یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 143

صفحه 143

معتبر است با سوگند چون گواه نباشد پس اگر منکر عیب نکول کند و سوگند نخورد مدّعی سوگند خورد و عیب ثابت شود و چون زوجه فسخ کند پیش از دخول بسبب عیب او را هیچ نرسد از مهر الّا در عنه که او را نصف مهر رسد و بعد از دخول او را تمامی مهر باشد در غیر عنه و همچنین زوج اگر فسخ کند پیش از دخول هیچ مهر نباشد و بعد از ان مهر را تمام بدهد

فصل دوّم در تدلیس‌

و ان پوشانیدن عیب است و اظهار صفات خوب اگر زنیرا نکاح کند بر انکه حرّه است پس ظاهر شود که کنیز است زوج را فسخ رسد و اگر چه دخول کرده باشد پس اگر زوجه خود تدلیس کرده و دخول شده مهر را بخواجه دهد و در پی زوجه باشد که بعد از ازادی مهر را باز ستاند و اگر خواجه تدلیس نموده یا دخول نشده هیچ مهر نباشد و اگر در تدلیس چیزی گفته که موجب عتق است حکم کنند بازادی او و نکاح صحیح باشد و مهر را بکنیز دهند و اگر نکاح کنند بر انکه زوج حرّ است پس ظاهر شود که بنده است زوجه را فسخ رسد و اگر چه دخول شده باشد و او را مهر میرسد بعد از دخول نه پیش از ان و اگر شرط کنند که دختر از حرّ است پس ظاهر شود که دختر از کنیز است زوج را فسخ رسد و مهر نباشد پیش از دخول و بعد از دخول رجوع کند بر کسی که تدلیس نموده و اگر زنی را باو تزویج کنند و دیگریرا به پیش او برند باید که از هم جدا کرده شوند و بعد از وطی او را مهر المثل رسد و زوج رجوع کند بانمهر بر کسیکه اینکار کرده و زوجه را باو دهند و اگر شرط بکری زوجه کنند پس ظاهر شود که بکر نیست فسخ نباشد مگر انکه معلوم شود که نابکری او پیش از عقد بوده و زوجرا باشد که کم کند تفاوتی که میان مهر بکر و نابکر است و در هر عقدی باطل زنرا مهر المثل باشد چون دخول کرده باشد و در هر عقدی صحیح بعد از فسخ زوجه را با وطی مهر باشد که نام برده‌اند در عقد و اگر در زوج و زوجه صغیرین عیبی یا تدلیسی باشد پدر و جدّ را اختیار فسخ نباشد و زوجه را در عدّه فسخ نفقه نیست بر زوج مگر انکه حامله باشد

قسم دوّم در نکاح متعه‌

[باب] اوّل در ارکان عقد

و ان چار است اوّل عقد و ان ایجابست و قبول ایجاب همچو گفتن زن متّعتک یا انکحتک یا زوّجتک نفسی مدّت شهر مثلا بالف دینار تبریزی مثلا و ایندر صورتیست که مرد و زن خود عقد کنند پس اگر مرد و کسی از قبل زن عقد کنند از قبل زن بجای نفسی فلانة بنت فلان گوید و قبول همچو گفتن مرد قبلت المتعة یا رضیت و مانند ان چون خود عقد کند و کسی از قبل او گوید قبلت المتعة لفلان بن فلان و اگر قبولرا مقدّم دارند و مرد گوید تزوّجت پس زن گوید زوّجتک صحیح باشد و متعه بلفظ بیع و هبه و عاریه و اجاره منعقد نمی‌شود و اگر قادر بلفظ عربی نباشند بفارسی گویند خود را یا فلان زنرا بزنی یکماه مثلا ابتدا از اینزمان بیکهزار دینار تبریزی مثلا بنکاح متعه بتو دادم و اگر کسی از قبل مرد متعه کند نگوید بتو دادم بلکه بجای ان گویند بفلان و فلانکس دادم پس مرد گوید خواستم یا پذیرفتم ترا یا فلان زنرا بزنی بنکاح متعه و اگر کسی از قبل او باشد زیاد کند که بجهة فلانکس دوّم متعاقدان یعنی کسانیکه عقد متعه میکنند و واجبست که هر دو بالغ و عاقل و حرّه مختار باشند چنانکه گذشت در عقد دوام و شرط است که زوجه مسلمان باشد یا کتابیه پس باید که او را از خمر و هر حرامی منع کنند و همچنین زوج مومن باشد اگر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه