زندگینامه، رساله توضیح المسائل و مناسک حج آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی (ره) صفحه 1936

صفحه 1936

نذر واجب شود.

حج بالنذر

( بَ نَّ) حجی که به واسطه نذر واجب شود.

حج بالنیابه

( بَ نّ بِ)

1. انجام مراسم حج به جای دیگری.

2. حجی که به جهت اجیر شدن بر نایب واجب می شود.

حج بالیمین

( بِ لْ یَ) حجی که به وسیله قسم و سوگند واجب آید. (لغت نامه)

حج بذلی

( بَ) حجی که با پولی که دیگری بخشیده است به جای آورند و کفایت از حجه الاسلام می کند، و گیرنده اگر پس از این خودش مستطیع شد دیگر حجی بر او واجب نخواهد شد. و اگر مالی برای خصوص حج بخشیده شود واجب است قبول کردن (برای کسی که حجه الاسلام نکرده) و دین مانع از وجوب حج بذلی نیست (مگر آن که حال باشد و مانع از ادای آن گردد)، و در حج بذلی رجوع به کفایت شرط نیست. (مناسک حج، مسئله 53؛ فقه فارسی با مدارک، ج 3، ص 49)

حج بلاغ

( بَ) همان (ک) حجه الوداع

حج بلاغه

( بَ غِ) همان (ک) حجه الوداع

حج بلدی

( بَ لَ) مقابل حج میقاتی. حجی است نیابتی و نایب از شهر میت به قصد حج حرکت می کند.

حج بیت

( بَ) حج البیت، حجه الاسلام (مبسوط در ترمینولوژی حقوق)

حج تبرع

( تَ بَ رُّ) همان (ک) حج تطوع

حج تجارت

( تِ رَ) طبق روایت حجی است برای تجارت که ثروتمندان کنند.

حج تطوع

( تَ تَ وُّ) حج تبرع. آن است که پس از وفات دیگری بدون اخذ اجرت و به نیابت وی حج کند. (مبسوط در ترمینولوژی حقوق)

حج تمام

همان (ک) حجه الوداع

حج تمتع

( تَ مَ تُّ) از انواع حج واجب (حجه الاسلام) است و بر کسانی (افراد مستطیعی) واجب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه