- سخن ناشر 1
- آرایش در فقه 5
- آرایش 5
- تشویق به آراستگی 6
- آرایشگری از دید اسلام 7
- چند مسأله 7
- آرایش توسط جنس مخالف 7
- بررسی شیوه های نهی شده 7
- فریبکاری در آرایش 8
- ترویج فرهنگ ابتذال و دشمنان 8
- آرایش شبیه به جنس مخالف 8
- آرایش مضرّ 8
- تراشیدن ریش 9
- آرایش برای نامحرم 9
- موی مصنوعی 10
- احکام جانبی آرایشگری 10
- آرایش زن برای غیرشوهر 10
- اصلاح ابرو 11
- لاک ناخن 11
- رنگ کردن موی سر و صورت 11
- سرمه کشیدن 11
- آرایش و عبادت 12
- عطر و ادکلن 12
- آرایش و مسجد 12
- مکان مناسب 13
- مباح بودن 13
- آرایش و حج 13
- مکان آرایشگری (آرایشگاه) 13
- اشاره 13
- ابزار آرایشگری 13
- پاکی ابزار و ملزومات بهداشتی دیگر 14
- ماسک و گریم 14
- چند نکته 14
- درآمد آرایشگر (احکام مالی) 14
- فر پنسی 14
- آرایشگر و اشیاء پیداشده 15
- برخورد نیک 15
- آرایشگاه و معاشرت با دیگر افراد 15
- امانتداری 16
- رعایت نوبت 16
- امر به معروف و نهی از منکر 17
- رعایت حال محرومان 17
- اشاره 18
- پیوند و ترمیم مو 21
- کاشتن ناخن و مژه مصنوعی 21
- فهرست منابع 23
فصل اول: آرایش
آرایش
آراستگی در اسلام از دو نظر مورد توجه می باشد: آراستگی درونی و آراستگی بیرونی، که قسم اول آن از اهمیّت بیش تری برخوردار است.
آراستگی فقط در شکل و شمایل ظاهری خلاصه نمی شود؛ بلکه فراتر از آن، درون و روح انسان را نیز دربرمی گیرد. آنان که دارای برجستگی های اخلاقی ازقبیل صداقت، تواضع ،شجاعت، سخاوت و ازهمه مهم تر، ایمان به خدای یکتا هستند و از ناپاکی های درونی، مانند خودپسندی، غرور، کینه و حسادت به دوراند، افرادی آراسته اند؛ بلکه اهمیت این جنبه آراستگی، به مراتب از آنچه امروز به عنوان آرایش از آن یاد می شود، مهم تر و ارزشمندتر است.
کتب اخلاق اسلامی درباره فضیلت این زیبایی ها و تبیین عوامل پدیده آورنده و آفات آن نوشته شده است و در طول تاریخ، دانشمندان اسلامی اهتمام ویژه ای به آن داشته اند و نه تنها خود را به این زیبایی ها آراسته اند، بلکه راه دستیابی به آن را نیز ترسیم کرده اند و کتاب های گران سنگی در این موضوع نگاشته اند.
درخصوص آراستگی ظاهری -هرچند در درجه دوّم اهمیّت است ولی کم اهمیّت هم نیست- در جای جای کتب فقهی و آداب اسلامی مسائلی مطرح شده که ارزش و شیوه درست و نادرست آن را نشان می دهد، ولی برای انسان های علاقه مند به زیبایی های اخلاقی شایسته است که زیبایی های ظاهری موردنظر اسلام را نیز مدّنظر قرار دهند.
به گفته ارسطو: »آنچه که از تعادل و هماهنگی و دقت اجزاء برخوردار است زیباست و آنچه را که نمی توان انکار کرد، تا وقتی نوعی نظم و انسجام و تقارن و توازن و هماهنگی و تناسب بین اجزاء یک شی ء نباشد، و در پدیدآمدن آن حساب و دقّت و ملاحظات ریزی انجام نگرفته باشد، زیبا به نظر نمی آید. برخلاف آنچه که معمولاً در بحث های زیبایی شناسی رایج است و جمال را صرفاً از این بُعد تحلیل و بررسی و معرفی می کنند، قلمرو دیگری هم هست که با ملاک های خاص خودش زشتی و زیبایی دارد و به تعبیری زشت و زیبا فقط در آن محدوده معنای جدّی تری به خود می گیرد؛ چیزی که ما به عنوان جمال معنوی از آن یاد می کنیم، آن زیبایی متعال و جمال برین که روح حیات و چهره مقدس وجود است نباید تحت الشعاع لذّت های زیبایی مادی و جمال جسمی قرار گیرد، وگرنه فاجعه به بار می آورد.»(1)
آرایش در فقه
در احکام دینی تعریف آرایش به تشخیص عرف واگذار شده است؛ یعنی هرآنچه را که مردم آرایش بدانند حکم آن را دارد و این امر در زمان های مختلف و در مکان های گوناگون متفاوت خواهد بود. پس اگر
1- هنر در قلمرو مکتب، جواد محدثی، ص33-29.