یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 157

صفحه 157

عدّه طلاق بدارد و درینعدّه زوجرا رجوع رسد اگر طلاق رجعی باشد در عدّه خود نه در زمان حمل‌

فصل دوّم در عدّه حرّه در وفات‌

اشاره

عدّه غیر آبستن در وفات چهار ماه و ده روز است و اگر چه زوجه صغیره یا ایسه باشد یا دخول نشده باشد یا زوج صغیر باشد و عدّه ابستن بدورترین هر دو مدّت است از وضع حمل و چهار ماه و ده روز و برو واجب است حداد و ان انست که ترک کند بوی خوش و زینت را در بدن و جامه نو نپوشد و جامه رنگین الّا سیاه و کبود و دست و پای و سر را بحنا رنگ نکند و سیاهی بابرو و سرمه در چشم نکشد و اسفیداب بر روی نمالد و بزیور طلا و نقره خود را نیاراید و جامه اعلی نپوشد و اگر چه صغیره یا ذمیه باشد و اقرب انست که این حداد از کنیز ساقط می‌گردد و اگر بمیرد پیش از تعیّن طلاق داده شده همه عدّه بدارند از برای وفات و اگر تعیّن کرده باشد عدّه بدارد از برای طلاق از حین طلاق و اگر زوج در سفر بمیرد از حین رسیدن خبر وفات عدّه بدارد نه از حین موت و در طلاق از حین وقوع انعدّه بدارد و عدّه ذمیّه در طلاق و موت همچو عدّه حرّه است‌

تتمه در احکام غائب‌

پس اگر معلوم باشد خبر بانکه زنده است یا نفقه دهد زوجه را ولی واجب باشد که صبر کند تا زمانیکه مثل او احتمال زیستن نداشته باشد و الّا رفع کند حال خود را بحاکم شرع اگر خواهد تا وعده دهد او را چهار سال و تفتیش و تفحص کند از احوال او درینمدّت پس اگر ظاهر شود خبر او بانکه زنده است واجب باشد که صبر کند و نفقه بدهد حاکم او را از بیت المال و اگر خبر او ظاهر نشود درینمدّت بعد از تفتیش و تفحص بسیار از افاق و او را نفقه ندهد ولی زوج و او صبر ننماید امر کند او را بعدّه وفات بعد از مدّت مذکوره و چون عدّه بسر اید او را رسد که تزویج کند بدیگری پس اگر خبر او در عدّه بیاید صبر کند و بعد از عدّه و تزویج اگر بیاید او را دستی بر او نباشد و اگر رفع نکند حال خود را بحاکم تا او تعیّن مدّت کند عدّه ندارد و بدیگری تزویج نکند و اگر چه صبر کند صد سال و ابتداء مدّت از حین رفعست بحاکم نه از حین نیامدن خبر او و اقرب انست که حاکم بعد از مدّت مذکوره طلاق او بگوید و عدّه وفات از برای احتیاط است‌

فصل سوّم در عدّه کنیز و استبراء او

و عدّه کنیز دخول شده در طلاق دو طهر است که اخرین تمام شود و حیض را بعد از ان ببیند و کمتر زمان ان سیزده روز و دو لحظه است و اگر در سن حیض باشد و حیض نه بیند بیکماه و نیم عدّه بدارد و اگر چه زوج او حر باشد و اگر ازاد شود در عدّه رجعیّه تمام کند عدّه حرّه را و در عدّه باین تمام کند عدّه کنیز را و در وفات بدو ماه و پنجروز عدّه بدارد و ابستن بدورترین هر دو مدّت عدّه بدارد از مدّت وضع و دو ماه و پنجروز و کنیزیکه مادر ولد خواجه خود است عدّه بچهار ماه و ده روز بدارد در وفات و اگر کنیز ازاد شود در عدّه وفات تمام کند عدّه ازاد را و اگر کسی زوجه خود را بخرد استبرا نباشد و اگر طلاق دهد او را زوج عدّه واجب بود و کافی باشد از استبرا و اگر استبرا کند در حالت کفر یا احرام بعد از اسلام و احلال احتیاج باستبرا نباشد

فصل چهارم در نفقه عده‌

واجب است در تمامی عدّه رجعیة نفقه زوجه از طعام و کسوت و خانه که بنشیند و اگر چه کنیز باشد یا ذمیه و واجب نیست در باین مگر انکه ابستن باشد و حرامست بر زوج بیرون کردن زوجه در عدّه رجعیة از خانه که او را طلاق داده باشد مگر انکه فحش ازو ظاهر شود و کمتر انست که ایذاء اهل او کند و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه