یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 163

صفحه 163

جائز نیست که بنده طفل را ازاد کند الّا با مصلحت همچو بنده پیر عاجز از خدمت و کاسبی که کس او را نخرد بجهة خلاصی از نفقه و اگر ولی بنده طفل را ازاد کند بعد از انکه او را قیمت کرده و نه پیش خود گرفته صحیح باشد نه پیش از ان دوّم معتق یعنی بنده ازاد شده و انرا عتیق نیز گویند و شرط است درو اسلام نزد اکثر فقها و بعضی گفته‌اند اگر نذر کرده باشد صحیح باشد و انکه جنایتی نکرده باشد بعمد همچو خون و کور کردن و تلطف تلف ساختن دست و پای کسی نه جنایت بخطا و انکه ملک ازاد کننده باشد و انکه متعلق نباشد باو حقّ دیگری همچو وقف و رهن و صحیح است ازادی ولد الزّنا چون مسلمان باشد نزد اکثر و ازادی بنده مخالف نه خارجی و ناصبی و نزد اکثر شرط نیست تعیّن بنده پس اگر بگوید یکی از بندگان من ازادند صحیح باشد و تعیّن کند هرکرا خواهد و بعد از ان عدل و از ان جائز نباشد و اگر تعیّن نکرده بمیرد و ارث تعیّن کند و بعضی گفته‌اند قرعه بیندازند و اگر بعد از موت معتق هر یک از دو بنده دعوی نمایند که او تعیّن بعتق شده و هر یک را وارثی تصدیق کند ازاد شود از هر بنده انقدر که حصّه ان وارث باشد که او را تصدیق مینماید سوّم صیغه و در انشرط است که بعربی باشد و باین دو لفظ تحریر و اعتاق چون قادر باشد و معنی هر دو ازاد ساختن است و با نیّت تقرّب مثل انت حر یا عتیق یا معتق قربة الی اللّه تعالی یعنی تو ازادی تقرّب بخدا و بعربی با قدرت بغیر ازیندو لفظ صحیح نیست همچو فکّ رقبة یعنی رها دادن کردن و ازاله قید ملک یعنی برداشتن بند ملک و مثل انت سائبة یعنی تو ترک شده یا لا سبیل لی علیک یعنی نیست راهی مرا بر تو یا اذهب حیث شئت یعنی برو جائیکه خواهی یا انت للّه یعنی تو از انخدائی یا لا ولایة لی علیک یعنی نیست حکمی مرا بر تو یا لست عبدی یا نیستی تو بنده من یا یا سیّدی یعنی ایسیّد من یا یا مولائی یعنی ایخواجه من یا انت حرام علیّ یعنی تو حرامی بر من و مانند اینها خواه انکه قصد ازادی کند یا نکند و اگر نام بنده حر باشد و بگوید انت حر یعنی تو حرّی اگر قصد خبر کند ازاد نشود و اگر قصد ازاد کردن کند صحیح باشد و اگر گوید یا حرّ یا عتیق و قصد ازاد ساختن کند نخواندن صحیح باشد و باشارت و کتابت با قدرت بر لفظ بنده ازاد نمیشود و همچنین بغیر عربی و اگر عاجز باشد ترجمه ان بگوید و اگر نتواند همچو گنگ قصد ازادی کرده اشارت کند و همچنین شرطست که معلق بشرطی یا وقتی نباشد مثل انکه اگر این کار بکنی یا چون یکماه بگذرد و ازاد باشی و بجهة سوگند نباشد مثل انکه فلان بنده ازاد باشد اگر خمر خورم و اگر گوید انت حر متی شئت یعنی تو ازادی هرگاه که خواهی صحیح نباشد و ناچار است که ازادی نسبت بشخص کند یا ببعضی از اجزای مشاعه ان مثل نیمه و دو دانگ امّا اگر گوید دست یا پای یا روی یا سر تو ازاد است صحیح نباشد

باب دوّم در احکام آن‌

عتق چون صحیح باشد لازمست و جائز نیست رجوع از ان و اگر چه بنده راضی باشد و اگر شرطی کند بر بنده در نفس عتق مثل انکه گوید تو ازادی و بر تست هزار دینار یا خدمت یکسال بر بنده لازم باشد و بعضی گفته‌اند که شرطست که بنده بان راضی باشد و بعضی گفته‌اند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه