- احکام تقلید 1
- عبادات 1
- اقسام آب مطلق 9
- آب مطلق و آب مضاف 9
- آب قلیل 12
- آب مشتبه 13
- آب مضاف 13
- احکام تخلی 14
- اشاره 14
- مستحبات و مکروهات تخلی 15
- استبراء 16
- اجزا و کیفیت وضو 17
- وضو 17
- وضو دارای چهار جزء واجب است:شستن صورت و دو دست، مسح سر و پاها 17
- وضوی جبیره 21
- شرایط وضو 26
- دوم:فضایی که در آن مسح سر و پا می کند باید مباح باشد، 26
- اول:آنکه آب وضو پاک، مطلق و مباح باشد 26
- سوم:آنکه استعمال آب برای او به خاطر بیماری یا تشنگی مانعی نداشته باشد 27
- چهارم:نیت 28
- پنجم:شستن و مسح اعضا را در حال اختیار خود وضوگیرنده انجام دهد، 29
- هفتم:اعضای وضو را به ترتیبی که بیان شده به جای آورد، 29
- احکام وضو 29
- ششم:موالات، 29
- اول و دوم:بول و غائط 31
- مبطلات وضو 31
- چهارم:خوابی که بر عقل غلبه کند، 32
- دائم الحدث 32
- پنجم:استحاضه زنان 32
- چیزهایی که وضو گرفتن برای آنها واجب است 33
- اشاره 34
- غسل جنابت 34
- اشاره 34
- اول:بیرون آمدن منی 34
- غسل 34
- دوم جماع: 35
- صحت یا جواز چیزهایی که بر غسل جنابت متوقف است 36
- چیزهایی که بر جنب مکروه است 37
- واجبات غسل 38
- احکام و مستحبات غسل جنابت 40
- غسل حیض 42
- أغسال ثلاثۀ زنان 42
- استحاضه 52
- نفاس 55
- أحکام أموات 58
- احکام محتضر 58
- غسل میّت 59
- کفن 63
- نماز میت 66
- کیفیت نماز میت 67
- دفن 70
- تشییع جنازه 70
- غسل مس میت 73
- اول:غسل های زمانی 74
- اقسام غسل های مستحب 74
- سوم:غسل های فعلی 75
- دوم:غسل های مکانی 75
- تیمم 76
- اشاره 76
- چیزهایی که تیمم بر آنها صحیح است 78
- کیفیت تیمم 79
- شرایط تیمم 80
- احکام تیمم 82
- 3-منی 85
- 1 و 2-بول و غائط 85
- أقسام نجاسات 85
- 5-خون 87
- 6 و 7-سگ و خوک 87
- 10-کافر 88
- 9-فقاع 88
- راه نجس شدن چیزهای پاک 89
- احکام نجاسات 90
- اول:آنکه به واسطه جراحت و یا زخم که در بدن او است، لباس یا بدن به خون آلوده شده باشد 94
- مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد 94
- دوم:اگر بدن یا لباس نمازگزار به مقدار کمتر از یک درهم به خون غیر نجس العین و میته و حیوان حرام گوشت آلوده شده باشد، معفو است 94
- سوم:اگر لباس های کوچک نمازگزار مثل جوراب، دستمال، کلاه، انگشتر، النگو و مانند اینها که نمی شود با آنها عورت را پوشاند، و لو با نجاست حیوان حرام گوشت نجس شده باشند، 95
- چهارم:مادری که پرستار پسر بچه است و بیش از یک لباس ندارد، 95
- أقسام مطهرات 96
- اوّل:آب 96
- سوم:آفتاب 100
- چهارم:استحاله 101
- پنجم:انقلاب 101
- هشتم:تبعیت 102
- نهم:برطرف شدن عین نجاست 102
- هفتم:اسلام 102
- دهم:غایب شدن مسلمان 103
- یازدهم:استبراء حیوان نجاستخوار 103
- احکام ظرفهای طلا و نقره 104
- تعداد نمازها 105
- اشاره 105
- اوقات نمازهای یومیه و نافله 106
- احکام وقت نماز 108
- قبله 110
- لباس نمازگزار 111
- پوشانیدن بدن در نماز 111
- دوم:بنابر احتیاط مؤکّد مباح باشد، ولی مباح بودن لباس شرط صحت نماز نیست، 112
- سوم:آنکه لباس از اجزای مرداری که در آنها روح دمیده شده، نباشد، 112
- چهارم:آنکه هیچ جزئی از حیوان حرام گوشت در لباس نباشد 112
- اول:پاک باشد 112
- پنجم:جایز نیست مرد لباس طلاباف در نماز به تن کند 113
- ششم:لباس مرد در نماز و غیر نماز بنابر احتیاط واجب نباید از ابریشم خالص طبیعی باشد، 113
- موارد تعذر پوشش شرعی 114
- مکان نمازگزار 114
- اذان و اقامه 120
- اشاره 120
- 4-ذکورت: 121
- 1-نیّت، 121
- جمله های اذان و اقامه 121
- 5-ترتیب، 121
- اشاره 121
- 2 و3-عقل و ایمان، 121
- 6-موالات، 121
- شرایط اذان و اقامه 121
- 7-عربیّت، 121
- حکم کسی که اذان و اقامه را ترک نموده است 122
- احکام اذان و اقامه 122
- واجبات نماز 123
- اشاره 123
- نیت 124
- قیام «ایستادن» 130
- رکوع 139
- اشاره 142
- سجود 142
- تشهد 148
- سلام نماز 149
- موالات 150
- ترتیب 150
- قنوت 151
- نماز جمعه 152
- تعقیب 152
- مبطلات نماز 154
- نماز آیات 159
- وقت نماز آیات 159
- صلوات بر پیغمبر 159
- اشاره 159
- دستور نماز آیات 160
- نماز قضا 162
- نماز استیجاری 167
- اشاره 169
- نماز جماعت 169
- چند عمل مستحب: 173
- شرایط تحقّق جماعت 174
- شرایط امام جماعت 176
- احکام جماعت 178
- خلل و شکیّات نماز 183
- اشاره 183
- فوت محل جزء فراموش شده به سه چیز محقق می شود: 183
- اشاره 187
- شکیّات نماز 187
- قضای اجزای فراموش شده 192
- سجده سهو 193
- اشاره 194
- نماز مسافر 194
- چیزهایی که سفر را قطع می کند 202
- احکام مسافر 206
- نمازهای مستحبی 207
- اول:نماز عید فطر و قربان، 207
- سوم:نماز روز اول هر ماه 209
- چهارم:نماز غفیله 210
- پنجم:خواندن نماز حاجت در مسجد کوفه 210
- نیت 211
- مبطلات روزه 213
- 1 و 2-خوردن و آشامیدن 213
- 4-دروغ بستن به خدا، پیغمبر و امامان 214
- 6-رساندن غبار غلیظ به حلق 215
- اشاره 216
- 8-استمناء 218
- 10-قی کردن 219
- 9-اماله کردن با مایعات 219
- تتمیم 220
- کفاره روزه 221
- شرایط وجوب روزه 225
- کسانی که روزه بر آنها واجب نیست 227
- راه ثابت شدن اول ماه 228
- احکام روزه قضا 229
- اشاره 234
- اعتکاف 234
- اقسام اعتکاف 236
- احکام اعتکاف 237
- شرایط عمومی وجوب زکات 239
- اشاره 239
- اشاره 241
- و احکام نه چیز اول در ضمن چند گفتار بیان می شود: 241
- چیزهایی که زکات در آنها واجب است 241
- شرایط وجوب زکات در شتر، گاو و گوسفند 241
- زکات غلاّت چهارگانه 246
- ذکر اموری جهت آگاهی بیشتر از مسائل زکات غلات: 249
- اشاره 250
- اقسام مستحقین 250
- 1-فقیر2-مسکین، 250
- 8-ابن سبیل، 252
- 5-خریداری بنده ها و آزاد کردن آنان چه مستحق دیگر وجود نداشته باشد 252
- 6-بدهکاران، 252
- 4-برای تألیف قلوب مسلمانانی که عقایدشان ضعیف اند به خاطر تقویت عقاید و باقی ماندن شان در اسلام، 252
- 7-«سبیل اللَّه تعالی 252
- اوصاف مستحقین 253
- 1-ایمان، 253
- 3-از کسانی نباشد که مخارج شان بر زکات دهنده واجب است، 253
- 2-بنابر احتیاط از اهل معصیت نباشد، 253
- احکام متفرقه زکات 254
- زکات فطره 256
- اشاره 256
- سایر احکام زکات فطره 258
- چیزهایی که خمس در آن واجب است 260
- 1-غنیمت، 260
- 2-معدن، 261
- 3-گنج، 261
- 4-غوّاصی، 263
- 6-مال مخلوط به حرام، 264
- 7-فایده، 265
- مستحق خمس و مصرف آن 274
- مسأله اول-اگر شخصی خانه یا محل تجارتش را چندین سال اجاره دهد، باید ابتدا نقص و خسارتی که بر آنها وارد گردیده از فایده جبران نماید، 275
- مسأله دوم-درختانی را که می نشاند، 275
- بیان چند مسأله مورد ابتلاء اهل خمس: 275
- مسأله پنجم-مالک می تواند خمس سال گذشته را از منافع سال بعدی بدهد به شرطی که اول خمس منافع بعدی را بدهد، 276
- مسأله ششم-اگر اعیانی از قبیل باغ یا خانه یا زمین یا ماشین را در ذمه برای غیر مخارج بخرد، 276
- مسأله سوم-اگر درختان بزرگ شوند ولی قیمت بازار آنها پایین بیاید، 276
- مسأله چهارم-اگر شخصی مالک زمین زراعتی باشد، چند حالت دارد: 276
- مسأله هفتم-شخصی که چهارپایان را با خریدن یا هبه و بخشش مالک شود، چند حالت دارد: 277
- اشاره 278
- شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر 279
- مراتب امر به معروف و نهی از منکر بنابر مشهور 280
- یادآوری چند مطلب 281
- الف-نمونه هایی از معروف: 281
- ب-نمونه هایی از منکر: 282
- معاملات باطل و حرام 284
- مقدمه: 284
- احکام خریدوفروش 284
- معاملات مکروه 291
- آداب خریدوفروش 291
- عقد و شرایط آن 292
- دوّم-عاقل باشند، 294
- شرایط فروشنده و خریدار 294
- اوّل-باید بالغ باشند، 294
- سوّم-اختیار داشته باشند، 294
- چهارم-شرط چهارم فروشنده و خریدار این است که باید قدرت بر تصرف داشته باشند، معامله فضولی 295
- شرایط جنس و عوض آن 300
- خیار مجلس 304
- خیار حقی است که با توجه به آن صاحبش قدرت دارد بر اینکه معامله را فسخ یا امضا کند که هفت قسم است: 304
- خیارات 304
- 2-خیار حیوان 305
- 4-خیار غبن 308
- 5-خیار تأخیر 311
- 6-خیار رؤیت 312
- موارد جواز مطالبه ما به التفاوت 313
- 7-خیار عیب 313
- ادامه احکام شرط 316
- احکام خیار 317
- لوازم بیع 318
- قبض و اقباض(تحویل گرفتن و تحویل دادن) 319
- معامله نقد و نسیه 321
- اقسام بیع 322
- احکام ربا در معامله 323
- بیع صرف 327
- احکام سَلَف 331
- احکام خریدوفروش میوه ها، سبزیجات و زراعت 333
- احکام اقاله 337
- احکام معامله حیوان 337
- موارد شفعه 339
- اشاره 339
- احکام شفیع 340
- اعمال کردن حق شفعه 341
- اشاره 346
- در عوض و معوض چند شرط است: 347
- احکام لزوم اجاره 349
- احکام تسلیم دادن مورد اجاره 352
- احکام تلف 356
- مسائل متفرقه 363
- اشاره 397
- یافتن حیوان گمشده 398
- احکام لقطه 398
- اشاره 427
- خاتمه 432
- اشاره 465
- شرایط وصیت کننده: 467
- احکام مورد وصیت 469
- احکام کسی که برایش وصیت شده است 475
- احکام وصی 476
- در منجّزات بیمار 483
- اشاره 485
- شرایط واقف 490
- شرایط عین وقفی 492
- شرایط موقوف علیه 493
- در بیان مراد از بعض عبارات واقف 494
- بعض احکام وقف 498
- الحاق دو باب به احکام وقف: 505
- باب اوّل:در حبس و نظایر آن 505
- باب دوّم:در صدقه 507
- اقسام نکاح 509
- اولیای عقد 513
- اشاره 514
- محارم 514
- حرمت سببی به یکی از اسباب زیر ثابت می شود: 515
- اوّل-خویشاوندی 515
- محارم نسبی عبارتند از: 515
- چهارم-کفر 523
- سوّم-لعان 523
- عقد متعه(ازدواج موقّت) 525
- عیب هایی که موجب خیار فسخ می شوند 527
- مهر 529
- قسمت و نشوز 532
- احکام اولاد 534
- نفقه ها 537
- مطلَّقه و شرایط آن 541
- اشاره 541
- مطلِّق و شرایط آن 541
- فروعات 542
- صیغه 543
- اقسام طلاق 544
- شاهد گرفتن 544
- قاعده الزام 545
- موجبات عدّه 548
- اوّل:طلاق و آنچه ملحق به آن است مانند فسخ و انفساخ 548
- دوّم:وفات 549
- سوم:وطی به شبهه 552
- چهارم:انقضای مدّت یا بخشیدن آن در متعه 553
- شرایط خلع 555
- خلع، خالع و مختلعه 555
- احکام خلع و مبارات 555
- اشاره 555
- صیغه خلع 557
- شرایط مختلعه 557
- مبارات 559
- مُظاهر و شرایط آن 560
- ظهار و شرایط آن 560
- احکام ظهار 561
- مظاهره و شرایط آن 561
- قسم 566
- نذر 567
- عهد 568
- اشاره 574
- شکار 574
- تذکیه ماهی و ملخ 580
- ارکان ذبح سه چیز است: 582
- تذکیه ملخ 582
- اشاره 582
- ذبح 582
- 2-وسیله ذبح 583
- شرایط سر بریدن حیوان 585
- دوّم:چهارپایان 590
- اوّل:حیوانات دریایی 590
- چهارم:جامد 592
- سوّم:پرندگان 592
- پنجم:مایعات 593
- طبقه دوّم، دو صنف است: 595
- امّا نسب سه طبقه دارد: 595
- اقسام وارث 595
- موجبات ارث، و آن دو نوع است:1-نسب 2-سبب 595
- امّا سبب، دو قسم است:زوجیت و ولاء 595
- طبقه اوّل و آن دو صنف است: 595
- طبقه سوّم، عموها و دایی ها، هر چه بالا روند 595
- 1-کفر 598
- اشاره 598
- موانع ارث 598
- 2-قتل 600
- طبقه اوّل:پدران و پسران 602
- کیفیت ارث به حسب طبقات آن 602
- ارث طبقه دوم 606
- ارث دسته سوم 610
- میراث سببی 613
- اشاره 613
- 1-زوجیّت 613
- 2-ولاء ضمان جریره 616
- 3-ولایت امام علیه السلام 616
- میراث فرزند ملاعنه، ولد زنا، حمل و گمشده 617
- 2-میراث فرزند زنا 617
- 1-میراث فرزند «ملاعنه» 617
- 4-میراث گمشده 618
- 3-میراث حمل 618
- میراث خنثی 618
- میراث افراد غرق شده یا زیر آوار مانده و مانند آن 619
- میراث مجوس 620
- اسباب حدود شانزده تا است: 622
- اوّل-زنا 622
- اشاره 622
- حدّ زناکار 625
- اشاره 628
- دوّم-لواط 628
- کیفیت کشتن کسی که مرتکب لواط شده است 630
- سوّم-تفخیذ 630
- پنجم-بوسیدن پسربچه محرم از روی شهوت 631
- ششم-سُحق 631
- هفتم-قیادت 632
- هشتم-قذف 632
- نهم-سبّ پیامبر صلی الله علیه و آله 634
- دهم-ادّعای پیغمبری 634
- حدّ مشروبخواری و کیفیّت آن 635
- دوازدهم-خوردن مشروبات 635
- اشاره 635
- سیزدهم-دزدی 636
- در مورد حدّ دزد چند چیز معتبر است: 636
- راه ثبوت حدّ سرقت 639
- مقدار نصاب مال دزدیده شده 639
- چهاردهم فروش انسان آزاد 642
- پانزدهم-محاربه جنگیدن 642
- تعزیرات 646
- قصاص 649
- قصاص نفس 649
- شروط قاتل 650
- شروط قصاص 658
- شرط اوّل-تساوی در آزاد بودن و بنده بودن 658
- اشاره 658
- شرط دوّم-تساوی در دین 659
- شرط چهارم-قاتل، عاقل و بالغ باشد 661
- شرط سوّم-قاتل، پدر مقتول نباشد 661
- شرط پنجم-خون مقتول محفوظ و با ارزش باشد 662
- ادّعای قتل و راههای ثبوت آن 663
- اشاره 663
- قتل به چند چیز ثابت می شود: 664
- أحکام قصاص 671
- قصاص اعضاء 676
- اشاره 683
- موجبات ضمان 686
- اشاره 686
- فرع دوّم-اگر دایه بگویداین بچه شما است و تحویل خانواده اش بدهد ولی خانواده بچه قول او را انکار نماید، 690
- چند فرع: 690
- فرع اوّل-اگر کسی، دیگری را شبانه به منزلش دعوت نماید، ضامن آن شخص می باشد تا به خانه اش برگردد 690
- فروع تسبیب 690
- فرع سوّم-اگر دایه زن دیگری را اجیر نماید و بچه را بدون اذن خانواده اش به او بسپارد و او هم بچه را نیاورد، 690
- دیه قطع اعضاء 696
- دیه شکستگی و... 702
- دیه منافع اعضاء 707
- اوّل-دیه عقل است 707
- دوّم-دیه شنوایی است 708
- چهارم-دیه بویایی: 709
- سوّم-نور دو چشم: 709
- پنجم-دیه سخن گفتن: 710
- نهم-دیه صدا: 711
- هفتم-دیه شکستن بعصوص 711
- ششم-دیه کج شدن گردن: 711
- هشتم-دیه بی اختیار خارج شدن بول: 711
- دهم-دیه نفخ پیدا کردن بیضه ها: 711
- سیزدهم-دیه پاره کردن مثانه زن باکره: 712
- اوّل-خارصه؛ 712
- دیه جراحت 712
- جراحتی که به سر و صورت وارد می شود «شجاج»نامیده می شود که چند قسم است: 712
- دوازدهم-دیه مالیدن شکم: 712
- چهاردهم-افضا 712
- سوّم-باضعه؛ 713
- چهارم-سمحاق؛ 713
- ششم-هاشمه؛ 713
- پنجم-موضحه؛ 713
- هشتم-مأمومه؛ جراحتی است که به مرکز دماغ می رسد 713
- هفتم-منقله؛ 713
- دوّم-دامیه؛ 713
- اوّل-اینکه باقی ماندن جنین در رحم زن حرجی و غیر قابل تحمل باشد 716
- حکم سقط جنین قبل از دمیدن روح 716
- اشاره 716
- موارد جواز سقط جنین قبل از دمیدن روح: 716
- دوّم-باقی ماندن جنین در رحم زن برای سلامتی او ضرر داشته باشد 716
- چهارم-اگر جنین از زنا به وجود آمده باشد 717
- حکم سقط جنین بعد از دمیده شدن روح 717
- دیه جنین 718
- جنایت بر حیوان 721
- کفّاره کشتن 721
- در مورد عاقله 722
باشد قابل قبول نیست، زیرا آن حکم فقط در حقوق اللَّه مانند حدّ زنا و لواط و امثال آنها مطرح است،امّا در مورد حقوق مردم بین بنده و شخص آزاد فرقی وجود ندارد و حدّ قذف هم از حقوق مردم است.
(مسأله 3147) در مقذوف(کسی که نسبت ناروا به او داده شده)بلوغ، عقل، آزادی، اسلام و محصن بودن معتبر است.بنابراین چنانچه مقذوف دارای این صفات نباشد، اگر کسی به او نسبت ناروا بدهد، حدّ ثابت نیست.البته بر حسب آنچه حاکم شرع مصلحت می بیند تعزیر ثابت می باشد(این مطلب در باب تعزیر بزودی خواهدآمد).
چنانچه پدر به پسرش نسبت زنا دهد، حدّ بر پدر جاری نمی شود و اگر پدر به پسرش و مادر او که زنده است نسبت ناروا دهد، یعنی به او بگوید:ای پسر زن زناکار، به خاطر نسبت ناروا به زن حدّ می خورد، ولی بین زن و شوهر جدائی نمی اندازد.امّا اگر آن جمله را به پسرش بگوید درحالی که مادرش مرده است، در این صورت چنانچه زن، فرزندی فقط از خود این شخص دارد و کسی دیگری را ندارد که حق او را بگیرد قهراً حق به فرزند این شخص که از آن زن دارد منتقل می شود و چون شخص قاذف پدر اوست نمی تواند بر پدرش حدّ جاری نماید، ولی اگر زن از غیر شخص قاذف فرزندی داشته باشد پس او ولیّ زن است که به گرفتن حق زن از قاذف اقدام می کند، یعنی حدّ را بر او جاری می نماید،در نتیجه به او هشتاد تازیانه می زند امّا اگر فرزندی از شخص دیگر نداشته باشد ولی اقارب و نزدیکانی داشته باشد آنها به اجرای حدّ اقدام می کنند.
(مسأله 3148) اگر مردی گروهی را به یک لفظ قذف نماید چنانچه آنها به طور دسته جمعی به سراغ او بیایند، یک حدّ بر او جاری می شود، ولی اگر به طور متفرق وجدا از هم به سراغ او بیایند یا آنها را به طور متفرق و جداگانه قذف کرده باشد در این صورت به تعداد افراد قذف شده، بر او حدّ جاری می شود.
(مسأله 3149) اگر چنانچه مقذوف، حدّ قذفی را که به گردن قاذف است ببخشد، بعد از بخشش حق مطالبه را ندارد.
(مسأله 3150) هرگاه مقذوف قبل از آنکه حق خود را مطالبه کند یا ببخشد، بمیرد، در این صورت ولی او که از نزدیکان او می باشد می تواند آن حق را مطالبه نماید.حدّ همانند دیه و مال به ارث گذاشته نمی شود، و لکن هر کس از میان ورثه که اقدام به گرفتن حق کند پس او ولیّ میت است همانطوری که ورثه می توانند ببخشد، و چنانچه ولی متعدد باشند مثل اینکه اگر شخص بمیرد و وارث او دو فرزند یا دو برادر باشند اگر یکی از آنها ببخشد دیگری می تواند حق را مطالبه نماید و با بخشش اوّلی حق ساقط نمی شود.
(مسأله 3151) اگر کسی پسر یا دختر شخصی را قذف نماید و به او بگوید:پسر تو یا دختر تو زناکار