یکدوره فقه کامل فارسی صفحه 71

صفحه 71

و سنّت است بودن در منی ایّام تشریق و تکبیر گفتن بعد از پانزده نماز اوّل ان ظهر روز عید و صورت تکبیر این است که اللّه اکبر اللّه اکبر لا اله الّا اللّه و اللّه اکبر اللّه اکبر الحمد للّه علی ما هدانا و له الشکر علی ما اولانا و رزقنا من بهیمة الانعام پس برود هر جا که خواهد و سنّت است که بمکه رود از برای طواف وداع بعد از انکه شش رکعت نماز بگذارد در مسجد خیف که در منی است پیش مناره که در میان انجا است و همچنین پیش قبله او بقریب سی گز و دست چپ و دست راست او شش رکعت بگذارد و در اندرون خانه کعبه رود خصوصا کسی که حج اوّل او باشد و در میان هر دو اسطوانه نماز بگذارد و بر رخامه سرخ دو رکعت نماز بگذارد در رکعت اوّل الحمد و حم سجده بخواند و دعا کند و ارکانرا در بر گیرد خصوصا رکن یمانی و مستجار و اب از چاه زمزم بخورد و از باب جناطین بیرون رود و دعا بخواند و سجود کند روی بقبله و بیکدرهم خرما بخرد و صدقه نماید و قصد باز گشتن کند بمکه و بمعرس فرود اید که بر راه مدینه است و در انجا دو رکعت نماز بگذارد و مکروه است بمکه مجاور بودن و مجاور را طواف فاضلتر از نماز سنّت است‌

باب نهم در احوال کسی که بسبب دشمن یا مرض بمکه یا بعرفات و مشعر نمیتواند رسید بعد از انکه احرام گرفته بحج یا عمره‌

اوّل کسی که بسبب دشمن باینجاها نمیتواند رفت و او را هیچ راهی دیگر نباشد بغیر از انکه دشمن بسته یا انکه نفقه‌اش به دیگر راهها وفا نکند بجهة دوری پس نیّت حلال شدن کند و هدی را بکشد و اگر راهی دیگر باشد و نفقه داشته باشد واجب است که بان راه برود و اگر چه خوف فوت حج میرود تا فوت حج محقق گردد پس حلال شود بعمره مفرده و واجب باشد در قضا سال اینده گاهی که حج واجب باشد و الّا قضا سنّت بود و همچنین است کسیکه عمره گرفته باشد و بمکه نتواند رسید لیکن قضای ان بعد از رسیدن باشد و هدی قران از برای حلال شدن کافیست و بی هدی حلال شدن میسّر نیست پس اگر عاجز باشد از هدی و بهای ان بر احرام باقی ماند و حلال نشود و واجب نیست محاربه با دشمن و اگر چه غالب سلامتی باشد و اگر بمال که بدشمن بدهد رفتن میسّر شود و او قادر باشد بر ان اولی انست که بدهد و بعد از انکه حلال شده و عدو برطرف شده و وقت حج باقی باشد واجب است که حج کند و کسی را که حبس کرده‌اند بر دینی یا حقی و او قادر است بر ادای ان ممنوع نیست و اگر قادر نباشد بر ادای ان یا محبوس بر غیر حق باشد او را حکم ممنوع باشد و اگر صبر کند تا حج فوت شود جائز نیست حلال شدن بهدی بلکه بعمره مفرده حلال شود و کسیکه بانجا بسبب مرض نمیتواند رسید بفرستد هدی قران را یا هدی دیگر را یا بهای انرا بمنی اگر احرام بحج گرفته باشد و بمکه اگر احرام بعمره گرفته باشد و بر احرام باقی باشد تا هدی بانجا برسد پس حلال شود بتقصیر از هر چیز الّا از زنان که تا حج قضا کند در سال اینده و طواف نسا کند اگر واجب بوده باشد یا انکه از قبل او طواف نسا کند اگر سنّت بوده باشد و اگر از مرض به گردد و مشعر را دریابد تمام کند حج خود را و الّا حلال شود بعمره مفرده و قضا کند در سال اینده بر سبیل وجوب اگر واجب بوده باشد و الّا بر سبیل سنّت و کسی که عمره گرفته چون حلال شود قضا کند هر گاه که تواند و حکم ممنوع ندارد کسی که بسنگ انداختن جمرها نمیتواند رفت یا ذبح نمیتواند کرد یا شب در منی نمیتواند بود زیرا که حج او صحیح است و نائبی بفرستد از برای سنگ انداختن و ذبح کردن و اگر در نیّت احرام شرط کرده باشد حلال شدن

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه