- مقدمه آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی رحمه الله 1
- کتاب اوّل در طهارت و مقدّمات صلوات 2
- فصل دوّم در نجاسات 3
- فصل سوّم در مطهّرات 4
- فصل چهارم در آداب خلوت 5
- فصل پنجم در احکام وضو 6
- فصل ششم در کیفیّت وضو 6
- اشاره 6
- فصل هفتم در احکام غسل 8
- تتمه 8
- فصل هشتم در جنابت و احکام آن 9
- فصل نهم در کیفیّت غسل 9
- فصل دهم در حیض و غسل آن 10
- فصل دوازدهم در استحاضه 11
- فصل یازدهم در نفاس 11
- فصل سیزدهم در غسل میّت 12
- فصل چهاردهم در غسل مسّ میّت 17
- فصل پانزدهم در تیمّم 18
- فصل شانزدهم در ستر عورت 19
- فصل هفتدهم در مکان 20
- کتاب دوّم مقاصد الصلاة و در آن مقدّمهای است و پانزده باب 21
- خاتمه در مساجد 21
- باب اوّل در انواع و اعداد نماز 22
- باب دوّم در اوقات نماز 22
- باب سوّم در قبله 24
- باب چهارم در اذان و اقامت 24
- باب پنجم در افعال صلاة 25
- باب ششم در باقی افعال نماز 31
- باب هفتم در سهو و ترک در نماز 33
- باب هشتم در نماز جماعت 35
- باب نهم در نماز جمعه 36
- باب دهم در نماز عیدین 37
- باب دوازدهم در نماز استسقا 38
- باب یازدهم در نماز آیات 38
- باب سیزدهم در بقیّه نمازهای نافله 39
- باب چهاردهم در نماز سفر 41
- باب پانزدهم نماز خوف 43
- کتاب الزّکاة 44
- باب اوّل در کسی که زکاة بر او واجب است 44
- باب دوّم در شرط زکاة حیوانات سه گانه 45
- باب سوّم در زکاة طلا و نقره 47
- باب چهارم در زکاة غلات چهار گانه که گندم و جو و خرما و مویز است 48
- باب ششم در بقیّه انچه زکاة در آن سنّت است 49
- باب پنجم در زکاة مال تجارت 49
- باب هفتم در مستحقان زکاة 50
- باب هشتم در بقیّه مباحث زکاة 51
- کتاب الصّوم 55
- باب اوّل در کیفیت روزه و اقسام آن 55
- باب دوّم در شروط روزه 56
- اشاره 57
- باب سوّم در نیّت 57
- باب چهارم در احکام افطار 57
- تتمه 58
- باب ششم در بقیّه احکام 59
- باب پنجم در مستحبّات و مکروهات 59
- باب هفتم در ثبوت شهر رمضان 60
- باب هشتم اعتکافست 61
- فصل 61
- اشاره 61
- کتاب الحج 62
- باب دوّم در اقسام و افعال حج 64
- اشاره 64
- تتمه در عمره 65
- باب سوّم در احرام 65
- باب چهارم در طواف 66
- باب ششم در احرام حج و وقوف بعرفات و مشعر 67
- باب پنجم در سعی میان صفا و مروه 67
- باب هفتم در مناسک منی 68
- اشاره 68
- تتمه در قربانی 69
- باب هشتم در بقیّه مناسک حج 70
- باب نهم در احوال کسی که بسبب دشمن یا مرض بمکه یا بعرفات و مشعر نمیتواند رسید بعد از انکه احرام گرفته بحج یا عمره 71
- باب یازدهم در کفاره است 72
- باب دهم در چیزهائی که واجب است بر محرم ترک آن 72
- فصل دوّم در باقی کفارات 73
- باب دوازدهمدر مسائل متفرّقه 74
- باب اوّل در شرائط ذمه 75
- کتاب الجهاد 75
- مقدّمه 75
- باب دوّم در کیفیّت جهاد 76
- باب سوّم در غنیمت 76
- باب چهارم در احکام باغیان 77
- اشاره 78
- باب پنجم در امر معروف و نهی منکر 78
- کتاب التّجارة 78
- [فصل] اوّل انکه سنّت است طلب معاش حلال 78
- فصل دوّم در احکام کسب معاش 79
- فصل سوّم سنّت است تاجر را دانستن مسائل که تعلّق بخرید و فروخت دارد 79
- باب اوّل در ارکان بیع 80
- باب دوّم در انواع مبیع 81
- باب سوّم در انواع بیع 83
- فصل سوّم بیع مرابحه و مواضعه و تولیت 84
- فصل دوّم در سلم 84
- باب پنجم در عیب 85
- باب چهارم در خیار 85
- اشاره 86
- باب ششم در ربا 86
- باب هفتم واجب است بر بایع که مبیع را تسلیم کند 86
- کتاب الهبة و الصّدقة و الوقف 87
- فصل دوّم در احکام شفعه 87
- باب دوّم در صدقه 88
- باب سوّم در سکنی و شبه انکه عمری و رقبی است و حبس 88
- باب چهارم در وقف 89
- اشاره 89
- فصل 91
- کتاب دین و توابع آن 91
- مقدّمه 91
- مقصد ضرورت است در عقد دین از ایجاب و قبول 92
- باب اوّل در رهن و در انمقدّمهایست و دو فصل و خاتمه 93
- فصل اوّل در عقد و ارکان ان چهار است 93
- و امّا توابع دین شش باب است 93
- فصل دوّم در احکام رهن 94
- خاتمه 95
- فصل اوّل در اسباب حجر 96
- باب دوّم حجر و تفلیس 96
- فصل دوّم در احکام سفیه است 97
- فصل سوّم در احکام مفلس 97
- باب سوّم در ضمان و حواله و کفالة 99
- فصل دوّم در حوالة 100
- فصل سوّم در کفالت 101
- باب چهارم در صلح 102
- باب پنجم در اقرار 103
- فصل اوّل در اقرار بمال 103
- تتمه اگر کسی اقراری کند پس مقر له گوید دروغ میگوئی 104
- فصل دوّم در اقرار به نسب شرط است که مقر اهلیت اقرار داشته باشد 105
- خاتمه در حکم انکه مقر بعد از اقرار سخنی گوید که منافی اقرار باشد 106
- باب ششم در وکالت 107
- تتمه 107
- خاتمه 110
- دوّم متعاقدان 111
- مقدّمه 111
- اوّل در ارکان 111
- کتاب اجاره و توابع ان 111
- باب اوّل در شرایط و ارکان اجاره 111
- باب سوّم در مزارعه 113
- باب دوّم در احکام اجاره 113
- اشاره 114
- باب چهارم در مساقات 114
- تتمه مغارست 115
- باب پنجم در جعالة 115
- باب ششم در مسابقة و مرامات 116
- باب هفتم در شرکت 117
- اشاره 117
- خاتمه در بیان قسمت مشترک 118
- باب هشتم در مضاربت 119
- باب نهم در ودیعت 120
- باب دهم در عاریت 121
- باب یازدهم در لقطه 122
- باب دوازدهم در غصب 124
- باب اوّل در ارکان وصیّت 126
- کتاب وصیّة 126
- باب دوّم در وصی 128
- باب سوّم در احکام آن 129
- باب چهارم در تصرّفات مریض 129
- مقدّمه 130
- کتاب النّکاح 130
- مقصد بدانکه انچه وطی را مباح میگرداند سه قسم است نکاح دائم و متعه و ملک یمین 131
- قسم اوّل در عقد دائم 131
- باب دوّم در اولیاء عقد 132
- باب سوّم در احکام 133
- فصل دوّم ولایت ساقط میشود بچهار چیز 133
- باب چهارم در کفاءت 135
- بحث اوّل در رضاعست 135
- باب پنجم در محرمات 135
- قسم اوّل نسبت است 135
- قسم دوّم سبب است 135
- تتمه هرگاه که رضاع بجمیع شرایط حاصل شود مرضعه مادر شود و شوهر او پدر و اولاد ایشان برادران و خواهران 136
- بحث دوّم در مصاهره یعنی دامادی 136
- بحث سوّم کفر است 137
- تتمه 137
- بحث چهارم در باقی اسباب تحریم 138
- خاتمه 138
- تتمه در عدد زنان 139
- باب ششم در صداق 139
- فصل دوّم در تفویض 140
- تتمه 141
- فصل سوّم در احکام 141
- باب هفتم در عیب و تدلیس 142
- فصل دوّم در تدلیس 143
- قسم دوّم در نکاح متعه 143
- باب دوّم در احکام متعه 144
- [بحث] اوّل در ملک 145
- قسم سوّم ملک یمین 145
- بحث سوّم در اباحت کنیز 146
- بحث دوّم در عقد کنیز 146
- اشاره 147
- فصل اوّل در قسم 147
- فصل دوّم در احکام اولاد 148
- خاتمه واجب است بر هر یک از زن و شوهر وفا بحقّی که واجب است بر او از برای آن دیگر 148
- فصل چهارم در رضاع و حضانت 150
- فصل سوّم در ولادت و عقیقه 150
- دوّم نان خورش 151
- فصل پنجم در نفقه 151
- و واجب است در نفقه هشت چیز 151
- سوّم خدمت است اگر زوجه از اهل آن باشد 151
- پنجم فرش 152
- هشتم خانهایست که لایق بزوجه باشد 152
- چهارم پوشش 152
- هفتم آلت پاکیزگی مثل شانه و روغن 152
- تتمه واجب است که نفقه هر روز در صباح آنروز ستاند 152
- ششم آله پختن طعام و خوردن و آشامیدن 152
- بحث سوّم در نفقه بنده 153
- کتاب فراق 153
- بحث دوّم در نفقه خویشان 153
- تتمه در رجعت 155
- باب دوّم در اقسام طلاق 155
- باب سوّم در عدّه 156
- فصل چهارم در نفقه عده 157
- فصل سوّم در عدّه کنیز و استبراء او 157
- تتمه در احکام غائب 157
- فصل دوّم در عدّه حرّه در وفات 157
- باب اوّل در ارکان خلع 158
- اشاره 158
- نوع دوّم خلع و مبارات 158
- تتمه مبارات همچو خلع است در جمیع احکام 159
- باب دوّم در احکام آن 159
- نوع سوّم ظهار 159
- نوع چهارم ایلا 160
- بحث دوّم ظهار حرامست 160
- [باب] اوّل در ارکان 160
- اشاره 160
- باب دوّم در ارکان لعان 161
- باب دوّم در احکام ایلا 161
- نوع پنجم لعان 161
- مقدّمه در عتق فضل بسیار و ثواب بزرگ است 162
- کتاب عتق و توابع آن 162
- باب اوّل در ارکان عتق 162
- باب سوّم در احکام لعان 162
- باب دوّم در احکام آن 163
- باب سوّم در خواص عتق 164
- باب چهارم در میراث بولا 165
- اشاره 166
- باب در تدبیر 166
- فصل اوّل در ارکان تدبیر 166
- مقدّمه مراد بتدبیر آزاد کردن بنده است 166
- فصل دوّم در احکام آن 167
- اشاره 168
- باب در کتابت 168
- فصل اوّل در ارکان کتابت 168
- مقدّمه کتابت از کتب گرفتهاند 168
- فصل دوّم در احکام کتابت 169
- باب در استیلاد 170
- باب دوّم در منذور 171
- باب اوّل در ناذر و صیغه نذر 171
- کتاب نذر و عهد و یمین و کفارات 171
- مقدّمه نذر لازم گردانیدن شخص است طاعتی را بر خود بطریق مشروع 171
- اشاره 171
- تتمه واجب شود کفاره بسبب خلاف کردن نذر بعمد و اختیار 173
- مقدّمه یمین و حلف را یکمعنی است 173
- باب اوّل در حالف و محلوف به 173
- اشاره 173
- مقصد دوّم در یمین 173
- باب دوّم در محلوف علیه 174
- مقصد سوّم در کفارات 175
- خاتمه چون سوگند خورد که فعل نکند باید که هرگز نکند 175
- باب دوّم در چیزیکه کفارت بآنست 175
- خاتمه کفارت یمین و ایلا و عهد نزد اکثر یکی است 176
- کتاب صید و طعام و شراب 176
- فصل دوّم در احکام صید 178
- تتمه حرامست مرغ یا جانوری که او را نشانه ساخته باشند و تیر و یا نیزه باو اندازند تا بمیرد 180
- [فصل] دوّم روی بقبله کردن 180
- باب دوّم در کشتار 180
- باب سوّم در طعام و شراب 181
- باب در احکام کشته 181
- قسم دوّم مرغان حرامست هر انچه چنگال داشته باشد 181
- قسم پنجم در چیزهای خشک حرامست از آن هر چه پلید است 182
- دوّم تخم هر حیوانی تابع اوست در حلالی و حرامی و مکروهی 182
- قسم سوّم حیوانات آبی حرامست همه آن الّا ماهی که فلس دارد 182
- قسم چهارم چیزهای روان حرام است 182
- تتمه و در ان چند مسئله است 182
- فصل دوّم در خوردن در حالت اضطرار 183
- ششم شوربائیکه در ان اندک خون افتد بجوشیدن پاک نمیگردد 183
- فصل سوّم در آداب خوردن 183
- هفتم مکروه است خوردن آنچه بآن دست رسانده است جنب و زن حائض و نفسا با تهمت آلودگی 183
- چهارم مباح است از مرده بکار داشتن چیزی که در ان زندگی نمیباشد 183
- سوّم حرامست از کشتار پانزده چیز 183
- پنجم حرامست بکار داشتن پوست و گوشت مرده و هر چه زندگی در آن باشد از پیه و دنبه و غیر آن 183
- کتاب المیراث 184
- مقدّمه 184
- فصل اوّل بدو چیز میراث میبرند بنسب یا بسبب 184
- اشاره 184
- مسئله 185
- مسئله 185
- مسئله 185
- فصل دوّم در بیان وارثان سببی است 187
- فصل سوّم در موانع ارث است 189
- فصل چهارم در بیان مخرجهای سهام است 190
- اشاره 190
- فصل پنجم در میراث ولد ملاعنه و زنا و میراث حمل و مفقود است 190
- فصل ششم در میراث خنثی 190
- مسئله 190
- فصل هفتم در بیان میراث غرقی و مهدوم 191
- فصل دوّم در آداب قضاست 191
- فصل هشتم در میراث مجوسی است 191
- کتاب القضا و الشّهادات 191
- اشاره 191
- مسئله 192
- مسئله 193
- فصل چهارم در یمین است 193
- اشاره 193
- اشاره 193
- فصل سوّم در تعریف مدعی و مدعی علیه 193
- مسئله 193
- فرع 194
- تتمه 194
- فصل پنجم در شهادتست 195
- مطلب دوّم در باقی مسایل شهادت 195
- تتمه 197
- فصل ششم در حدود دیات 197
- فصل هفتم در حدود لواطه و سحق و قیاده است 199
- فصل هشتم در حد قذف 199
- مسئله 199
- مسئله 199
- اشاره 199
- اشاره 200
- فصل نهم در حد مسکرات 200
- فصل دهم در حد سرقه است 200
- فصل یازدهم در حد محارب و غیره 201
- مسئله 201
- مسئله 201
- مسئله 201
- مسائل 201
- اشاره 201
- مسئله 201
- تتمه 202
- کتاب قصاص و دیة 202
- فصل دوازدهم در حد مرتد است 202
- مسئله 202
- اشاره 202
- مسئله 202
- مسئله 202
- فصل دوّم در شرایط قصاص 203
- فصل سوّم در اشتراک 205
- فصل چهارم در بیان چیزیست که قتل را ثابت میکند 205
- اشاره 206
- فصل پنجم در کیفیت قصاص است 206
- قاعده 207
- فصل ششم در بیان دیت نفس است 207
- مسئله 207
- فصل هفتم در بیان چیزیکه موجب ضمان دیت است 208
- فصل هشتم در دیت اعضا است 209
- اشاره 211
- فصل دهم در بیان جراحتست 211
- فصل نهم در بیان دیت منافعست 211
- قاعده 212
- فصل سیزدهم در بیان عاقله است 213
- فصل دوازدهم در بیان جنایتی که بر حیوان واقع است 213
- فصل یازدهم در بیان دیت جنین است 213
- فصل چهاردهم در کفارت قتل است 214
بعوض او و صحیح است از کسی که مستحق ولایت است همچو پدر و جد پدری انکه وصیّت بولایت کند بر کسی که ایشانرا رسد تصرّف در مال او همچو کودکان و دیوانگان از اولاد پس اگر وصیّت کند بر ولد بالغ صحیح نباشد و با وجود جد پدر را نرسد کسی را وصی گردانیدن و کسی را که متولی مال یتیم است میرسد اجرت المثل خود بستاند و اگر وصیّت کند بکسی در امر خاص همچو زراعت مثلا او را نرسد تجاوز بامری دیگر و اگر طفل را وصی تعیّن نشده باشد ولایت امر او متعلق بحاکم باشد و اگر حاکم نباشد جائز باشد بعضی مومنین را تولیت امر او و اگر وصی را اذن شده باشد انکه تعیّن وصی نماید جائز باشد و بیاذن جائز نباشد بنزد اکثر و وصی امین است بر او تاوان چیزی نیست الّا بتقصیر یا بمخالفت امر موصی او را میرسد استیفاء قرضی که بر موصی داشته باشد بی اذن حاکم و اگر چه او را گواه باشد و همچنین میرسدش تا که از قبل طفل فروشد و خود خرد بثمن المثل
باب سوّم در احکام آن
واجب است وصیّت بر هر کسی که بر او حقّی باشد چون گمان وفات داشته باشد و وصیّت بولایت ثابت نیست الّا بدو گواه عدل و امّا وصیّت مال ثابت میشود تمامی ان بیک گواه یا سوگند و بگواهی چهار زن و یکربع ان بگواهی یک زن و نصفی بگواهی دو زن و سه ربع بگواهی سه زن و همچنین ثابت میشود بگواهی دو مرد از اهل ذمّه چون در دین خود عدل باشند و اعتباری نیست بانچیزیکه بخط او یابند بیگواه و اگر ورثه ببعض ان عمل کنند واجب نشود بر ایشان عمل بباقی و اگر وصیّت کند پس دگر بضد ان وصیّت کند بوصیّت دوّم عمل کنند و اگر وصیّت کند کسی را بمثل نصیب پسر یا دختر و وارث غیر از ان نباشد وصیّت بنصف باشد پس اگر اجازت ندهد موصی له را ثلث ترکه رسد و اگر او را وارث دیگر مثل ان باشد وصیّت بثلث باشد و اگر وصیّت کند بمثل نصیب دختر خود که با او زوجه باشد و بس و هر دو اجازت دهند موصی له را هفت سهم از پانزده سهم رسد و بنت را همچنین و زوجه را یکسهم و اگر اجازت ندهند موصی له را چهار سهم از دوازده باشد و زوجه را یکسهم و دختر را باقی و اگر یکی اجازت دهد پس فریضه اجازه را در وفق فریضه رد که چهار است یا فریضه رد را در وفق فریضه اجازه که پنجست ضرب کرده شود تا شصت حاصل شود پس هر که اجازت داد نصیب او را از مسئله اجازت در وفق رد ضرب شود حاصل او را باشد و هر که رد کرد نصیب او از مسئله رد را در وفق مسئله اجازه ضرب شود و حاصل او را باشد و اگر وصیّت کند بمثل نصیب پسری که با دختر است موصی له را دو سهم از پنج چون اجازت دهند و اگر اجازت ندهند ثلث ترکه باشد و اگر یکی اجازت دهد از نصیب او موصی له را دو خمس رسد و از نصیب انکه رد کرده یکثلث و اگر وصیّت کند از برای فقرا به چیزی بسه فقیر یا زیاده دهند و واجب نباشد بهمه فقرا برسانند و اگر وصیّت کند از برای زید و فقرا بچیزی زید را نصف ان باشد
باب چهارم در تصرّفات مریض
هر تصرّفیکه معلق بوفاتست و انوصیّت است و از ثلث ترکه معتبر و اگر چه تصرّف کننده مریض نباشد و امّا تصرّف غیر معلّق بوفات چون در مرض الموت باشد اگر از خستگی شفا یابد ان تصرّف لازم شود باجماع و اگر از ان خستگی شفا نیابد پس اگر در مقابل عوضی است چون بیع ثمن المثل نیز لازم شود و اگر در مقابله عوضی نباشد همچو هبه و عتق قول اقرب انست که از ثلثی معتبر است و اگر ترکه بخش کند بر ورثه و نصیب هر یکی را تعیّن نمایند قول اقرب انست که موقوف بر اجازت باشد و اگر اقرار کند در محل تهمت از ثلثی معتبر باشد و بی تهمت از اصل ترکه مقر له