمایند مثل انکه یکی را چهار یکی از حاصل باشد یکی را شش یک جائز است و اگر عامل بگریزد و کسیکه از قبل او کارها که برو لازمست بجای نیارد مالکرا میرسد که فسخ نماید و میرسدش نیز که کسی را بجای او باجرت بگیرد و از حصّه او اجرتش بدهد تا کارهای او بجای ارد لیکن برخصت حاکم و چون رخصت حاکم میسّر نباشد گواه بر ان بگیرد و چون مالک با عامل نزاع کند در خیانت یا تقصیر سخن عامل معتبر است و اگر ظاهر شود که درختان ملک انکس نبوده که بمساقات داده و انکس را نمیرسد که بمساقات دهد عامل را میرسد که اجرت کارهای که کرده ازو بستاند و عامل را نمیرسد که مساقات کند با دیگری و اخراج باغ بر مالک است اگر مطلق بگذارند و بر عامل است یا هر دو چون شرط کنند و عامل مالک حصّه فائده درخت میشود چون ظاهر شود

تتمه مغارست‌

یعنی انکه زمینی بکسی دهند تا درخت بنشاند و اندرختان مشترک باشند میان ایشان باطل است و چون مغارست بکنند درخت ملک صاحب درختست و اجرت زمین بصاحب زمین بایدش داد و اگر صاحب زمین درختان را بر کند تفاوت قیمت بصاحب درخت باید داد و اگر صاحب درخت قیمت زمین بصاحب زمین دهد یا صاحب زمین قیمت درخت بصاحب درخت لازم نیست بر ایشان که قبول کنند

باب پنجم در جعالة

و جعالة عقدیست مثل اجاره در انکه وارد است بر عمل الّا انکه لازم نیست که انکس که عمل می‌کند معیّن باشد و انکه عملی در ان معیّن نیست مثل تعیّنی که در اجاره است و درستست بر هر عمل که حلال و مقصود باشد خواه معلوم باشد و خواه مجهول مثل انکه گوید هر که غلام گریخته مرا باز پس اورد مر او را ده تنکه است که بستاند و شرطست که مزد معلوم باشد بانکه دیده شود یا انکه اوصافش بیان کنند مانند ده من گندم سرخ و سفید فاریابی یا ده تنکه دوازده دیناری رائج و مانند ان و اگر معلوم نباشد مثل انکه گوید هر که غلام مرا باز پس اورد او را بر من چیزی یا جامه باشد درست نیست و چون کسی انکار کند مستحق اجرت المثل می‌شود مگر انکه کم شده شتر باشد یا بنده که چون در شهر بیابند و بیاورند یکدینار طلا بستانند و اگر در غیر شهر بیابند چهار دینار طلا بستانند که چهل درهم نقره ارزد و شرطست که جاعل یعنی انکس که جهة کاری فرا میگیرد جائز التّصرف باشد و چون عامل معیّن باشد شرطست که ان بجای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه