یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 162

صفحه 162

لعنة اللّه علیّ ان کنت من الکاذبین یعنی لعنت خدا بر من اگر از دروغگویان باشم پس چون مرد این بگوید حد ازو ساقط گردد و واجب شود بر زن پس چون بگوید زن چهار بار اشهد باللّه انّه لمن الکاذبین یعنی گواهی میدهم بخدا که بدرستی او از دروغگویانست پس بگوید غضب اللّه علیّ ان کان من الصّادقین یعنی غضب خدا بر من اگر او از راستگویان باشد ساقط شود حد ازو نیز و حرام شود بر او همیشه و واجب است لفظ شهادت بگویند و مرد و زن بایستند نزد حاکم و مرد ابتدا کند پس زن و بترتیب بگویند همچنانکه گذشت بلفظ عربی و اگر عاجز باشند ترجمه بگویند و نزد حاکم باشد یا کسی که منصوب اوست از برای این و سنّت است که حاکم بنشیند پشت بر قبله و مرد بر دست راست حاکم و زن بر دست راست مرد بایستد بحضور جماعتی و بعد از شهادت پیش از لعن و غصب وعظ گوید ایشان را

باب سوّم در احکام لعان‌

چون هر دو لعان گویند از ایشان حد ساقط گردد و ولد از مرد بریده شود نه از زن و او حرام دائمی گردد پس اگر در اثنای شهادت نکول کند و سوگند نخورد یا گوید که دروغ گفتم برو حد ثابت شود و حرام نگردد و اگر زن اقرار کند یا نکول از سوگند کند رجم کنند او را و حرام نگردد و اگر بعد از لعان گوید دروغ گفتم ولد میراث او ببرد و از ولد میراث نبرد او و خویشان او و حرمت باقی باشد و اگر زن بعد از لعان اعتراف نماید حدی بر او نباشد مگر انکه چهار بار اقرار کند نزد اکثر فقها و اگر زن گواه گذراند بدشنام او بزنا و مرد منکر شود ثابتست حد بر او و اگر زن اقرار کند بر زنا پیش از لعان حد زوج ساقط شود و حد زن ثابت نه گردد الّا انکه چهار بار اقرار کند و بتصدیق زوجه زوجرا در نفی ولد ولد بریده نمیشود بی لعان و اگر زن بمیرد پیش از لعان لعان ساقط شود و برو حد ثابت شود از برای وارث و اگر او را بسبب دشنام بزنا حد زنند پس دیگر دشنام دهد دیگر حد واجب شود

کتاب عتق و توابع آن‌

اشاره

و در ان مقدّمه‌ایست و سه باب‌

مقدّمه در عتق فضل بسیار و ثواب بزرگ است‌

حضرت رسالت ص فرموده من اعتق رقبة مومنة اعتق اللّه بکلّ عضو منه عضوا من النّار و ان کانت انثی اعتق من کل عضوین عضوا من النّار یعنی هر که ازاد سازد مرد مومنی را ازاد کند خدا بهر عضوی ازو عضوی را از اتش و اگر زن باشد ازاد کند از هر دو عضو از او عضوی را از اتش و سنّت است ازاد کردن بنده که برو هفتسال بگذرد در خدمت مالک و بنده مومن را مگر انکه عاجز از کسب باشد پس همراهی او کند اگر ازاد سازد و مکروه است ازاد ساختن بنده که مخالف باشد و بنده عاجز بیهمرهی‌

باب اوّل در ارکان عتق‌

و انسه است اوّل معتق یعنی ازاد کننده و درو شرط است بلوغ و عقل و اختیار و قصد ان و نیّت تقرّب بخدایتعالی و مالک بودن او بنده را یا در حکم ان و جواز یعنی او را منع نشده باشد شرعا در تصرّف در مال بجهة مفلسی یا سفاهت یا بندگی و اسلام نزد اکثر فقها پس صحیح نباشد عتق صغیر بعضی گفته‌اند که چون صغیر را ده سال باشد با عقل و تمیز صحیح است ازادی او و همچنین صحیح نباشد ازادی مجنون و مست و بیهوش و کافر نزد اکثر و عتق باکراه و بسهو و غفلت و در خواب و ازادی غیر مالک و کسیکه او را منع از تصرّف در مال شده بجهة مفلسی یا سفاهت و بیعقلی و یا بندگی و ازادی خسته چون دین جمیع تر که او را فرا گرفته باشد الّا باجازه قرضخواهان و ورثه و ولی طفل را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه