یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 176

صفحه 176

از پدر و مادر جدا باشد و جائز است بنده عیبدار اگر ان عیب موجب عتق او نشود و ولد الزّنا و بنده مدبر اگر چه نقض تدبیر نکند و مکاتب مشروط و مطلقی که هیچ از مال کتابت نرسانده باشد و بنده گریخته چون موت او معلوم نباشد و ام ولد و بعضی از بنده مشترک خود چون توانگر باشد یا فقیر گاهیکه مالک نصیب شریک شود و انرا ازاد گرداند بنیت کفارت و بنده مرهون اگر مرتهن اجازت دهد و بنده که قتل بخطا کرده باشد نه انکه قتل بعمد کرده باشد و شرط است در عتق که خالی باشد از عوض پس اگر گوید تو ازادی و بر تست چندین محسوب نباشد از کفارت و شرط است نیّت کفارت و نیّت تقرب بخدا و تعیّن سبب چون سبب ان متعدد باشد پس اگر تردد کند میان نذر و ظهار صحیح نباشد و اگر پسر پدر خود را بخرد و نیّت ازادی او کند از کفارت محسوب نباشد نزد اکثر فقها بحث دوّم در صوم و انواجب است در کفارت مرتبه بعد از انکه از عتق عاجز باشد و اگر مالک بنده محتاج باشد بخدمت او یا ببهای او از برای نفقه صحیح است او را روزه و بجهة تحصیل بنده نفروشد خانه مسکن و جامه پوشیدن و انچه زیاده برین باشد بفروشد چون فاضل باشد بر قوت یکشبان روز او و عیال او انکه جائز نباشد روزه و واجب است در ان نیّت کفارت و تعیّن جهة ان بنیّت پیاپی داشتن و اگر زن ابستن یا شیر دهنده افطار نماید جهة خوف بر نفس خود یا بر ولد پیاپی داشتن بریده نگردد و همچنین اگر او را اکراه نمایند بر افطار بحث سوّم طعام و کسوت دادن واجب است از برای هر مسکینی مدی و بعضی گفته‌اند دو مد است و چون نتواند یکمد از قوت میانه که اهل او میخورند یا غالب قوت بلد از گندم یا ارد یا نان و جائز نیست قیمت دادن و نه بکمتر از عدد و اگر چه در مقدار کم نباشد و نه مکررا بیکی دادن در یک کفارت الّا بجهة عذری و نه بکودکان تنها و جائز است که کودکان با بزرگان باشند و اگر همه کودکان باشند دو را بیکی حساب نمایند و نه بکافر دادن و نه ناصبی و خارجی و نه بمخالف و جائز است که بعدد مسکینان رساند با هم و جدا جدا و بفاسق دهد و سنّت است که بمومنان و اولاد ایشان دهد و با نان خورش باشد و اعلی ان گوشت است و میانه ان سرکه و کمتر ان نمک و امّا کسوت واجب است از برای هر فقیری یکجامه و بعضی گفته‌اند دو جامه و جائز است شسته باشد و محسوب نیست کلاه و موزه‌

خاتمه کفارت یمین و ایلا و عهد نزد اکثر یکی است‌

و اعتبار عجز و قدرت در کفارت مرتبه در حال ادای انست پس اگر عاجز شود بعد از قدرت بر عتق روزه بدارد و اگر عاجز در اثنای روزه قادر بر عتق گردد سنّت است که رجوع کند بعتق و جائز نیست دادن کفارت بکسیکه واجب النّفقه اویند و نه بطفل بلکه به ولی او دهد و اگر بغیر مستحق دهد عمدا انرا اعتبار ننماید و اگر ندانسته دهد و متعذر باشد باز ستدن محسوب باشد و بر کسیکه واجب باشد دو ماه روزه پیاپی و او عاجز باشد هیجده روز روزه بدارد و اگر نتواند صدقه بدهد از هر روزی بمدی طعام و اگر از ان نیز عاجز باشد استغفار کند و مکروه است سوگند راست در اندک چیزی و حرامست سوگند غموس و انسوگند دروغ است بر امر گذشته و انرا یمین غموس میخوانند بجهة انکه فرو میبرد صاحبش را در گناه و گاه هست که سوگند واجب میشود چون ظالم ازو نگذرد الّا بسوگند و اگر چه دروغ باشد و واجب است درینسوگند که توریه نماید یعنی بر ظالم بپوشاند اگر داند و هیچ گناه و کفارت نباشد و حرامست سوگند بیزاری از خدایتعالی و رسول و ائمّه ع و اگر کفارت بدهد پیش از انکه خلافی در سوگند واقعشود محسوب نباشد و بعد از خلاف کفارت دیگر لازم گردد

کتاب صید و طعام و شراب‌

[باب] اوّل در صید

[فصل] اوّل در آلت صید

جائز است صید بهر التیکه از شمشیر و نیزه و تیر و کمان کلوهه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه