یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 124

صفحه 124

در وقت تملک و اگر کودک و دیوانه انمال برداشته باشند ولی از ایشان بستاند و اگر نستاند تا تلف کنند تاوان بر اوست و بعد از مدّت تعریف ملک ایشان گرداند و اگر بنده برداشته باشد چون بتقصیر او تلف شود تاوان بر خواجه نباشد و بعد از تعریف یکسال خواجه‌اش میرسد تملک کند و چون کسی طلب انمال کند و صفتهای ان باز گوید لازم نیست که باو دهد اگر چه صفتهای پنهانی گوید پس اگر دهد دیگری گواه بیارد بر انکه از ان اوست تاوان باو دهد پس اگر اعتراف نموده باشد بانکه ملک انکس است که صفتها بیان کرده ازو باز نستاند و الّا ازو باز ستاند و اگر انکس که اوّل طلب نموده گواه بر ملکیت اورده باشد پس اگر بحکم حاکم بوی داده تاوان بدوّمین نبایدش داد اگر بی حکم حاکم داده باشد تاوان بدهد باو و اگر بعد از یکسال تملک نموده باشد کسی گواه بملکیت ان بیارد و عوض بستاند پس اگر دیگری دعوی ملکیت و گواه بیارد عوض باو دهد و از اوّل باز ستاند چون اعتراف بملکیت او نکرده باشد و اگر کسی مالی بیابد که دفن کرده باشند در زمینی که مالک نداشته باشد یا خرابه باشد یا بیابان مال از انکس است که یافته باشد و اگر در خانه خود بیابد که تصرّف او تنها باشد از ان اوست و اگر بشرکت باشد حکم لقطه دارد

باب دوازدهم در غصب‌

و ان استیلا بر مال غیر است بغیر حق و درینباب دو بحث است بحث اوّل در انچه سبب ضمانیست یعنی تاوان و انسه است اوّل تلف کردن عینی که مال دیگری باشد چون کشتن گوسفند او یا منفعتی که مال دیگری باشد چون نشستن در خانه دیگری دوّم بسبب و ان کردن چیزیست که تلف از ان واقعشود بسبب علّتی دیگر چون چاه کندن در ملک غیری و انداختن چیزی که پای لغزاند مثل پوست خرپزه در راه و انداختن کودک در محلی که جانوران درنده باشند و گشادن بندی که چهارپای در ان به بند است و گشادن قفس مرغان اگر چه بعد از درنگ پرواز کنند و رهنمونی کردن دزدان و گشادن بند سر مشک چون انچه در مشک است بان در بند باشد یا انکه روان شود از انچیزی و زمین تر شود و مشک بیفتد و انچه دروست بریزد و همچنین سبب ضمانست ستدن چیزی بسبب بیع باطل یا منفعت گرفتن باجاره فاسده و اگر کسی گوسفندی از کسی بستاند بزور پس بچه او نزد صاحب بمیرد بگرسنگی یا انکه صاحب گوسفند در بند کند و گوسفند بسبب ان تلف شود تاوان انچه تلف شده بر انکس است نزد بعضی علما و اگر کسی در خانه بگشاید که در انجا مال دیگری باشد پس انرا بدزدند یا سوراخی در انخانه کند یا انکه نگذارد که شخصی مال خود را بفروشد و نرخ انمال کم شود یا انکه نگذارد که صاحب فرش بر روی فرش نشیند پس ان تلف شود تاوان بر انکس لازم نیست و اگر از کسی سبب تلف مالی صادر شود و دیگری تلف کند تاوان مال بر انکس است که تلف کرده چون باکراه و زور دیگری نباشد و اگر باکراه و زور دیگری باشد تاوان بر انکس است که زور کرده و اگر کسی ابی بملک خود روان کند یا اتشی در ملک خود بیفروزد بسبب انمال دیگری در اب غرقشود یا باتش بسوزد تاوان بر انکس نیست مگر وقتی که بیشتر از قدر حاجت باشد بقصد یا انکه گمان ان داشته باشد که بمال خواهد رسید سوّم ستدن مالیست از دست دیگری بغصب یعنی بظلم و انکس که مال میستاند غاصبش می‌گویند و انمال مغصوب پس اگر کسی در خانه که صاحبش حاضر نباشد بنشیند یا دیگری بنشاند غاصب است و اگر صاحبش حاضر باشد و انکس غلبه و زور برو نداشته باشد غاصب نیست و اگر کسی در خانه بزور بنشیند و مالکش نیز نشسته باشد غاصب نصف خانه است و اگر کسی لجام اسپی بکشد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه