آداب و احکام کسب و کار صفحه 74

صفحه 74

حلوای ارسالی معاویه

روزی معاویه هدیه ای برای ابوالاسود دوئلی فرستاد که مقداری از آن، حلوا بود و منظورش از فرستادن هدیه این بود که دل آنها را به دست آورد و قلب شان را از محبت علی علیه السلام خالی کند. ابوالاسود دخترکی پنج - شش ساله داشت. دخترک نزد پدر آمد و همین که چشمش به حلوا افتاد، لقمه ای از آن برداشت و در دهان گذاشت.

ابوالاسود گفت: دخترکم! آنچه در دهان برده ای بیرون بینداز، این غذا زهر است. معاویه می خواهد به وسیله ی این حلوا، ما را فریب دهد و از امیرمؤمنان علیه السلام دور و محبت ائمه علیهم السلام را از قلب ما خارج کند! دخترک گفت: خدا صورتش را زشت کند! او می خواهد ما را به وسیله ی حلوایی شیرین و زعفران دار از سید پاک و بزرگوار امام علی علیه السلام دورکند؟! مرگ بر فرستنده و خورنده این حلوا باد!» آن گاه دخترک آنقدر دست درگلو برد و خود را رنج داد تا آنچه خورده بود، قی کرد. وقتی خود را پاک کرد، این ابیات را سرود:

أبا الشهدِالمُزعفَر یابنَ هندِ نَبیعُ علیکَ احسابا و دینا

معاذَ اللهِ کیف یکونُ هذا ومولانا امیرالمومنینا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه