یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 206

صفحه 206

کسی که عمدا کشته است و یکی دیگر اقرار کند که من کشته‌ام نه اوّل و اوّل از اقرار خود رجوع کند درینصورت قصاص ساقط میشود و دیت ثابتست در بیت المال و اگر یکی اقرار کند که بعمد کشته‌ام و دیگری اقرار کند که بخطا کشته‌ام ولی مقتول را هست که تصدیق نماید هر کدام را که خواهد و باندیگر کاری ندارد دوّم بیّنه است قتل عمد که موجب قصاص است بدو مرد عادل ثابت می‌شود امّا انچه موجب دیت است مثل شبه عمد یا خطا یا جراحت اطراف که موجب مال است بیک گواه عادل و سوگند یا بیکمرد عادل و دو زن عادله ثابت می‌گردد سوّم قسامه است و ثابت میشود قسامه با لوث و بی لوث قسامه نیست مراد از لوث علامتی است که بان غالب شود ظن بصدق مدعی قتل مثل انکه یک گواه عدل گواهی دهد و یا شخصی که سلاحش خونین است بر سر کشته دیدند و یا انکه کشته دیدند در خانه کسی یا در محلّه جدا از شهر که غیر اهل محلّه انجا امد و شد نمی‌کند و یا انکه مهمان نزد جماعتی بود کشته یافتند لوث است چون مظنه عداوت در همه جا باشد و اگر در میان دو دیه کشته دیدند لوث است نسبت باقرب ان دیه و اگر هر دو دیه را مسافت بان مرده برابر باشد هر دو دیه مساویند در لوث و ثابت نمی‌شود لوث بشهادت یکفاسق و نابالغ و کافر و اگر جماعتی از فساق یا زنان خبر دهند و حاصل شود ظن بصدق ایشان و انکه ایشان با هم اتفاق در کذب نکرده‌اند لوث ثابت می‌شود و امّا اگر جمعی از کفار و یا از کودکان خبر دهند لوث نمی‌شود مگر انکه بحد تواتر که موجب یقین است رسد و اگر شخصی را کشته در صحرا و یا لشکرگاه و یا در بازار یا در راه و یا در جامع عظیمی و یا بر قنطره جسری که در انجا بازدحام تردد میکنند یافتند لوث نیست بلکه دیت بر بیت المال است و قول مقتول که در حین حیوة گوید که مرا فلان کشته است لوث نیست و چون لوث نباشد دعوی و اثبات قتل او مثل سائر دعاوی است و امّا چون لوث باشد ولی مقتول را رسد که اثبات دعوی کند بان لوث بانکه او با قومش پنجاه سوگند خورند و اگر مدعی را قوم نباشد و یا انکه امتناع نمایند از یمین مکرر کنند سوگند را بر مدعی بعد از وعظ و اگر مدعی هم سوگند نخورد منکر قتل با قومش پنجاه سوگند خورند ببراءة ساحت خود و اگر منکر را قوم نباشد برو مکرر کنند پنجاه سوگند را و اگر سوگند نخورد الزامش کنند بثبوت دعوی چون مدعی قسامه سوگند خورد ثابت می‌شود قتل و اگر بعمد بوده است واجب می‌شود قصاص و اگر شبیه عمد یا بخطا بوده دیت لازم میشود و عدد قسامه پنجاه سوگند است در عمد و در خطا و عمد خطا مثل عمد است و قسامه در اعضای که بموجب دیت است ثابت میشود لیکن اگر در اعضای دیت نفس است مثل بینی و ذکر در انجا قسامه مثل نفس پنجاه یمین است و اگر از دیت نفس کمتر است بهمان نسبت از انجا کم کنند و سوگند را در قسامه تغلیظ کند حاکم بزمان و مکان و قول در هر یمینی‌

فصل پنجم در کیفیت قصاص است‌

اشاره

قتل عمد موجب قصاص است مگر انکه صلح بر دیت کنند و قصاص جائز نیست مگر بشمشیر که گردنش بزنند اگر چه قاتل مقتول را بانواع عذاب کشته باشد و اهل قصاص ضمان سرایت قصاص را نمیکشند مثلا شخصی دست کسی را قطع کند انکس هم بموجب شرع دست انشخص را قطع کند و بی‌تقصیری او سرایت کرد جراحت دست او بمرد بر انکس که تقصیری نکرده ضمانی نفس انشخصی که بسرایت مرده نیست و اگر مستحق قصاص جماعتی باشند موقوف است قصاص خواستن بر انکه همه جمعشوند و اگر بعضی از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه