یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 60

صفحه 60

میان قضا و فدیه و مسافر حکم مریض دارد در این هنگام پیش بعضی و اگر مریض به نگردد و بمیرد پیش از ان که قضا تواند کرد نه قضا واجب باشد و نه کفارت و لیکن قضا سنّت است ولی را و اگر قادر بود بر قضا و بمیرد پیش از ان واجب باشد قضا بر ولی و ولی بزرگترین پسر انست اگر نباشد بزرگترین فرزندان اگر نباشد بزرگترین خویشان از مردان و اگر نباشد از زنان و اگر دو ولی باشند یا زیاده بخش نمایند و اگر یکروز منکسر گردد حکم فرض کفایه داشته باشد و اگر ولی دیگریرا باجاره گیرد صحیح باشد و سنّت است در قضا پیاپی داشتن و ترتیب در ان واجب نیست و بر کسی که روزه واجب باشد از قضای رمضان و غیر ان جائز نیست او را روزه سنّت داشتن و روزه سنّت واجب نمیشود بشروع و جائز است ابطال ان و لیکن سنّت است اتمام ان و بعد از زوال مبالغه بیشتر است و اگر نذر روزه روز معیّن کند یا روزهای معیّن و انها در سفر اتفاق افتد یا در مرض افطار کند قضا نماید و اگر بر کسی واجب باشد صوم دهر بنذر قضای رمضان لازم باشد که قضای رمضان مقدّم دارد بر نذر و هیچ کفارت برو نباشد اگر افطار از برای عذری بوده باشد و هر روزه که شرط است در ان پیاپی داشتن همچو کفارت و نذر مقید بدان اگر در اثنای ان افطار نماید از برای عذری انرا تمام کند بعد از زوال عذر و اگر بیعذری افطار نماید از سر گیرد الّا کسی که برو دو ماه پیاپی واجب است چون یکماه و یکروز بدارد جائز است او را افطار بعد از ان و همچنین کسیکه برو یکماه پیاپی واجب است چون پانزده روز بدارد و کسیکه برو سه روز پیاپی بدل هدی واجب است جائز است که افطار نماید بعید بعد از دو روز و کسی که برو روزه دو ماه پیاپی واجب است و او عاجز باشد جائز نیست او را روزه دو ماه بلکه هیجده روز روزه بدارد و اگر اصلا روزه نتواند داشت استغفار کند و مرد پیر و زن پیر چون از روزه عاجز شوند و همچنین کسیکه تشنگی برو غالب است و امید بهی ندارد افطار کنند و صدقه بدهند از هر روزی بیکمدّ طعام پس اگر بعد از ان قادر شوند قضا نمایند و زنیکه او را وضع حمل نزدیک است یا شیر طفلش کمست و صاحب تشنگی که امید بهبودی ندارد افطار نمایند و قضا کنند با صدقه و مکروه است کسی را که افطار می‌نماید طعام و ابرا پرخوردن و جماع کردن و اگر مسافر اکراه کند زوجه حاضره خود را بر جماع واجب بود برو کفارت از برای زن نه از برای خود و اگر بعد افطار سفر کند پیش از زوال باختیار کفارت ساقط نشود و اگر باضطرار سفر کند نیز ساقط نگردد پیش بعضی و همچنین است اگر فرض روزه بوجهی دیگر ساقط گردد از حیض و نفاس و جنون و بیهوشی و مانند ان‌

باب هفتم در ثبوت شهر رمضان‌

ثابت می‌شود رمضان بدیدن ماه و اگر چه تنها باشد و بگواهی دو عدل بر ان و بفاش گشتن و بگذشتن سی روز از شعبان و اگر چه حاکمی بانحکم ننماید و شهرهایی که بیکدیگر نزدیکند همچو بصره و بغداد یکحکم دارند نه شهرهای دور همچو بغداد و مصر و اگر اوّل شعبان معلوم نباشد رجبرا سی بشمارند و شعبانرا سی و اگر اوّل هیچماهی معلوم نباشد از رمضان سال گذشته پنجروز بشمارند و بعد از ان اوّل رمضان سال اینده باشد و در سال کبیسه شش روز بشمارند و اگر ماه بیند و سفر کند بشهری دور و در انجا شب سی و یکم ماه نبیند روزه دارد با ایشان و اگر شب بیست و نهم ماه به بینند روزه بگشاید و سنّت است طلب ماه شک و خواندن دعا گاهی که ماه بیند و بعضی واجب داشته‌اند که بخوانند نزد هلال رمضان ایندعا را الحمد للّه الذی خلقنی و خلقک و قدّر منازلک و جعلک مواقیت للنّاس اللّهم اهله علینا اهلا مبارکا اللّهم ادخله علینا بالسّلامة و الاسلام و الیقین و الایمان و البرّ و التّقوی و التّوفیق لما تحبّ

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه