- کلام محقق 1
- اشاره 16
- فایده اول آن که حضرت فرمود: أول عبادت حق تعالی معرفت او است، 20
- فایده دوم آن که فرمود: اصل معرفت خدا توحید او است، 21
- دلیل دوم: آن که صانع عالم البته باید که کامل باشد ازلا و ابدا، 24
- فایده سوم بدان که حضرت استدلال فرموده بر نفی صفات زائده، در تقریر استدلال چند وجه به خاطر این قاصر می رسد. 24
- دلیل اول: آن که هر صفت و موصوف البته مخلوق اند، 24
- تقریر اول: آن که این فقرات اشاره به دو دلیل باشند: 24
- اما دلیل اول: 25
- تقریر سوم: آن است که همه فقرات اشاره به یک دلیل باشد، 25
- تقریر دوم: آن است که اشاره فرموده باشند باز به دو دلیل بر وجه دیگر. 25
- و اما دلیل دوم: آن است که توصیف چیزی به چیزی مقارنت مخصوصی است که نمی باشد مگر با احتیاج از دو طرف، 25
- اشاره 64
- مقدمه در بیان نسب و برخی از احوال دعبل است 67
- فصل اول در بیان سندهای اخبار متعدده است که متعلق به قصیده دعبل است 68
- اشاره 112
- مقدمه اول آن که حق تعالی در قرآن فرموده است 114
- مقدمه دوم آن که ثمره اخروی که آن را ثواب می گویند مختلف می شود در عمل واحد به اعتبار اختلاف شرائط آن عمل، 115
- چون این دو مقدمه معلوم شد اکنون گوئیم: زیارت آن حضرت موافق روایات معتبره از اعظم عبادات است دو ثمره دارد: 116
- اشاره 140
- فصل اول [ترجمه عهدنامه مالک اشتر] 141
- حدیث اول [نامه حضرت علی علیه السلام به عثمان بن حنیف] 168
- فصل دوم در بیان چند حدیث دیگر که در این باب وارد شده است 168
- حدیث دوم [نامه امام صادق علیه السلام به عبد اللّه نجاشی] 172
- حدیث سوم [نصایح حضرت خضر به منصور دوانیقی] 182
- اشاره 196
- فصل اول در اختیارات ایام ماه است 197
- روز اول: 197
- روز دوم: 197
- اشاره 197
- روز سوم: 197
- روز پنجم: 198
- روز چهارم: 198
- روز ششم: 199
- روز هفتم: 199
- روز نهم: 200
- روز هشتم: 200
- روز دهم: 201
- روز یازدهم: 201
- روز دوازدهم: 202
- روز سیزدهم: 202
- روز چهاردهم: 202
- روز پانزدهم: 203
- روز شانزدهم: 203
- روز بیستم: 204
- روز هفدهم: 204
- روز هجدهم: 204
- روز نوزدهم: 204
- روز بیست و یکم: 205
- روز بیست و دوم: 205
- روز بیست و چهارم: 205
- روز بیست و پنجم: 205
- روز بیست و سوم: 205
- روز بیست و هفتم: 206
- روز بیست و ششم: 206
- روز بیست و هشتم: 206
- روز سیم: 207
- روز بیست و نهم: 207
- فصل دوم در اختیار ایام هفته است 208
- روز جمعه: 208
- روز دوشنبه: 209
- روز یک شنبه: 209
- روز شنبه: 209
- روز سه شنبه: 210
- روز پنج شنبه: 211
- روز چهار شنبه: 211
- فصل سوم در بیان امری چند که موجب رفع نحوست ایام و ساعات می شود 212
- هر گاه اول محرم روز شنبه باشد: 214
- اشاره 214
- خاتمه در ترجمه حدیث شریفی است که مشتمل است بر احکام کسوف و خسوف و حوادث هر سال 214
- هر سال که اول محرم روز یک شنبه باشد: 215
- هر سال که اول محرم روز دوشنبه باشد: 216
- هر سال که اول محرم روز سه شنبه باشد: 218
- هر سال که اول محرم روز چهارشنبه باشد: 219
- هر سال که اول محرم روز پنج شنبه باشد: 220
- هر سال که اول محرم روز جمعه باشد: 221
- احکام گرفتن آفتاب در ماههای دوازده گانه 222
- آثار گرفتن ماه 224
- اشاره 232
- و اعجاز قرآن از وجوه بسیار است 235
- [اصول دین] 235
- سوم: 235
- پنجم: 235
- چهارم: 235
- اشاره 235
- دوم: 235
- اول: 235
- [غسل] 236
- اشاره 238
- [وضو] 238
- که چون آب وضو را بردارد و دست بشوید این دعا را بخواند: 239
- و بعد از مضمضه بخواند: 239
- و مستحب است که دعاها را بخواند به این نحو: 239
- و چون دست راست را بشوید بگوید 240
- و بعد از استنشاق بگوید 240
- و چون آب بر روی ریزد بگوید 240
- و بعد از شستن روی یا در اثنای آن بگوید 240
- و چون دست چپ را بشوید بگوید 240
- و چون متوجه نماز شود اذان و اقامه بگوید، 241
- اذان 241
- و چون مسح پاکند بگوید 241
- اقامه 241
- و چون مسح سر کشد بگوید 241
- [شروع نماز] 242
- [ترجمه سوره حمد] 244
- [ترجمه سوره قدر] 248
- و اما تفسیر سوره توحید، 250
- [رکوع] 253
- [سجده] 254
- [قنوت] 255
- [تشهد] 257
- [سلام] 259
- [تسبیحات اربعه] 259
- [تعقیبات مشترکه] 260
- [تعقیب نماز] 260
- بعد از نماز پیشین 264
- و اما تعقیب مخصوص به بعضی از نمازها 264
- و بعد از نماز شام و نماز صبح 264
- و بعد از نماز پسین 264
- [سجده شکر] 265
- و بعد از نماز خفتن 265
- [سلام بر حسین] 266
- [آعاز هر کاری با یاد و نام خداوند] 267
- خاتمه در بیان سایر احکام زنان است که مخصوص ایشان است 267
- اشاره 280
- هفتم: مردان را سنت است که دستها را در ایستادن بیاویزند و بر رانها بگذارند برابر زانوها، 281
- اول: آن که زن در شستن دستها در وضو آب را بر شکم دست می ریزد، و مرد بر پشت دست می ریزد، 281
- هشتم: مردان را سنت است که در رکوع بسیار خم شوند که پشت ایشان برابر شود، 281
- ششم: مردان را سنت است که در نمازها پاهای خود را به قدر یک شبر دور از یک دیگر بگذارند، 281
- سوم: در پوشیدن جامه حریر و طلا 281
- چهارم: اذان و اقامه زنان را آن قدر تأکید نیست که در مردان هست، 281
- پنجم: مردان را در مسجدها نماز کردن سنت است، و زنان را در خانه نماز کردن سنت است، 281
- دوم: در ستر عورت 281
- دهم: مردان را سنت است که در سجود بال گشاده باشند و اعضای ایشان از یک دیگر جدا باشد، 282
- دوازدهم: چون برخیزند خود را بکشند و برخیزند بی آن که عقب ایشان بلند شود. 282
- سیزدهم: بلند خواندن ایشان را در نماز صبح و شام و خفتن واجب نیست، 282
- نهم: مردان را سنت است که چون به سجده روند اول دستها را بر زمین گذارند، 282
- یازدهم: در نشستن زنان را سنت است که رانها را به هم به چسبانند و زانوها را از زمین بردارند و بر الیتین خود بنشینند به روشی که بر سر پا نشینند، 282
- چهاردهم: زنان را جماعت کردن آن قدر تأکید ندارد که مردان را دارد، 282
- اشاره 284
- مقدمه در بیان اصطلاحی چند است که در این رساله دانستن آنها ضروری است 286
- فصل اول در بیان خللی است که از روی عمد واقع شود 287
- فصل دوم در أحکام سهو است 291
- فصل سوم در أحکام شک است 301
- اشاره 301
- اول: آن که شک کند میان دو و سه، 302
- سوم: آن است که شک کند میان دو و چهار، 302
- دوم: آن است که شک کند میان سه و چهار، 302
- پنجم: آن است که شک کند میان چهار و پنج، پس آن سه صورت دارد: 303
- دوم: آن که بعد از تمام کردن سجده ها شک کند که این رکعت که تمام کردم چهار بود یا پنجم، 303
- چهارم: آن است که شک کند میان دو و سه و چهار، 303
- هفتم: آن است که با شک میان چهار و پنج شکهای دیگر ضم کند 303
- اول: آن که وقتی که ایستاده است 303
- سوم: آن که بعد از رفتن به رکوع و پیش از تمام کردن سجده ها شک کند، 303
- ششم: آن است که شک کند میان چهار و زیاده از پنج، 303
- هشتم: آن است که احتمال چهار در شک او داخل نباشد، 304
- نهم: آن است که شک میان احتمالات زیاده باشد، 304
- فصل چهارم در بیان متفرقات أحکام شک و سهو است 308
- اول: آن که نماز احتیاط حکم نماز اصل دارد 308
- دوم: آن که شک وقتی اعتبار دارد که هر دو طرف آن مساوی باشد، 309
- چهارم: آن که هر گاه کسی شک بسیار کند، حکم شک از او ساقط است، 309
- سوم: آن که أشهر آن است که اگر شک کند، و بعد از تأمل ظنش بر یک طرف غالب شود، عمل به ظن می کند چنانچه دانستی. 309
- پنجم: آن که کسی که نماز احتیاط یا أفعال فراموش شده را که تدارک باید کرد یا سجده سهو را فراموش کند، 311
- ششم: اگر در نماز احتیاط یا سجده های سهو یا افعال فراموش کرده بعد از نماز شک کند که آیا آنها را کرده ام یا نه؟ 311
- هشتم: آن که اگر فعلی از أفعال نماز احتیاط یا سجده های سهو یا فعل فراموش کرده را فراموش کند، 312
- هفتم: آن که اگر یقین داند که سهوی در نماز کرده، و نداند که سهو او در سجده واحده بوده یا در تشهد، 312
- نهم: شک امام یا مأموم با یقین دیگر اعتبار ندارد و عمل به یقین او می کند، 313
- دهم: مشهور میان علما آن است که اگر امام کاری کند که سبب سجده سهو باشد، و مأموم آن کار را نکند، سجده بر امام واجب است و بر مأموم واجب نیست، 315
- اشاره 316
- یازدهم: اگر کسی شک کند در نماز خواه در رکعات و خواه در أفعال، 316
- اول: آن که زیادتی رکن در نافله باعث بطلان نمی شود، 316
- دوازدهم: اگر در نافله شک کند در عدد رکعات، مخیر است میان آن که بنا بر کمتر گذارد یا بنا بر بیشتر، 316
- دوم: آن که از کلام جمعی ظاهر می شود که اگر رکنی را در نافله فراموش کند تا به رکن دیگر داخل شود، 317
- فصل پنجم در بیان أحکام سجده سهو و سببی چند است که به آنها واجب می شود 317
- دوم: شک میان چهار و پنج است در نماز چهار رکعتی 317
- سوم: آن که سوره در نافله اتفاقا شرط نیست، 317
- اول: سخن گفتن به دو حرف یا زیاده یا یک حرف تام الفائده است که دعا و ذکر قرآن نباشد، 317
- فائده اول در بیان موجبات سجده سهو است 317
- سیزدهم: [بحث ادا و قضای اجزاء] 317
- سوم: آن است که تشهد اول را فراموش کند 317
- هفتم: برای هر زیادتی و کمی که در نماز واقع شود بعضی سجده سهو را واجب دانسته اند، 318
- چهارم: آن است که یک سجده را فراموش کند، 318
- هشتم: شک میان سه و چهار است با غلبه ظن بر چهار، 318
- نهم: آن است که شک کند میان زیاده و نقصان فعلی، 318
- پنجم: سلام گفتن بی موقع است 318
- ششم: ایستادن است در جائی که باید نشست، و نشستن است در جائی که باید ایستاد 318
- فائده دوم اگر کسی چند موجب سجده سهو از او واقع شود خلاف است که آیا یکی کافی است یا به عدد هر یک دو سجده باید کرد، 319
- فائده سوم در بیان کیفیت سجده سهو است 320
- اول: آن است که تفکر کند در عظمت معبود خود، 321
- خاتمه در بیان علاج کثرت شک و سهو است 321
- سوم: آن است که حساب نماز خود را به سنگ ریزه، یا بگردانیدن انگشتر نگاه دارد، 322
- دوم: آن که پناه برد به جناب مقدس الهی از شر شیطان، 322
- چهارم: آن است که نماز را بسیار طول ندهد و سبک بجا آورد و سوره های کوتاه بخواند، 322
- پنجم: آن است که نماز را به جماعت بجا آورد که نفعش از همه بیشتر است، 323
- اشاره 324
- اشاره 325
- فصل اول در زکاه است 325
- دوم: نقره است، 328
- اجناسی که در آنها زکات واجب می شود 328
- سوم: شتر است، 328
- اول: طلا، 328
- پنجم: گوسفند است، 329
- چهارم: گاو است، 329
- ششم و هفتم و هشتم و نهم: گندم و جو و خرما و مویز است، 330
- هشتم: ابن السبیل است، 332
- ششم: قرض داران اند، 332
- پنجم: صرف کردن در آزادی بندگان است، 332
- هفتم: فی سبیل اللّه است، 332
- مستحق زکات 332
- و همچنین چهارم که مؤلفه قلوبهم اند، 332
- اول و دوم: فقرا و مساکین، 332
- سوم: کسی است که امام علیه السلام نصب می کند برای گرفتن زکات و حصه به او می دهد، 332
- فصل دوم در خمس است 333
- دوم: معادن است، 333
- اول: غنیمتی که از کافران در جنگ بگیرند، 333
- سوم: گنج است، 333
- بدان که خمس در هفت چیز واجب می شود: 333
- پنجم: حاصل مؤنت سالیانه است از ارباح تجارتها و زراعتها و جمیع کسبها، 335
- چهارم: چیزی است که به غوص از دریا بیرون آورند، 335
- ششم: زمینی است که یهودیان و نصرانیان و مجوسیان از مسلمانی بخرند خمس آن زمین را یا خمس قیمت آن را با رضای ذمی می گیرند، 336
- هفتم: مال حلالی است که مخلوط شده باشد به حرام، 336
- مستحق خمس 337
- فصل سوم در بیان فضیلت و کیفیت اعتکاف است 339
- اشاره 364
- اشاره 365
- اول: کفارات احرام حج و عمره، 365
- اول: کفاره افطار روزه ماه مبارک رمضان است، 365
- دوم: سایر کفارات است 365
- کفاره بر دو نوع است: 365
- سوم: کفاره ظهار است 366
- چهارم: کفاره ایلا است، 366
- پنجم: کفاره مخالفت قسم است، 366
- ششم: کفاره مخالفت نذر است، 366
- دوم: هر گاه در قضای روزه ماه رمضان بعد از زوال افطار کند، 366
- هشتم: قسم خوردن به عنوان بی زاری از خدا و رسول و ائمه هدی علیهم السلام است، 367
- هفتم: کفاره عهد است 367
- یازدهم: مردی که زن متعه یا کنیز خود را در ایام حیض جماع کند در قبل، بعضی کفاره واجب دانسته اند 368
- دوازدهم: کسی که به خواب رود و نماز خفتن نکرده باشد تا نصف شب بگذرد، بعضی گفته اند که واجب است که آن روز را روزه بدارد، 368
- نهم: بعضی از علما قائل شده اند که زنی که در مصیبت موی سر خود را ببرد، کفاره افطار ماه رمضان می دهد 368
- دهم: هر گاه زنی در مصیبت موی خود را بکند یا روی خود را بخراشد یا مردی جامه خود را در مرگ فرزند خود یا زوجه خود چاک کند، کفاره قسم لازم می شود 368
- پانزدهم: اگر کسی زنی را در عده دیگری تزویج کند، 369
- چهاردهم: کفاره قتل است که کسی را به نادانی بکشد با آن که قصد قتل نداشته، 369
- شانزدهم: کسی که مملوک خود را زیاده از حد شرعی بزند، 369
- سیزدهم: کفاره قتل عمد است که دانسته کسی را بکشد، 369
- هفدهم: کسی که روزه ماه رمضان را افطار کند به سبب بیماری، 370
- هجدهم: نوادر کفارات است. 370
- اول: هر گاه بنده باید آزاد کرد در کفاره قتل می باید آن بنده مؤمن باشد 371
- دوم: در کفاره مرتبه، تا از بنده آزاد کردن عاجز نشود به روزه منتقل نمی شود 371
- و اما احکام کفارات مذکوره، 371
- سوم: هر جا که اطعام لازم شود مشهور آن است که به هر یک آن قدر طعام بخوراند که سیر شود، 372
- چهارم: در جائی که کسوت باید داد، در زن پیراهن و مقنعه با هم مجزی است، 372
- پنجم: هر گاه از عتق رقبه عاجز شود و شروع کند در روزه، و بعد از آن قادر شود بر بنده آزاد کردن روزه او را مجزی است، 373
- اشاره 374
- مقصد اول در بیان معنی ماه و سال شمسی و قمری است 375
- مقصد دوم در بیان حساب عدد و کبیسه است 378
- مقصد سوم در تحقیق احادیث خمسه است 380
- مقصد چهارم [در روزه روز عید اضحی و روز عاشورا] 384
- مقصد پنجم در توضیح حدیث دیگر است که در این باب وارد شده است و کسی معنی آن را نیافته و متعرض شرح آن نگردیده است. 385
- مقصد ششم در توضیح حدیث مشکل دیگر است که در این باب وارد شده است، 389
- اشاره 396
- اشاره 397
- مقدمه در بیان شرائط حج و عمره است و افعال این هر دو بر سبیل اجمال 397
- و افعال عمره مفرده: 398
- و افعال حج تمتع: 398
- و اما افعال عمره تمتع: 398
- و افعال حج افراد: 398
- و افعال حج قران 399
- فصل اول در آداب است 399
- اشاره 403
- اول: احرام است، 403
- فصل دوم در افعال عمره تمتع است 403
- و اما آنچه واجب است ترک کردن آنها در احرام بیست و پنج چیز است: 404
- اول: صید بر است، 404
- چهارم: بوی خوش است، 405
- سوم: طلب منی کردن است 405
- دوم: جماع است و مقدمات آن، 405
- دوازدهم: پوشیدن انگشتری از جهت زینت 406
- دهم: جدال است، 406
- هشتم: هر چه پشت پا را به پوشاند مانند موزه و غیر آن، 406
- ششم: سرمه سیاه در چشم کشیدن است، 406
- هفتم: نگاه به آینه کردن است به قصد زینت، 406
- نهم: فسوق است، 406
- پنجم: رخت دوخته است مردان را و هر چه به صورت رخت دوخته باشد، 406
- یازدهم: کشتن کیک و شپش است و مانند اینها از جانوران بدن، 406
- شانزدهم: پوشیدن سر است مردان را، 407
- چهاردهم: بر خود مالیدن روغنی است که در آن بوی خوش بوده باشد 407
- پانزدهم: ازاله مو است، 407
- هفدهم: سر به آب فرو بردن است مردان را، 407
- سیزدهم: پوشیدن زنان است طلا آلت و نقره آلت و سایر زینتها را به قصد زینت، 407
- اول: احرام بستن در جامه سیاه 408
- دوم: در جامه چرکین احرام بستن 408
- پنجم: ازاله چرک از بدن کردن است 408
- بیست و سوم: بریدن درخت و کندن گیاه است محرم و محل را از زمین حرم، 408
- نوزدهم: در زیر سایه رفتن است در حال راه رفتن مردان را، 408
- [مستحبات احرام] 408
- چهارم: به حمام رفتن است. 408
- بیست و دوم: بیرون آوردن خون از بدن 408
- سوم: جامه های علمدار پوشیدن است. 408
- بیست و یکم: غسل دادن محرم که مرده باشد به کافور، 408
- هجدهم: روی پوشیدن است زنان را به نقاب و غیر آن، 408
- بیست و پنجم: حنا گذاشتن است از جهت زینت 408
- بیستم: ناخن گرفتن است 408
- بیست و چهارم: پوشیدن سلاح و حربه است بی ضرورت 408
- اما مکروهات احرام، 408
- ششم: لبیک گفتن است در جواب کسی که او را بخواند 408
- دوم: تلبیه است، 409
- سوم: پوشیدن جامه های احرام است، 410
- چهارم: طواف است، 411
- اشاره 411
- چهارم: واجب است که خانه را بر دست چپ گیرد و طواف کند 412
- دوم: واجب است نیت را مقارن اول طواف داشتن. 412
- سوم: واجب است ابتدا به حجر الاسود کردن 412
- اول: نیت کردن، 412
- هفتم: واجب است که طواف میان خانه و مقام حضرت ابراهیم باشد، 413
- ششم: واجب است هفت شوط بر دور کعبه معظمه گشتن. 413
- پنجم: واجب است داخل کردن حجر حضرت اسماعیل را در طواف که بیرون آن بگردد و داخل آن نشود، 413
- پنجم: از واجبات عمره نماز طواف است، 413
- اول: نیت کردن، 416
- اشاره 416
- ششم: از واجبات عمره سعی میان صفا و مروه است، 416
- سوم: واجب است ختم به مروه کردن، 417
- دوم: واجب است ابتدا به صفا کردن. 417
- چهارم: واجب است هفت شوط کردن که رفتن را یکی حساب کند و برگشتن را یکی. 417
- هفتم: از واجبات عمره تقصیر است، 418
- اول و دوم و سوم: احرام، و پوشیدن دو جامه احرام، و گفتن تلبیه است. 419
- فصل سوم در احکام حج تمتع است 419
- چهارم: وقوف عرفات است، 421
- پنجم: بیتوته مشعر الحرام است، یعنی شب به روز آوردن، و اشهر میان متأخرین وجوب آن است، 423
- ششم: وقوف مشعر الحرام است، 424
- اول: در بیان رمی است، 425
- هفتم و هشتم و نهم و دهم: مناسک منا است در روز عید، 425
- اشاره 425
- دوم و سوم: کشتن هدی است، و خوردن از آن هدی، 427
- چهارم: سر تراشیدن یا تقصیر کردن است از موی یا ناخن، 430
- یازدهم و دوازدهم و سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم: أفعال مکه معظمه است بعد از برگشتن از منا، یعنی طواف زیارت، و دو رکعت نماز طواف، و سعی میان صفا و مروه، و طواف نساء، و دو رکعت نماز طواف نساء. 431
- شانزدهم و هفدهم: فعلهای منا است، بعد از مراجعت به منا، و آن شبها در منا بودن، و در روزها جمرات زدن است. 432
- خاتمه در بیان زیارت نبی و ائمه صلوات الله علیهم اجمعین است 435
- اشاره 437
- [آداب خروج از منزل] 438
- [آداب احرام] 443
- [آداب دخول مکه] 448
- [آداب دخول مسجد الحرام] 449
- [آداب طواف] 452
- [آداب نماز طواف] 454
- [آداب سعی] 455
- [آداب تقصیر] 459
- [آداب احرام حج] 460
- [آداب منی در شب عرفه] 461
- [آداب عرفات] 462
- [آداب مشعر الحرام] 466
- اشاره 467
- [آداب منی] 467
- [آداب رمی] 467
- [آداب هدی] 468
- [آداب حلق] 469
- [آداب اعمال مکه بعد از مناسک منی] 470
- [آداب بیتوته لیالی تشریق] 472
- [آداب خروج از مکه و طواف وداع] 473
- [آداب مدینه] 477
- اشاره 477
- [زیارت رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم] 478
- [زیارت حضرت زهرا سلام اللّه علیها] 480
- [زیارت قبور شهدا] 481
- [زیارت وداع رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم] 481
- [زیارت ائمه بقیع] 481
- اشاره 484
- اشاره 486
- احکام جزیه 486
- چهارم: 487
- سوم: 487
- پنجم: 487
- اول: 487
- هفتم: 487
- دوم: 487
- و گفته اند آنچه سزاوار است که حاکم مسلمانان بر ایشان شرط کند هفت چیز است: 487
- ششم: 487
- اشاره 488
- سوم: آن که صدا بلند نکنند به خواندن کتابهای خود، 488
- دوم: آن که احداث کلیسا و معابد خود و آتش کده در بلاد اسلام نکنند، 488
- و از جمله اموری که ایشان را منع از آن باید کرد، 488
- پنجم: آن که اکثر علما گفته اند که سزاوار است که حاکم مسلمانان بر ایشان شرط کند که در لباس خود ممتاز باشند از مسلمانان که مشتبه به مسلمانان نشوند، 488
- اول: آن که امری چند که در شرع اسلام حرام است، و ایشان حلال می دانند، 488
- چهارم: آن که خانه های خود را بلندتر از خانه مسلمانی که همسایه ایشان یا در خانه ایشان باشد نسازند. 488
- ششم: آن که بر اسب عربی سوار نشوند، 489
- اشاره 492
- ششم: آن که هر دو را یک مرتبه بتازند، 496
- دوم: آن که مالی را که گرو بر آن مال می بندند مقدار و جنس آن معلوم باشد که چند است و از چه جنس است، 496
- پنجم: آن که آن دو حیوان که می تازند از یک جنس باشند که هر دو اسب باشند، 496
- سوم: آن که حیوانی را که بر آن هر یک سوار می شوند معین به دیدن. 496
- دوم: 496
- و در تیر انداختن چند شرط است به حسب مشهور میان علما: 496
- هفتم: آن که سوار شوند و بدوانند، 496
- چهارم: آن که هر یک از آنها محتمل باشد به حسب عادت که بر دیگری پیشی گیرد، 496
- سوم: 496
- نهم: آن که با هم می تازند مردان باشند 496
- و شرط است در گرو دوانیدن موافق مشهور میان علما چند شرط: 496
- اول: آن که تعیین کنند ابتدا و انتهای مسافتی را که در آن می تازند، 496
- هشتم: آن که مسافتی تعیین کنند که پیش از رسیدن منتهای آن مسافت چهار پایان مانده نشوند. 496
- اول: 496
- دهم: آن که هر دو در وقت تاختن برابر یک دیگر ایستاده باشند. 496
- و باید دانست که زدن نشانه به چند قسم می باشد: 497
- اول: خابی 497
- پنجم: 497
- هفتم: 497
- چهارم: 497
- ششم: 497
- دوم: حاضر 497
- چهارم: خاسق 498
- سوم: خازق 498
- پنجم: مارق 498
- ششم: خارم 498
- [فضیلت جهاد وجه مشروعیت چنین مسابقات است] 498
- اشاره 503
- اول: آن که وکیل زن با وکیل مرد صیغه گوید، و زن باکره باشد و ولی حاضر داشته باشد، 506
- دوم: آن که زن و مرد صیغه گویند و زن ولی داشته باشد و باکره باشد. 506
- سوم: آن که وکیل مرد با وکیل زن صیغه گوید، و زن باکره نباشد یا ولی نداشته باشد، 507
- چهارم: آن که زن با مرد صیغه گویند، و زن باکره نباشد یا ولی نداشته باشد، 507
- و قسم پنجم و ششم و هفتم و هشتم: که مرکب است از اقسام مذکوره، 508
- نهم: آن که هر دو صغیر باشند و به ولایت عقد کنند ولی ایشان، 508
- و باید که در هنگام وکیل شدن یا دو مرد عادل یا جمعی از شهود تعریف باشند 509
- بدان که در صیغه متعه تعیین مدت و مبلغ شرط است، 509
- و خطبه های منقول در کافی «1» هست هر یک را که بخواند خوب است، 509
- فایده: در بیان بعضی از صیغ طلاق. 510
- اشاره 511
- باب اول در بیان کیفیت وضو و غسل و تیمم و نماز با جماعت و منفرد 514
- مسأله 1-:وضو را به چه روش باید ساخت؟ 514
- جواب 514
- مسأله 3-:تیمم را به چه روش باید ساخت؟ 515
- مسأله 2-:غسل ترتیبی به چه روش باید کرد؟ و ارتماسی را به چه روش؟ 515
- جواب: 515
- جواب: 515
- جواب: 515
- مسأله 4-:کیفیت نماز را بر وجه کمال که مطلوب شارع است بیان فرمایند؟ 515
- جواب: 519
- مسأله 5-:شروط و کیفیت نماز جماعت، و معنی عدالت را بیان فرمایند. 519
- جواب: 521
- مسأله 13-:زنی که دختری شیر دهد در شیر او، و آهن در نجاست و طهارت چه اعتقاد دارید؟ 521
- مسأله 14-:هر گاه چیزی که نتوان به آن خاک مالید سگ به لیسد چگونه تطهیر باید داد؟ 521
- جواب 521
- جواب 521
- جواب 521
- مسأله 8-:ازاله نجاست از بول و غیر آن به چه روش باید کرد که پاک شود؟ 521
- جواب 521
- جواب: 521
- جواب 521
- جواب 521
- مسأله 9-:مثلا که نجس شود به محض آب ریختن پاک می شود یا نه؟ 521
- مسأله 7-:زمین نجس را که بر و بند گرد آن چه حکم دارد؟ 521
- جواب 521
- مسأله 11-:قالی یا پلاس و نمد که نجس شود بدون فشردن به محض آب ریختن دو مرتبه پاک می شود یا نه؟ 521
- مسأله 18-:جامه نجس به احتلام یا غیر آن که دیگری به شوید تا یقین به طهارت هم نرسد محض زوال عین و افعال مسلمانان را محمول بر صحت دانستن پاک می شود یا نه؟ 521
- جواب: 521
- مسأله 12-:در وضو ساختن و غسل کردن بعد از آب جاری شدن به اعتبار چربی که در بدن می باشد بعضی جاها و بیخ موها خشک می ماند، آیا دست مالیدن بسیار ضرور است به قدری که بر طرف شود یا نه؟ 521
- جواب: 521
- جواب 521
- مسأله 15-:با خون جراحت و دنبل یا خونی که از خارج به بدن یا به جامه کسی رسیده زیاده بر قدر معفو عنه باشد، یا رخت نجسی به غیر نجاست خون نجس شده باشد، داخل مسجد و روضه ائمه علیهم السلام می توان شد یا نه؟ و رخت نجس را داخل می توان کرد یا نه؟ 521
- مسأله 6-:در خانه ای که بعضی جاها و فرش نجس باشد به سبب طول مدت خصوص موضع نجس فراموش شده باشد به رطوبت ملاقات فرش خانه چه حکم دارد؟ 521
- مسأله 10-:رخت خواب که نجاست در آن نفوذ کرده باشد، بلکه از آن طرف نیز بیرون آمده باشد، طریقه شستن آن چه روش است؟ 521
- مسأله 17-:خانه ای که آفتاب نیفتد به سبب آب قلیل ریختن پاک می شود یا نه؟ 521
- مسأله 16-:آب چاه به ملاقات نجاست نجس می شود یا نه؟ 521
- جواب: 521
- باب دوم در بیان آنچه متعلق به تطهیر و طهارت است 521
- جواب: 522
- جواب 522
- جواب: 522
- مسأله 20-:هر گاه سگی از دلوی آب بخورد، دلو را به آب چاه رسانند چه باید کرد؟ 522
- مسأله 21-:رنگ خون که بعد از ازاله عین و غسل در جامه می ماند چون است؟ 522
- جواب: 522
- مسأله 23-:چون مردم شعر باف ریسمان پنبه را به خون گوسفند رنگ می کنند چه حکم دارد؟ 522
- مسأله 24-:سلس البول که مشهور میان فقها است که برای هر نماز یک وضو بسازد حدش کدام است؟ و بر صاحب سلس چه چیز لازم است؟ 522
- مسأله 19-در زمستان و بهار در کوچه ها بعضی جاها که آب متصل است و گل و برف آب شده و نجاست ظاهری در آن کوچه باشد، آن آب و گل در نجاست و طهارت و ترشح کردن بر رخت این کس چه حکم دارد؟ 522
- جواب 522
- مسأله 22-:ازاله مخرج بول را به چه روش باید کرد؟ 522
- جواب 522
- مسأله 26-:در قریه ها و مزرعه ها حمامی دارند، و عادت چنین جاری شده که آب هر کس باشد می برند، و کسی هم مانع نمی شود، و گاه می شود که صغیر یا غائب دخلی داشته باشد، در آب مذکور غسل کردن و وضو ساختن چه حکم دارد؟ و استدلال کردن به اینکه از قدیم همچنین استمرار یافته 523
- جواب 523
- جواب: 523
- مسأله 25-:آب کاریز بدون معرفت و اذن صاحب که آیا مال صغیر است یا نه وضو ساختن و غسل کردن و آب برداشتن و رخت شستن چه حکم دارد؟ 523
- جواب: 523
- مسأله 27-:در آب غصبی وضو می توان ساخت؟ 523
- جواب 524
- جواب: 524
- جواب 524
- جواب: 524
- مسأله 31-:کسی که فصد کند یا جراحتی داشته باشد که مانع از شستن یا مسح کردن بعض اعضا باشد، جبیره مقدم است یا تیمم باید کرد، و جبیره چه روش است؟ 524
- مسأله 28-:در زمین غصبی وضو ساختن و غسل کردن و نماز کردن چه حکم دارد؟ 524
- مسأله 30-:هر گاه کسی خواهد که زمینی که دغدغه داشته باشد و کری از آب یا زیاده بریزد، اگر منفصل نشود صورتی دارد یا نه؟ 524
- مسأله 29-:در آب نشستن از برای طهارت وقتی که آب روان باشد با کر احتمال دارد که از بابت عاری که نهی دارد که بی لنگ داخل آب شود یا نه؟ 524
- جواب 525
- مسأله 32-:بعضی اعضا که کوبیده می شود و خون در زیر پوست جمع می شود، وضو ساختن چه حکم دارد؟ بر فرضی که پوست بالای خون حس ندارد. 525
- جواب 525
- جواب 525
- مسأله 34-:قدمی که میان اذان و اقامه پیش می گذارند سند صحیحی دارد یا نه؟ 525
- اشاره 525
- مسأله 35-:اذان ثانی را که بدعت می دانند در روز جمعه که از حدیث امام صادق علیه السلام می فهمند به اعتقاد شما کدام است؟ 525
- مسأله 33-:چرک داشتن بیخ ناخن مانع صحت وضو و غسل می شود یا نه؟ 525
- باب سوم در بیان احکام نماز واجبی و سنتی و آنچه مناسب این باب است 525
- جواب 526
- جواب 526
- مسأله 38-:حدیثی واقع شده که اگر کسی عقد نماز را خالی از ریا بسته باشد، و در اثنای نماز ریا به عمل آید نقصان ندارد و محمول بر ظاهر است یا مأول؟ 526
- جواب 526
- مسأله 39-:کسی که بعد از تکبیره الاحرام خم شود و دست به زمین برساند و مهر و تسبیح خود را حرکت دهد نماز او چه صورت دارد؟ 526
- جواب 526
- مسأله 37-:اگر فعلی از افعال نماز واجبی نماز را به طریق جهل بجای نیاورده، و مدت مدید نماز کرده باشد اعاده نماید یا نه؟ 526
- جواب 526
- مسأله 36-:مثلا کسی در نماز در هنگام سر از رکوع برداشتن درست نه نشیند نماز او درست است یا نه؟ 526
- جواب 527
- مسأله 41-:التحاف صما که در نماز مکروه است کدام است؟ 527
- مسأله 43-:هر گاه پیشنماز ردا را پهن نکند که دوش را به پوشاند، و همچنان در گردن اندازد و طرف چپ را بر جانب راست اندازد، چه صورت دارد، و اگر آویخته باشد و بیندازد چون است؟ 527
- جواب 527
- جواب 527
- جواب 527
- مسأله 44-:زنان را در نماز پشت پا را پوشیدن در کار است یا نه؟ 527
- جواب 527
- مسأله 40-:در رکنیت قیام چه می فرمایند؟ 527
- مسأله 42-:و شاح که مکروه است کدام است؟ 527
- جواب 528
- مسأله 46-:ابریشم که در رخت کسی باشد، مثل زه گریبان یا دکمه قبا چه حکم دارد نماز کردن با او؟ و مثل کیسه ابریشم که با این کس باشد یا عرقچین چه حکم دارد؟ 528
- اشاره 528
- جواب 528
- جواب 528
- مسأله 47-:هر گاه کسی در رخت غصبی مدتی نماز کند، صحت و بطلان نماز چون است؟ و اگر مغصوب منه معلوم یا موجود نباشد به ثمن آن رخت چه باید کرد؟ و نمازها قضا دارد یا نه؟ و اگر رخت مذکور دزدیده باشد یا از وجه حرام باشد چون است؟ 528
- مسأله 45-:تحت الحنک را به چه روش باید بست؟ 528
- مسأله 48-:اگر شخصی چیزی در پای خود کند که ساق داشته باشد مثل مسحی، و بعد از آن آن را در کفش کند مثلا، آیا درین صورت به اتفاق نماز جایز است؟ یا در این صورت نیز داخل خلاف باشد؟ 528
- جواب 529
- مسأله 54-:در حمد و سوره که در نماز می خوانند قاعده 529
- مسأله 51-:در خانه ای که چند نفر صغیر و کبیر شریک اند، همه به حصه خود به نشینند، و جماعت کبار نماز کنند چه صورت دارد؟ 529
- جواب 529
- مسأله 50-:تسبیح را زینت به طلا و نقره کردن و دانه میان آن را از طلا کردن چون است؟ 529
- جواب 529
- جواب 529
- مسأله 53-:سجده بر سنگ جایز است و تیمم و همچنین بر آجر پخته؟ 529
- مسأله 52-:مقدار درهم بغلی به اعتقاد شما چه قدر است؟ 529
- جواب 529
- مسأله 49-:دهلیزهای مسجدها داخل مسجد است؟ و می توان گفت ثواب مسجد دارد یا نه؟ 529
- اشاره 529
- جواب 529
- جواب 530
- مسأله 55-:کسی که شک در عدد رکوعهای نماز آیات کند که چند رکوع بجای آورده چه حکم دارد در حین قیام؟ 530
- جواب 530
- جواب 530
- مسأله 56-:هر گاه کسی نماز می کرده باشد، و کسی دیگر قرآن بخواند در نماز یا غیر نماز چه صورت دارد؟ 530
- جواب 530
- مسأله 57-:تسبیحات أربع در دو رکعت آخر خواندن یک نوبت کافی است یا نه؟ 530
- جواب 531
- جواب 531
- اشاره 531
- مسأله 61-:در وقت بارش ترک نماز جمعه جایز است؟ بنا بر آن حدیث که واقع شده یا نه؟ و اگر قدری به بارد و بعد از اذان وقت باشد عذر می تواند شد که نرود؟ و برف نیز در این حکم است؟ 531
- مسأله 59-:وقت نماز جمعه چه مقدار است؟ 531
- مسأله 62-:کسی که به سفر رود به تکلیف حاکم جائر، نماز خود را قصر کند یا تمام؟ 531
- جواب 531
- مسأله 60-:مسافر نماز جمعه می تواند کرد خواه امام شود و خواه مأموم؟ 531
- جواب 531
- جواب 531
- مسأله 58-:در خطبه نماز جمعه آنچه واجب است چه چیز است؟ 531
- مسأله 63-:مسافر در چهار فرسخ که قصد رجوع در همان روز نداشته باشد و ده روز هم نماند چه کند؟ 531
- جواب 532
- مسأله 69-:پسر بزرگ اگر صلاه و صوم پدر را بجا نیاورد، 532
- مسأله 67-:چنان که سهوا در نماز آیات یک رکوع زیاده شود یا کم شود چه حکم دارد؟ 532
- جواب 532
- جواب 532
- مسأله 65-:هر گاه در بلدی نماز جمعه می کرده باشند، و به اعتبار موانع اقتدا به آن امام نتوان کرد، و کسی باشد که تواند کرد، واجب است خروج از برای نماز یا نه؟ 532
- مسأله 68-:در نماز میت حرف زدن عمدا مبطل است یا نه؟ 532
- جواب 532
- مسأله 66-:زنی که حائض باشد و زلزله شود نماز زلزله را بعد از زلزله به عنوان وجوب بکند یا نه؟ 532
- جواب 532
- اشاره 532
- جواب 532
- مسأله 64-:هر گاه کسی مسافر باشد، و قصد اقامت در جائی کرده باشد، و از آنجا به حد ترخص رود، و بعد از مراجعت اراده ده روز ماندن نداشته باشد، نماز او چه صورت دارد؟ 532
- جواب 533
- جواب 533
- مسأله 70-:در نماز میت از برای فاسق که علم به فسق او داریم گفتن اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا چون است؟ 533
- مسأله 73-:در نمازهای یومیه که امام در رکوع باشد اقتدا می توان کرد یا نه؟ 533
- مسأله 71-:در نماز جماعت هر گاه قصد شخص معینی کرد امامت می کند، و آخر مشخص شود که دیگری بوده، نماز او چه حکم دارد؟ 533
- مسأله 72-:اقتدا کردن در نماز آیات وقتی که امام بعضی از رکوعها را بجا آورده باشد چه حکم دارد؟ 533
- جواب 533
- جواب 533
- جواب 533
- جواب 534
- مسأله 74-:در نماز جهریه مثل نماز صبح هر گاه صدای امام را نشنوند قرائت باید کرد یا نه؟ 534
- مسأله 77-:نمازی که به جماعت گذارده شود اماما یا مأموما مرتبه دوم به جماعت می توان گذارد یا نه؟ 534
- مسأله 78-:هر گاه میان بعضی مأمومین و امام دیواری فاصله باشد، و آن مأمومین بعضی مأمومین صف پیش خود را می دیده باشند نماز جایز است یا نه؟ 534
- مسأله 75-:چنانچه کسی در دو رکعت آخر نماز برسد آیا مأموم قرائت باید کرد یا نه؟ و بر فرض قرائت حمد و سوره واجب است یا حمد تنها کافی است؟ 534
- مسأله 76-:دو نفر از علما که به سبب استدلال یا به رجوع اعلم یکی نماز جمعه را واجب داند و بجای آورد، و دیگری حرام داند و نکند، این دو نفر به یک دیگر اقتدا می توانند کرد یا نه؟ و حال آن که حق یکی است. 534
- جواب 534
- جواب 534
- جواب 534
- اشاره 534
- مسأله 81-:قصد کردن در نماز جماعت به پیشنماز معین شرط است، و اگر دو کس باشند که امامت می کرده باشند، و قصد یکی کند و اتفاقا دیگری ایستاده باشد چه صورت دارد؟ 535
- مسأله 79-:هر گاه فقیه فتوا دهد که اقتدا به فلان کس می توان کرد، احتیاج به شهادت عادل دیگر هست، یا همان فتوای او کافی است؟ 535
- جواب 535
- جواب 535
- جواب 535
- مسأله 80-:گاه می شود که جماعت صلحا که از همه جهت دین داری ایشان بر ما معلوم است حدتی در مزاج ایشان هست، و به اندک امری از جا در می آیند، و به بعضی مردم صالح یا غیر صالح تندی و درشتی می کنند، و کسر قلب آن جماعت می شود، خواه تقصیر ایشان در مرتبه ای باشد که باید 535
- جواب 535
- مسأله 86-:هر گاه در وقتی که پیشنماز در رکوع باشد شما دغدغه می کنید از اقتدا کردن و می فرمائید که احادیث رخصت احتمال تقیه دارد، خبر «1» حمد در رکعت آخر از برای پیشنماز افضل می دانید و حال آن که اینجا نیز احتمال تقیه دارد؟ 536
- جواب 536
- مسأله 85-:هر گاه در میان نماز از صف پیش دو سه نفر بروند نماز صف بعد از آن چه صورت دارد؟ چون پیش ایشان خالی شده. 536
- جواب 536
- مسأله 83-:در نماز جماعت هر گاه صفهای پیش تکبیر گفته باشند صفهای عقب تکبیر می توانند گفت یا نه؟ 536
- جواب 536
- جواب 536
- مسأله 82-:اگر کسی یک نماز را به دو پیشنماز کند، خواه در اثنا و خواه در ابتدا جایز است یا نه؟ 536
- مسأله 84-:هر گاه در میان صفهای جماعت چندین جا فاصله باشد به قدر شش هفت ذرع بلکه ده ذرع باشد که صف سابق از صف عقب دور است ضرری دارد یا نه؟ 536
- جواب 536
- مسأله 91-:هر گاه وفا به وعده هائی که می کنند واجب نباشد بنا بر مشهور، پس چرا خلف وعده قادح در عدالت باشد، چنانچه 537
- جواب 537
- جواب 537
- مسأله 89-:ردائی که از برای پیشنماز به اعتقاد شما مستحب است، جمعی می گویند از احادیث ظاهر نمی شود که از برای غیر کسی که کتفش پوشیده نباشد سنت باشد، لهذا بعضی از علما مضایقه کرده اند. 537
- جواب 537
- مسأله 88-:در نماز جماعت هر گاه پیشنماز یک شبر بلندتر باشد از مأموم چه صورت دارد؟ 537
- اشاره 537
- مسأله 87-:شما تسبیح را چند نوبت می خوانید در دو رکعت آخر؟ 537
- مسأله 90-:عبا و پوستین قائم مقام ردا می شود؟ 537
- جواب 537
- مسأله 94-:آیا نماز غفیله به غیر از چهار رکعت نماز نافله شام است؟ 538
- مسأله 95-:نافله پیاده در حضر سند صحیحی دارد یا نه؟ و احادیثی که در جواز نافله در راه رفتن واقع شده اکثر در حالت سواری و بعضی در سفر است. 538
- جواب 538
- جواب 538
- جواب 538
- مسأله 93-:نماز غفیله و نماز وصیت که میان نماز شام و خفتن باید کرد، بعد از بر طرف شدن حمره مغربیه می توان کرد یا نه؟ 538
- مسأله 92-:در جائی که به اعتقاد شما باید جمع کرد در نماز میان قصر و اتمام بنا بر خلافی، کسی که چنین باشد اگر امامت کند می توان به او اقتدا کرد؟ 538
- جواب 538
- جواب 538
- جواب 539
- مسأله 98-:از برای فساق و ظلمه با وجود علم به فسق ایشان دعا کردن و در زمره چهل مؤمن شمردن و گاه تعریف ایشان کردن چه صورت دارد؟ با وجود حدیثی که ورام نقل کرده اذا مدح الفاسق اهتزله العرش. 539
- باب چهارم در روزه ماه مبارک و بعضی احکام آن 539
- مسأله 100-:خرمائی که کسی بدهد که به آن افطار کنند می توان به دیگری داد؟ 539
- جواب 539
- جواب 539
- مسأله 96-:اگر در نماز شب سهوا و تر را بر شفع مقدم دارد چه باید کرد؟ 539
- مسأله 97-:دعای چهل مؤمن در نماز شب کردن چون حدیث ندارد، خصوصا آن وقت چون است؟ 539
- جواب 539
- مسأله 99-:هر گاه کسی وعده افطار کند نزد کسی می تواند افطار کرد جای دیگر؟ 539
- جواب 539
- مسأله 102-:گاه می شود که در آخر ماه مبارک مرد عامی می آید از دهی به مزرعه که چند نفر آنجا هستند و خبر می دهند که شب گذشته ماه را در فلان ده جمع کثیری دیدند و افطار کردند، آیا به حرف چنین یک نفر می توان افطار کرد؟ یا آن که از هیچ کس نشنیده باشیم اما می دانیم ک 540
- اشاره 540
- مسأله 101-:اگر کسی در ایام روزه گوش یا دهن یا دماغ را به آب برد جدا جدا یا با هم، آیا ضرر دارد وقتی که تمام به زیر آب نرود؟ 540
- مسأله 104-:در وقت صوم فرو بردن بلغم که هنوز به فضای دهن نرسیده باشد که از راه دماغ به حلق برود مبطل است یا نه؟ 540
- جواب 540
- مسأله 103-:در کفاره مشروط به تتابع اگر کسی ظن داشته باشد که شب است و سحور کند، اتفاقا در صبح افتد سهوا چه صورت دارد؟ 540
- جواب 540
- مسأله 105-:بعضی از عوام در دهات در بعضی بلاد در شب ماه مبارک رمضان که جماع می کنند زنان ایشان یا مردان نزدیک 540
- جواب 540
- جواب 540
- اشاره 541
- مسأله 106-:در عید ماه مبارک رمضان که اول ماه سی و یک روز نگذشته باشد بدون آن که کسی خود ماه را دیده باشد چه روش باید کرد؟ هر کس ثابت شود تا آن که جائز باشد افطار کردن به محض آن که از بعضی علما و صلحا بشنود که در نزد ایشان ثابت شده، یا از کسی بشنود که جماعتی ش 541
- جواب 541
- جواب 541
- جواب 541
- مسأله 107-:هر گاه هوا صاف باشد و ابر نباشد، و جمعی گویند و شهادت دهند که ماه را دیده اند از بلد یا خارج بلد، یا ابر بوده باشد و هوا صاف نبوده باشد به چند گواه ثابت می شود؟ 541
- مسأله 108-:غبار غلیظ و گرد خرمن که به حلق می رود، روزه را باطل می کند یا نه؟ 541
- جواب 542
- مسأله 109-:کسی که خود را جنب کند یا محتلم شود بعد از طلوع صبح غسل کند، روزه قضا یا روزه سنت می تواند داشت یا نه؟ 542
- جواب 542
- مسأله 111-:هر گاه کسی در شب در فکر سفر کردن نبوده و قبل از ظهر حرکت کرد افطار کند بی خلاف یا نه؟ 542
- جواب 542
- جواب 542
- باب پنجم در خمس و زکات و بیان استطاعت حج 542
- مسأله 112-:اگر کسی شب در فکر سفر باشد، و عزم کند که صباح بعد از ظهر بیرون رود و روزه بگیرد، و بعد از ظهر حرکت چه صورت دارد؟ چون شب قصد سفر داشت. 542
- جواب 542
- مسأله 113-:کسی که قوت سال از حاصل ملکش یا کسبش 542
- مسأله 110-:هر گاه کسی روزه سنتی داشته باشد و وارد خانه مؤمنی شود، فنجان قهوه یا گلاب یا تکلیف آب خوردن کنند، و گاه هست که خرمائی یا لقمه نانی می دهند، داخل طعام مستحب است، و افطار کردن سنت است یا نه؟ 542
- اشاره 542
- جواب 543
- اشاره 543
- مسأله 116-:در یتامی سادات نیز استحقاق شرط است یا نه؟ 543
- جواب 543
- جواب 543
- جواب 543
- مسأله 118-:در غیر ربح تجارت و آنچه ارباب صناعات که 543
- مسأله 114-:در خمس حصه امام یا غیر حصه امام علیه السلام را مالک با تجویز بعضی از صلحا که مرتبه استدلال نداشته باشند به سادات مستحقین می توانند داد یا نه؟ 543
- جواب 543
- مسأله 115-:خمس را بر مستحقین و یتامی و ابن السبیل متساوات تقسیم باید کرد یا هر قدر خمس که کسی داشته باشد به یک صنف بلکه به یک شخص می تواند داد، و استحقاق در سید البته شرط است یا نه؟ و اگر قدری دارد و یا اصلا خبری ندارد، یا آنچه دارد از قوت سنه می توان داد یا 543
- مسأله 117-:از مال صغیر زکات دادن در غلات و غیرها بر وصی یا قیم که مال صغیر عرفا به اعتبار خویشی در دست او هست بباید داد یا واجب نیست؟ 543
- مسأله 121-:مراد از مؤمنی که یتیم او را از زکات توان داد جماعت عامی که پروا به دین نداشته باشند، بعضی مثلا دوازده امام شنیده اند و نام ایشان را نمی دانند، و بعضی نام را یاد گرفته اما 544
- مسأله 120-:مثلا کسی ده تومان داشت خمس آن را داد، و در اثنای سال دیگر که تجارت می کند جمیع اخراجات سال او باید از فایده باشد یا بعضی از اصل و بعضی از فایده، و بر فرضی که مداخل دیگر نیز داشته باشد چه حکم دارد؟ 544
- اشاره 544
- مسأله 119-:در باب زکات گوسفند که به سیصد برسد هر صد یکی باید داد تا به چهار صد؟ 544
- جواب 544
- جواب 544
- جواب 544
- جواب 545
- مسأله 124-:کسی احسان به کسی می کند، و گیرنده مستحق نباشد، و قرینه نباشد که آنچه می دهد از چه وجه است، آیا واجب است که بگوید که از چه وجه است یا نه؟ 545
- مسأله 122-:سادات اضطرار ایشان به چه حد که می رسد از زکات واجبه و فطره از غیر سید می توانند گرفت؟ 545
- اشاره 545
- جواب 545
- جواب 545
- مسأله 123-:کسی که به غریبی آمده و می گوید من سیدم بدون ثبوت خمس می توان داد، و بر فرضی که مشهور باشد که میر یا سید می گویند می توان داد بدون علم به ضبط سلسله ایشان. 545
- جواب 546
- مسأله 127-:شخصی که از وجوه استحقاق می گیرد، خرج او باید به چه نحو باشد، مثلا اگر موافق زی اقوام باید بود زی اقوام مختلف باشد بعضی در ده باشند و وضعی نداشته باشند، و بعضی در شهرند و فی الجمله وضعی دارند، موافق کدام باید بود. 546
- جواب 546
- جواب 546
- مسأله 125-:جماعتی که نهایت احتیاج دارند، اگر کسی به قرض به ایشان چیزی بدهد و خود از خمس بهم رسانند و تسلیم ایشان نکرده قرض خود را حساب کند هر چند به ایشان بگوید خوب است، و منع نقل خمس که واقع شده اگر به قرض ایشان داده شود و در آن بلدی که سادات حاضر نیستند به 546
- مسأله 126-:هر گاه غله را زکاتش داده باشند و سالی بر آن بگذرد زکات خمس دارد یا نه؟ 546
- اشاره 546
- مسأله 130-:هر گاه نوکری مثلا کسب این کس شده باشد، یا بعضی که اکثر اوقات نماز می کنند و روزه می دارند، اینها اگر 547
- جواب 547
- مسأله 129-:هر گاه جنسی را یک نوبت خمس بدهند، مرتبه دیگر خمس باید داد یا نه؟ و بعد از آن لازم است که در سال آینده از آن خرج کنند و مداخل سال آینده ذخیره شود چون نفع سادات می شود، یا از مداخل آینده روز به روز خرج کند یا از هر دو تا؟ 547
- جواب 547
- مسأله 128-:به اعتقاد شما مال و جهات و مصالح الاملاک و تخم از غله بیرون می روند، و بعد از آن زکات می دهند یا نه؟ 547
- اشاره 547
- جواب 547
- جواب 548
- مسأله 134-:از وجوه استحقاق صرف راه عتبات کردن چون است؟ 548
- جواب 548
- مسأله 133-:به سادات رد مظالم می توان داد یا نه؟ و کفاره واجبی نیز به ایشان دادن چه صورت دارد؟ 548
- جواب 548
- مسأله 135-:در وجوه استحقاق فرق میان بعضی وظائف مقید به استحقاق و میان خمس و زکوات و بعضی تصدقات واجبه هست یا نه؟ 548
- جواب 548
- جواب 548
- جواب 548
- مسأله 131-:شما از وظائفی که می گیرید اگر چیزی از اخراجات سال زیاده آید خمس می دهید یا نه؟ 548
- مسأله 132-:از چه وقت حساب می شود مدتی که خرج سال وضع شود که خمس باید از وقت عمل یا از وقتی که آن وجه که کسب کرده به دست افتد، گاه هست که اجرت در محل می ماند و بعد از مدتی به دست می افتد. 548
- مسأله 138-:طلبه علوم که توانند میان قدری تحصیل و کسبی یا تجارتی یا زراعتی جمع کنند بهتر است، یا از وجوه استحقاق بگیرند و در تحصیل بیشتر به کوشند؟ و هر گاه جماعت مذکوره از سواد اعظم نقل کرده به رساتیق روند از برای هدایت مردم، و معاش ایشان از غیر وجوه مذکوره می میسر شود، لازم خواهد بود رفتن یا راجح یا بر عکس؟ چون سواد اعظم مسائل مشکله در خدمت فضلا تحصیل می کنند و در علم نیز ترقی می کنند. 549
- جواب 549
- جواب 549
- مسأله 137-:هر گاه در خمس باید احتیاط کرد که به تجویز فقیه جامع الشرائط داده شود، گاه باشد که طالبان علمان که دان مرتبه نباشند تکلیف نکنند به دادن خمس، و سادات عسرت تمام بکشند، و اکثر مردم هم ادای خمس نکنند، آیا تجویز می کنید که به نیابت شما تکلیف دادن خمس از 549
- جواب 549
- مسأله 136-:مردی که از جمله مستحقین و شغل ذمه به مهر دارد، آیا اگر از وجوه استحقاق زیاده از خرج سال به دست او افتد بگیرد و به مهر زن بدهد که از قرض خلاص شود بهتر است یا رعایت حال فقرا کند که دیگری صرف خود کند کدام ترجیح دارد؟ 549
- مسأله 139-:اگر کسی که از ارباب استحقاق است آن قدری که در کتابها مضبوط است در نفقه واجب النفقه گاه باشد زیاده بگیرند، مثلا هر عید و نوروز رخت تازه می خواهند، و اکثر آن است که صرفه کنند و ذخیره شود، بیان فرمایند که چه صورت دارد؟ باید دیگر نداد تا کهنه شود یا هر عید و نوروز می توان داد؟ 550
- مسأله 140-:هر گاه کسی از جمله طلبه باشد که از صرف و نحو و معانی و بیان و منطق و اصول و تفسیر و فقه و حدیث هر کدام وقوف داشته باشد تواند در همه اینها درس گفت، یا در بعضی محتاج به خواندن باشد و معاش او از وجه استحقاق باشد، آیا می تواند که از تفاسیر سه و چهار داشته باشد و از هر یک از علوم مذکوره کتب متعدده داشته باشد؟ چون گاهی رجوع می کند، و در بعضی اوقات کسی در پیش او خواهد خواند، یا آن که چون بعضی کتابهای صرف و نحو جامع تر است به آنها اکتفا کند، و هرگاه مباحثه ضرور شود عاریه بگیرد. 550
- جواب 550
- جواب 551
- اشاره 551
- جواب 551
- مسأله 141-:زنی که به قدر پنج تومان یا شش تومان ملک داشته باشد، و اطفال سید داشته باشد، می تواند از برای ایشان خمس بگیرد یا واجب است که از ملک خود به فروشد و صرف ایشان کند هر چند خود به آن نهایت احتیاج داشته باشد؟ 551
- مسأله 142-:اگر کسی مستحق باشد که از وجوه استحقاق به سهولت معاش او می رسیده باشد، و خفتی و ذلتی نسبت به ایشان واقع نمی شده باشد، به آن اکتفا کند بهتر است یا تلاش جوائز ظلمه و وظائف حکام کند؟ چون اینها گاه باشد به عنوان عطیه به دهند و از وجوه استحقاق خلاص شود. 551
- مسأله 144-:کسی که مستحق است و می باید زیاده بر مؤونت سال نگیرد سه چهار قبا دارد که دو سه سال اکتفا می تواند کرد، و بر این قیاس پوستین و بعضی اسباب ضروری. 552
- مسأله 146-:کسی که در حین صغر سن میراثی به او می رسد که مستطیع شده و در حین بلوغ در دست وصی بوده به تدریج به او می داده، و ظن غالب داشته که جمیع را به یک مرتبه به او نمی دهند مگر به عنف و تعدی، و احتمال داشته که با وجود خشونت نیز ندهد، آیا بر چنین شخصی حج واجب 552
- جواب 552
- جواب 552
- جواب 552
- جواب 552
- مسأله 145-:کسی که استطاعت حج از راه بیابان نداشته باشد اما استطاعت راه دریا داشته باشد، چنانچه مشهور است که ده دوازده تومان اوساط مردمان را بیشتر خرج نمی شود آیا حج واجب است یا نه؟ 552
- جواب 552
- مسأله 143-:ارباب استحقاق می توانند ظروف و فروش متعدده داشت، گاه باشد که در عرض سال سه چهار نوبت چند دست رخت خواب به واسطه مهمان احتیاج خواهد داشت، آیا از خود ذخیره کند که در آن وقت خجالت مردم نکشد و تصدیع به کسی ندهد یا نه؟ 552
- جواب 553
- جواب 553
- مسأله 147-:هر گاه زوجه شخصی نماز نکند یا غلام یا کنیز یا نوکر یا غیر ایشان که ممکن باشد امر به معروف و نهی از منکر، تا چه حد امر به معروف و نهی از منکر واجب است؟ و مراتب امر و نهی به چه عنوان است؟ 553
- مسأله 148-:در روی جماعت فساق خنده کردن و بشاشت نمودن و سبقت در سلام کردن چون است؟ 553
- باب ششم در امر به معروف و نهی از منکر و صله ارحام و مواضع وجوب این دو 553
- مسأله 149-:جماعتی که داخل اهل ظلم و حکم اند و تارک جمعه و جماعت اند با ایشان معاشرت کردن هر گاه احتمال دارد که کلمه حقی به ایشان گفته شود یا نفعی به مسلمانان رسد چون است؟ 553
- جواب 553
- مسأله 152-:نسبت به مردم ده یا ولایتی حرفی گفتن که اگر به کسی خاص گوئی بدش آید غیبت است یا نه؟ 554
- مسأله 151-:احادیث بسیار است که شکر نعمت مخلوق باید کرد، چنان که شکر نعمت خالق، هر گاه جماعت ظلمه و فساق به این کس مهربانی و رعایت کنند، نسبت به ایشان چه باید کرد. 554
- مسأله 154-:نوشتن زنان که مکروه است، و نهی در حدیث واقع شده از تعلیم کتابت زنان، اگر چنانچه زنی خط خوبی داشته باشد قرآن و صحیفه به نویسد بهتر است یا ترک کند چون نهی دارد؟ 554
- جواب 554
- مسأله 153-:دف بی جلاجل که فقها استثنا می کنند حرام است یا نه؟ و سند صحیحی به نظر شریف رسیده؟ 554
- جواب 554
- جواب 554
- جواب 554
- اشاره 554
- مسأله 155-:استماع قرآن که واجب است، وقتی که کلمات 554
- جواب 554
- مسأله 150-:در نهی از منکر گاه باعث خبث و کسر عرض این کس شود ساقط می شود یا نه؟ 554
- اشاره 555
- جواب 555
- مسأله 157-:در صله ارحام ضابطه به فرمائید، که هر گاه اقوام این کس فقرا و مساکین باشند، و از عهده همه بر نتواند آمد، آیا به هر کدام قدری از مال باید داد هر چند به حال موت نرسیده باشند، یا همان مهربانی و دیدنی و بشاشت به ایشان کافی است؟ و هر گاه از خود زیاده نداشته باشد به ایشان واجب نخواهد بود دادن؟ 555
- جواب 555
- جواب 555
- مسأله 156-:کسی که از وجوه استحقاق می گیرد و صله ارحام کردن خواه مستحق باشد یا نه خوب است؟ 555
- مسأله 159-:حدیث صله رحم که تا چهل پشت داخل رحم اند نزد شما معتبر است یا نه؟ و بر تقدیر اعتبار اکثر مردم که رعایت 555
- جواب 555
- مسأله 158-:در صله رحم کسی قائل شده که از طرف خویشان سببی داخل رحم اند یا نه؟ 555
- جواب 556
- جواب 556
- جواب 556
- جواب 556
- مسأله 160-:متعارف و مشهور که تجار قدر اجناس می دهند و اصل مایه او را می گویند، چنین قرار می شود میان ایشان مثلا که چنانچه چهار ماه دیگر قیمت بدهی دوازده تومان بدهی، چنین بیع و شرا و شرطی جائز است؟ و آن بیع لازم است یا نه؟ و دادن چنین جنسی و قیمتی از مشتری طلب 556
- مسأله 161-:شرطی که در ضمن عقد لازم کرده می شود، آیا آن شرط لازم می شود یا نه؟ 556
- مسأله 162-:به جهت خواندن قرآن چیزی می توان گرفت یا نه؟ 556
- باب هفتم در معاملات و آنچه مناسب این باب است 556
- مسأله 163-:در بعضی مواضع پنبه دانه یا کنجد یا غیر آن می دهند و روغن می گیرند، مثلا ده من یا نه من می دهند و یک من روغن می گیرند، و همچنین هر گاه باغهای انگور را خرص می کنند به دهقان می گذارند و صد من انگور را به بیست من یا بیشتر دوشاب و مویز می گیرند اینها دغ 557
- جواب 557
- جواب 557
- مسأله 166-:اراضی که در بیابانها و کوه ها هست تصرف واجبا که سبب ملک می شود به چه نحو است؟ 557
- جواب 557
- جواب 557
- مسأله 165-:آب رودخانه و چشمه را به محض داخل کردن به نهر خاص اعلا فالاعلا ملک آن جماعت می شود یا نه؟ و باز در آن رعایت اعلا فالاعلا باید نمود یا کل به قدری که اخراجات کشیدن کندن نهر و غیره کشیده اند شراکت دارند؟ 557
- مسأله 164-:خبیث به اعتقاد شما چه نوع چیز است؟ 557
- جواب 558
- جواب 558
- مسأله 168-:متعارف است که ملکی که مشاع است میان چند برادر مثلا، بعضی از آنها درختی می کارد و باقی نیز مطلع اند، و در آن وقت مذکور نمی شود که به جهت خود کاشته یا به جهت جمیع، و آخر میان ایشان یا ورثه ایشان نزاع واقع می شود، در چنین صورتی حکم چیست؟ 558
- مسأله 167-هر گاه کسی در ملک مشتری مشاع بدون اذن شرکا باغی به سازد، و چون اشجارها به بار رسد شرکا یا بعضی از آنها گویند که رسد مرا از باغ بده، و صاحب باغ گوید به قدر رسد خود از زمین غیر باغ بگیر که بهتر از زمین باغ باشد، یا قیمت زمین باغ را به قدر رسد زیاده ار 558
- جواب 559
- مسأله 171-:هر گاه کسی مدتی ملکی تصرف داشته باشد، و کسی ادعای ملکیت او کند صورتی دارد که منکر متصرف را باید وجه انتقال نمود یا همان محض بینه و قسم است؟ 559
- مسأله 169-:هر گاه املاک و اجناس و دکاکین و آسیا و نقد و غیره از کسی بماند، و بعضی وارثها راضی به قسمت هستند، و بعضی راضی نیستند، آیا شرعا به جبر قسمت می توان کرد؟ و آنچه مساوی باشد قیمت آنها که احتیاج به تفاوت قیمت نقد دادن نباشد. 559
- جواب 559
- جواب 559
- اشاره 559
- مسأله 172-:هر گاه کسی مثلا طاحونه داشته باشد و به اذن صاحب آب ساخته است و مدتی دائر بوده، آیا صاحب آب می تواند آب خود را به نهری دیگر بیندازد و طاحونه او را معطل کند، هر چند نقصان بسیار به هر دو طرف رسد؟ 559
- جواب 559
- مسأله 170-:هر گاه شخصی مثلا یک جریب زمین به کسی فروخت، و بعد از مدت چند سال که آن زمین را پیمودند زیاده باشد، آن شخص وارث او از مشتری می تواند آن زیادتی را گرفت یا نه؟ 559
- مسأله 173-:هر گاه کسی راضی شده باشد که بر باغچه او 559
- مسأله 175-:کسی چنانچه از کسی طلبی داشته باشد، و در دادن تعلل نماید، و اگر چه نقد ندارد اما املاک دارد یا وجهی دیگر دارد، اما چون به قیمتی که او در نظر دارد نمی خرند و نمی فروشد و دین خود را ادا نمی کند، به حاکمان این زمان عرض کردن جائز است یا نه؟ خصوصا حاکمی 560
- جواب 560
- جواب 560
- مسأله 174-:هر گاه همسایه رخصت کرده باشد که ناودان همسایه او از بام خانه او جاری شود، بعد از چند گاه می تواند مانع شد که آب از این جا نگذرد هر چند که صاحب ناودان متضرر باشد یا نه؟ 560
- اشاره 560
- مسأله 176-:کسی که قرض دارد و صاحب طلب می خواهد، و آن شخص املاک یا اجناس دارد و به قیمت وقت متعارف نمی خرند، اما اگر از آن قیمت وقت ارزان تر بدهد می خرند، تا 560
- جواب 560
- جواب 561
- جواب 561
- مسأله 177-:متعارف چنین شده که اجناسی می خرند مثلا که قیمت آن را در عرض سه ماه بدهند، یا قرضی که مدت معین ندارد و صاحب دین طلب می نماید، و آن شخص قدری دارد اما می خواهد که به طلب کاری دیگر بدهد، یا به سبب اخراجات یومیه یا متاع ارزانی می خواهد بخرد، می گوید ندا 561
- جواب 561
- مسأله 179-:شخصی مشغول الذمه به حق کسی باشد و صاحب حق فوت شده باشد، ورثه صاحب حق یا قرض دار بر سبیل صلح یا هبه یا ابراء، بری ء الذمه نماید، ذمه آن شخص مطلقا بری می شود یا نه؟ و همچنین عرضی. 561
- مسأله 178-:ادای دین صاحب دین بی چیز بر وارثانش هر گاه مال داشته باشند لازم است یا نه؟ 561
- جواب 561
- جواب 562
- جواب 562
- مسأله 181-:جماعتی که حیله شرعی می کنند، و مثلا جنسی که به یک شاهی ارزنده است به پنج هزار دینار، یا یک تومان می دهند و به آن جنس یازده تومان یا دوازده تومان حساب می کنند صورت شرعی دارد؟ بنا بر آن که فقها نقل کرده اند یا نه؟ بر تقدیر صحت از صریح روایات ظاهر می 562
- جواب 562
- مسأله 182-:در نمازی که به نیابت میت می کنند به اجاره کردن و صیغه گفتن جائز است؟ و ترتیب در نماز نیابت شرط است؟چنان که چند نفر می کرده باشند به نوبت یا به اتفاق هم بکنند 562
- مسأله 183-:متعارف است که گوسفندی به اجاره می دهند که باز به همان سن بگیرند، و حاصل آن را سال به سال به مبلغ معین به اجاره می دهند، مشروع است یا نه؟ 562
- اشاره 562
- جواب 562
- مسأله 180-:بیع شرط که صیغه فارسی بگویند هم در بیع و هم در اجاره، و همچنین در رهن که بعد از صیغه باز مرتهن از راهن مرهون را دو ساله و سه ساله به بیست سی دینار اجاره می کند حاصل مرهون بر مرتهن به این طریق حلال است بی خلاف یا نه؟ و بعضی از مستاجرین در بیع و شرط 562
- جواب 562
- مسأله 184-:در بعضی جاها متعارف است که ملکی را گرو شخصی به مبلغ معین که دو حاصل یا زیاده یا کم صاحب آن مبلغ از آن زمین بردارد، و در کاغذ و سند می نویسند که به علت اخراجات دیوانی حاصل در این مدت تعلق به مرتهن دارد، گاه باشد که بعد از آن مدت چند سال دیگر آن شخص 562
- مسأله 185-:هر گاه کتابی خریده باشم، و از بعضی علامات مظنه این شود که وقف باشد، و صاحبش می گوید که وقف نیست، و شخصی می گوید که من از قدر قیمت کمتر به شما می دهم و کتاب را وقف می کنم، و اگر علم به وقفیت بهم رسد و صاحبش بی پروا باشد و قیمت را هم نمی دهد چه باید 563
- جواب 563
- مسأله 186-:هر گاه کسی وصیت کرده باشد که کتابهای حدیث را وقف کنند، و کتابهای مقدمات را به فروشند و کتاب حدیث بگیرند و وقف کنند. و بعضی از اجزای حدیث باشد که صرفه نداشته باشد تمام کردن، آیا می توان فروخت عوض کتاب درست گرفت که وقف شود چون صرفه در این است؟ 563
- جواب 563
- مسأله 188-:اگر ملک به ولایت دیگر باشد آیا بدون رفتن موهب از برای تصرف موهب یا وکیل آن به محض مدتی که فاصله شود که توان به آن ولایت رسید کافی است یا نه؟ 564
- باب هشتم در نذر و هبه و کفاره 564
- مسأله 190-:کفاره وطی کردن زن در حیض واجب است یا سنت است؟ 564
- جواب 564
- جواب 564
- جواب 564
- مسأله 187-:کسی که نذر کند و چنین بگوید که نذر کردم که اگر بیمارم به شود هزار دینار به مستحقین بدهم، آیا به چنین صیغه گفتنی لازم می شود یا نه؟ بلکه باید قید مضمون للّه علی باید شود، و بر فرضی که به چنان صیغه نذر حضرت امام رضا علیه السلام بکنند باید داد؟ و اگر 564
- مسأله 189-:عهد هم از بابت نذر هر گاه به فارسی صیغه گفته شود و اسم خدا برده شود احتیاط باید کرد یا تفاوتی دارد؟ 564
- جواب 564
- جواب 565
- جواب 565
- باب نهم در نکاح و رضاع وعده و آنچه مناسب این باب است 565
- مسأله 191-:اطعام شصت مسکین را اگر به تفریق ضیافت کند جائز است یا نه؟ و یک مسکین را مکرر اطعام کند در کفاره محسوب می شود یا نه؟ و قدر اطعام چه مقدار است؟ 565
- جواب 565
- جواب 565
- مسأله 193-:باکره بالغه رشیده در صحت عقد رضای او کافی است یا رضای پدر و جد پدری بنا بر تشریک یا استقلال می باید؟ 565
- مسأله 192-:در اطعام کفاره به سادات می توان داد یا نه؟ 565
- مسأله 194-:کسی که خواجه یا عنین باشد که جماع نتوان کرد، آیا متعه از برای او ثواب دارد یا نه؟ و بعد از قرب عده دارد یا نه؟ 565
- جواب 566
- مسأله 196-:دو کس به هم لواط کرده باشند اولاد خود را به هم تزویج توانند کرد یا نه؟ و در این باب فرقی میان واطی و موطو هست یا نه؟ 566
- مسأله 199-:هر گاه کسی دو زن داشته باشد یکی از آن دو تا می توانند طفل دیگری را شیر داد یا نه؟ 566
- مسأله 195-:زنانی که مظنون است که عده نمی دارند آیا متعه کردن ایشان چه صورت دارد؟ 566
- مسأله 197-:اگر خواستگاری متعارف به غیر عربی و فارسی واقع شده باشد و از ایشان اولاد به هم رسیده باشد چه حکم دارد؟ 566
- جواب 566
- جواب 566
- مسأله 200-:دو زن سیده در خانه یک عامی حرام است یا مکروه؟ بنا بر آن حدیث که آن معنی به حضرت فاطمه علیها السلام می رسد و بر او شاق است؟ 566
- اشاره 566
- مسأله 198-:اگر مادر شخصی فرزند پسرش را شیر دهد، مادر آن طفل بر پدرش حرام می شود یا نه؟ 566
- جواب 566
- جواب 566
- مسأله 201-:می تواند زنی همشیره یا برادر خود را شیر دهد یا نه؟ 567
- مسأله 205-:زوجه مطلقه که قبل از دخول طلاق واقع شود که عده ندارد و نصف مهر را باید بگیرد دخول در فرج است یا مطلقا؟ 567
- جواب 567
- اشاره 567
- مسأله 202-:اگر کسی خود سعی کرده باشد و حروف را از مخارج ادا نمی تواند کرد، واجب است که در صیغه گفتن نکاح دیگری را وکیل کند یا نه؟ 567
- جواب 567
- جواب 567
- مسأله 203-:هر گاه شخصی با پسری لواط کرده باشد، اما شک در ایقاب نیز داشته باشد، و جاهل مسأله بوده که در صورت ایقاب همشیره آن پسر بر او حرام می شود، و همشیره او را خواسته، بعد از آن ظن در ایقاب بهم رسانیده آیا تفریق واجب است یا نه؟ 567
- مسأله 204-:زن یائسه عده دارد یا نه؟ و حد یأس زنان چند سال است؟ 567
- جواب 567
- جواب 567
- مسأله 206-:عده مطلقه چند است، و عده وفات چند، و عده کنیز محلله چند یا استبراء کنیز، و آن که عده ندارد کدام است؟ 568
- جواب 568
- مسأله 208-:عمه برادر زاده خود را و خواهر که خواهر زاده ای را شیر دهد بی خلاف یا نه؟ 568
- جواب 568
- جواب 568
- مسأله 207-:جده پدری طفل پسر شیر دهد شما دغدغه می فرمائید، و اگر داده شود احتیاط طلاق داده شود؟ 568
- جواب 568
- جواب 569
- مسأله 209-:طفل از جانب پدر تنها یتیم می شود یا از هر دو طرف؟ 569
- جواب 569
- مسأله 213-:هر گاه کسی کنیزی را از مال حرام می خرد و و طی کند فرزند او چه صورت دارد؟ 569
- جواب 569
- مسأله 211-:هر گاه دختری را که صغیر است، ولی آن دختر به کسی صیغه عقد منقطع بخواند، آیا محرم می شود؟ و دیدن او مادر آن دختر را خوب است یا نه؟ و اگر عقد فضولی باشد و هر دو طرف صغیر باشد که غیر ولی عقد کند حکم اول خواهد داشت یا نه؟ 569
- جواب 569
- مسأله 210-:کسی که زن سیده بخواهد به حضرت فاطمه علیها السلام محرم می شود از هر فرق سادات باشد یا نسبت به تعصیب، و اگر زن سیده و قرشیه در خانه یک کس باشد در آن حدیث نهی از جمع دو شده داخل خواهد بود یا نه؟ 569
- مسأله 212-:اگر کسی مادر دختری را صیغه متعه بخواند با وجودی که دختر حرام مؤبد شده، بدون دخول به مادر دختر به آن مرد حرام می شود یا نه؟ 569
- جواب 569
- مسأله 215-:صاحب زن متعدده تقسیم لیالی چگونه بر او لازم خواهد بود؟ 570
- مسأله 214-:کسی زنی را به پسر صغیر خود عقد منقطع کند و بعد از انقضای مدت آن زن را دیگری بخواهد آیا محرم پدر پسر می شود آن زن یا نه؟ 570
- جواب 570
- جواب 570
- جواب 570
- مسأله 216-:عورت زن نسبت به محارم قبل و دبر است یا از سره تا رکبه؟ 570
- مسأله 219-:زنان را از راه دور بدون کجاوه بر چاروا سوار کردن و به زیارت ائمه علیهم السلام بردن چون است؟ نامحرم گاه حرف ایشان را می شنود و ایشان را شاید به بیند، زیارت سنت است یا نه؟ 571
- جواب 571
- جواب 571
- جواب 571
- مسأله 217-:نظر کردن به زنان اهل ذمه از بابت زنان یهود و ارمنی نقصی دارد یا نه، و همچنین زنان ده ها و مزرعه ها. 571
- مسأله 218-:بعضی عوام که شبهه می کنند که حضرت فاطمه علیها السلام از خانه بیرون آمد و به مسجد داخل شد و حرف زد به جماعت اجنبی و ظاهر می شود که در حجاب نمی شد از بعضی صحابه و خدام جواب چیست؟ 571
- مسأله 220-:وظیفه طالب علم از وجوه سر گله و ابریشم و غیر آن چون است؟ 571
- اشاره 571
- باب دهم در بعض وجوه محرمه و بیان بعضی اسباب ملاهی 571
- جواب 572
- جواب 572
- جواب 572
- مسأله 222-:هر گاه دو نفر عالم باشند و یکی را گوئیم اعلم است از دیگری این غیبت خواهد بود یا نه؟ 572
- جواب 572
- جواب 572
- مسأله 224-:شبها که این کس می خوابد چراغ روشن گذاشتن که وقتی بیدار شود روشن باشد، و شاید که هم خوابش طولانی شود، اسراف است یا نه هر چند که ارباب استحقاق باشد؟ 572
- جواب 572
- مسأله 221-:مال و جهات را که حکام می گیرند بعد از گرفتن ایشان بر غیر ایشان حلال است هر چند صاحبش را دانیم؟ و عشر گندم دیلجه همین حکم دارد یا نه؟ 572
- مسأله 223-:موشک اندازی چه صورت دارد؟ داخل آلات لهو است یا نه؟ 572
- مسأله 225-:زراعت قبرستان کردن بعد از آن که اکثر آن مندرس شده باشد و از بعضی شاید اندک علامتی باشد چون است؟و مالک آن سنگ کیست بعد از مدتی که قبر مندرس شود؟ 572
- مسأله 227-:عطیه و احسان که زن به معلم طفلش می کند و احتمال دارد که شوهرش اذن نداده باشد، آیا حمل به صحت کنیم یا احتیاط باید کرد؟ 573
- اشاره 573
- مسأله 226-:جماعت جامه باف کلافه خود را به خون گوسفند رنگ می کنند، و بعد از آن مکرر در آب روان می شویند تا جوهر خون بر طرف می شود چه می فرمائید؟ 573
- جواب 573
- جواب 573
- مسأله 229-:اسباب ملاهی از بابت دهل و سرنا و کرنا و سنج و نقاره و دف صاحب جلاجل و غیر اینها هر چیز از اسباب ملاهی باشد و نص خاص در آن باشد حکم به حرمت آن می توان کرد یا نه؟ 573
- جواب 573
- جواب 573
- مسأله 228-:جرت طواحین را بعضی دغدغه می کنند از چه راه است؟ 573
- مسأله 232-:گفتن به کسی بنده توام، خواه استاد باشد یا عالم یا صالح یا از اهل دنیا مرجوح است یا نه، هر چند منظور تواضع باشد نه سالوسی؟ 574
- مسأله 234-:کشمش را هر گاه به کوبند، و شیره آن را گرفته به جوشانند، آیا در عصیر این نیز در حدش بر طرف شدن دو ثلث شرط است، یا همین که عرفا صدق دوشاب و شیره بر آن صادق است کافی است؟ 574
- جواب 574
- جواب 574
- مسأله 231-:پای بر سفره گذاشتن در حالت اختیار چون است با وجود این حدیث که امام علیه السلام از این فعل متغیر شد و اندک تصدیعی که می کشیده باشند به سبب گذاشتن ظروف و نان و غیر آن باعث جواز خواهد شد بدون کراهیت یا نه؟ 574
- مسأله 230-:با آب گرم جامه را شستن که شپش به میرد چون است. 574
- جواب 574
- جواب 574
- مسأله 233-:مراد به ظروف نقره که استعمالش حرام است چه چیز است؟ 574
- اشاره 574
- جواب 575
- جواب 575
- جواب 575
- مسأله 239-:در بعضی بلاد که أهل تسنن می باشند و کشک و روغن می سازند، و گاه اتفاق می شود که مهمان ما می شوند، یا ما را به ایشان رجوعی هست، چیزی دادن به ایشان، و در خانه ایشان چیزی خوردن چون است؟ و خریدن کشک و روغن ایشان هر چند ضرورت نباشد چه صورت دارد؟ 575
- مسأله 237-:آب غوره را که به جوشانند حرام می شود و احتیاج به ذهاب ثلثین هست یا نه؟ 575
- جواب 575
- مسأله 236-:آوازی که طرب داشته باشد اما ترجیع و تحریر نداشته باشد غنا و حرام است یا نه؟ و در قرآن خواندن چه حکم دارد، و ترجیع و تحریر بدون طرب که به صدائی به خواند غنا است یا نه؟ 575
- مسأله 240-:دعا هر گاه حدیث داشته باشد که بنویسند و بیاشامند به مرکب نوشتن و آشامیدن چون است با وجود نفرت طبع؟ 575
- مسأله 238-:شیر زنان حرام است اگر کسی در کبر سن به خورد، و همچنین در طفل بعد از دو سال یا نه؟ 575
- جواب 575
- جواب 575
- مسأله 235-:کشمش را هر گاه در میان آب نارنج و غیره به جوشانند چه حکم دارد در حرمت و حلیت قبل از ذهاب ثلثین؟ 575
- جواب 575
- مسأله 241-:پوست بادام تلخ و جوز و پوست پسته که مانند چوب است و در بعضی کوهسار پوست آن را با مغز آن آرد می کنند و با دو شاب ممزوج می کنند، و گاه با آرد گندم ممزوج می کنند و نان می پزند، و تلخی آن بر طرف می شود، بلکه لذت بهم می رساند، و همچنین عرق یا آب دهن هر 575
- جواب 575
- مسأله 244-:بعضی اوقات گوسفند را می دوشند و این کس غافل است در میان ظرف شیر بول می کند یا فضله اش می ریزد، و گاه هست که فضله اش روان است و به شیر ممزوج می شود دغدغه دارد یا نه؟ 576
- جواب 576
- جواب 576
- مسأله 243-:در وقتی که دو شاب می پزند دو محل است که یکی از برای انگور است و دیگری از برای عصیر، اول نسبت به ثانی ارتفاع دارد، و عمق هر کدام به قدر یک کر شاید زیاده باشد، اگر احد هما نجس شود جریان آب اگر مقدور نشود، تطهیر به آب قلیل چه نحو می توان دارد؟ و همچنی اگر کر پیش از آن که از آب کرده شود و آب روان و باران و تابیدن آفتاب ممکن نباشد علاج آن به چه خواهد بود؟ 576
- جواب 576
- مسأله 242-:زن ذبح می تواند کرد یا نه؟ 576
- جواب 577
- مسأله 248-:در قلیان چه می فرمایند داخل شبهات می دانید یا نه؟ و بر تقدیر دانستن اجتناب از چنین شبهه چرا سنت باشد و حال آن که تهدید بلیغ در بعضی روایات بر ارتکاب شبهات نمی دانید، چه می فرمائید در این که آیات و روایات داله بر اباحت اشیاء ظاهرا بر مأکول و مشروب است، و قلیان را در عرف و لغت هیچ کدام مشروب نمی نامند، بلکه فعلی است که کردن آن موقوف بر رخصت شارع است. 577
- جواب 577
- اشاره 577
- جواب 577
- مسأله 245-:زراعتهائی که مدار آنها بر فضله انسان است که از میان آن می روید و آب می کشد چه صورت دارد؟ 577
- مسأله 246-:در وقتی که گاو در خرمن می کنند که به کوبند گاو گندم را بسیار می خورد و باز گندم را درست دفع می کند در میان خرمن و به گندم خرمن ممزوج می شود چه صورت دارد؟ 577
- مسأله 247-:در جلد کله که پخته شود چه می فرمایند می توان خورد یا نه؟ و بعضی می گویند مطلق جلد حرمتش معلوم نیست این حرف صورتی دارد یا نه؟ 577
- مسأله 250-:در وظیفه سر کار فیض آثار حضرت امام رضا علیه السلام به فرمایند که اکثر مصارف آن بهم مخلوط شده، و بعضی مداخل آن به مصارفش وفا نمی کند، و مجموع به مجموع وفا می کند، آیا اگر در این صورت اگر مجموع مخلوط بهم شده باشد و به مصارف مقرره آن بدهند حرام است و و نامشروع چون خلاف گفته واقف یا نه؟ 578
- مسأله 251-:هر گاه جمعی باشند که در پنجه مال وجهات با هم شریک باشند یا سرشماری که در بعض بلاد باشد و یک نفر از ایشان که به اعتبار دنیا اعتبار او بیشتر است او را التماس می کنند که ما را آنچه باید داد به شما می دهیم که شما تسلیم نوکر حاکم کنید و منت دار هستند، و شاید نفعی هم به ایشان برسد از دادن آن شخص، اگر کسی چنین کند و مرتکب این امر شده از ایشان بگیرد و به حاکم دهد آیا آثم است یا نه؟ 578
- جواب 578
- مسأله 249-:بسیار می شود که بر مویز و انجیر و امثال آنها از مو و پشم و پنبه و غیر آنها می چسبد خوردن آن چه صورت دارد؟ 578
- جواب 578
- جواب 578
- جواب 578
- جواب 579
- مسأله 253-:تشدید قرآن را لازم است نوشتن یا نه؟ 579
- مسأله 254-:خربزه بازی حرام است یا نه؟ 579
- جواب 579
- جواب 579
- جواب 579
- مسأله 255-:غلط قرآن را واجب است درست کردن، و اگر کسی غلط بخواند البته به او باید گفت یا نه؟ 579
- مسأله 252-:گاه می شود که در مزرعه چند نفر تحصیل دار از مالو جهات و غیره وارد می شوند و به قدر دو هزار دینار طلب دارند، و هر شب قریب هزار دینار خرج ایشان است، آیا اگر کسی از شرکا یا غیره وجه مطالبه آن جماعت از خود بدهد تا ایشان حرکت کرده اخراجات کمتر واقع شود و باعث نفع شرکاء شود، و بعد از آن از شرکاء متفرقه یا مجتمع الاجزاء بگیرد چه صورت دارد. و در صورت مذکوره هر گاه به اعتبار مکث محصلان نقصان آن ده باشد آیا سعی نمودن و تحریک مردم شرکاء از برای زود دادن وجه اعانت ظالم خواهد بود یا نه؟ 579
- مسأله 259-:حبوه که مخصوص پسر بزرگ است چه چیزها است؟ 580
- مسأله 258-:زوجه غیر ذات الولد از چه چیزها میراث می برد از متروکات زوج و از چه چیز نمی برد؟ 580
- جواب 580
- جواب 580
- مسأله 256-:حدیثی که حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله به حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمود که سگهای هرزه گرد را به کشد معتبر است می توان کشت یا نه؟ 580
- جواب 580
- مسأله 257-:شبها که کسی مطالعه می کند اگر چراغ را خاموش نکند و بخوابد داخل اسراف است یا نه که هر گاه بیدار شود چراغ مهیا باشد؟ 580
- جواب 580
- باب یازدهم در بعضی مسائل میراث 580
- جواب 581
- جواب 581
- مسأله 262-:غیر آباء رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله که از احادیث فهمیده می شود که باید که از کفر و شرک پاک بوده اند باقی انبیاء دیگر فهمیده می شود که چنین هستند یا نه؟ 581
- مسأله 260-:متعارف است که در بعضی جاها که از میراث دختر حصه واقعی او را نمی دهند، و آن وقت به همان قلیلی که می دهند راضی می شوند، و آخر او یا وارث او دعوی می کنند که تمام حصه خود را می خواهد، صورت شرعی دارد یا نه؟ 581
- باب دوازدهم در بعضی مسائل متفرقه 581
- مسأله 261-:مال یتیم و غائب را هر گاه دست به حاکم شرع نرسد بنابر آیه کریمه «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ» جماعت مؤمنین متوجه حفظ آن می توانند شد یا نه؟ 581
- اشاره 581
- مسأله 264-:کسی که از علومی که به اعتقاد شما موقوف علیه احادیث است از بابت صرف و نحو و معانی و بیان و لغت و فقه و اصول و قدری منطق و تفسیر و حدیث فی الجمله در هر کدام آنها را تواند مباحثه کرد، هر چند در این فنون نهایت مهارت نداشته باشد، چنین کسی اگر نقل آیات کلام و احادیث ائمه معصومین علیهم السلام کند مرخص خواهد بود یا نه؟ با وجود آن که هر گاه رجوع به تفاسیر کند و معنی آیه را به فهمد و بر علما عرضه کند موافق فهمیده ایشان باشد. 582
- مسأله 263-:در اصول دین چه قسم جماعتی را تقلید نکنند؟در اصول دین چه قسم جماعتی را تقلید نکنند؟ 582
- جواب 582
- اشاره 582
- جواب 582
- جواب 582
- مسأله 265-:اوساط طالب علم دانستن که فرض ایشان رجوع به علما است در این مرتبه تتبع و قدرت به استدلال است یا این نیز رجوع به اعلم است؟ 583
- جواب 583
- جواب 583
- جواب 583
- مسأله 267-:اگر کسی تتبع تمام ندارد، و عالمی نیست که رجوع به او کند، چنین شخصی که مسائل از کتب فقهی فهمد یا در کتب احادیث حدیثی که دلالت بر بعضی مسائل دارد داند جمعی که از او پرسند می تواند گفت یا نه؟ 583
- مسأله 270-:در اثبات باری تعالی و وحدانیت او لازم است 583
- مسأله 268-:اگر کسی در اصول مذهب علم قطعی در بعضی مواد نداشته باشد حال او چون است؟ 583
- جواب 583
- مسأله 269-:در اخبار آحاد این کس را علم بهم رسد که همه جا عمل به علم کرده باشد؟ 583
- مسأله 266-:کسی که رجوع به اعلم کند، و بر فرض رجوع باید طلب دلیل کند یا به اعتقاد او عمل کند؟ 583
- جواب 583
- اشاره 583
- مسأله 274-:عباس و عقیل چه حال داشتند بعضی حرکات از ایشان ناشی شده؟ 584
- اشاره 584
- مسأله 273-:در بعضی احادیث که بر افعالی مکروهه لعن واقع شده، لعن می توان کرد یا نه؟ 584
- مسأله 275-:دفن اموات در روضه مقدسه چه صورت دارد با وجود نبش قبور؟ 584
- جواب 584
- جواب 584
- مسأله 276-:نقل کردن اموات به مشاهد مشرفه چه صورت دارد؟ 584
- مسأله 272-:لعن أهل تصوف مطلقا می توان کرد یا نه؟ 584
- جواب 584
- جواب 584
- جواب 584
- جواب 584
- مسأله 271-:چشم اثر دارد یا نه؟ و همچنین سحر را که بعضی منکرند؟ 584
- مسأله 278-:دفن در نجف اشرف افضل است یا کربلای معلا و کعبه معظمه و مدینه طیبه؟ 585
- مسأله 280-:مثلا هر گاه کسی وقف کند املاکی چند را وقف حضرت امام رضا علیه السلام یا بعضی قبور جماعتی به اعتبار حسن ظنی که به آن داشته اند که مذهب ایشان مشخص نیست، یا بر مساجد یا مسجد معینی، از مال چنین وقف مستحقین به ازاء استحقاق می توانند گرفت؟ و مصرف چنین وقف مستحقین به ازاء استحقاق می توانند گرفت؟ و مصرف چنین وقفی چه چیز است؟ 585
- جواب 585
- جواب 585
- مسأله 277-:بر طفل کمتر از شش سال به اعتقاد شما نماز کردن سنت است یا نه؟ 585
- جواب 585
- جواب 585
- اشاره 585
- جواب 585
- مسأله 279-:آیا قبرستان کهنه را آجرش را می توان کند و تعمیر حمام نمود مطلقا یا نه؟ و همان کسانی که قبر را ساخته اند می توانند کند بی آن که نبش قبر شود؟ 585
- مسأله 281-:هر گاه حوضی یا پلی خراب شده باشد اجزاء آن 585
- جواب 586
- مسأله 282-:حجره بعضی مدارس که شرط کنند که شب باشند، اگر متولی شرعی گوید که شب باید بود چه صورت دارد؟ 586
- مسأله 284-:منجزات مریض از اصل اعتبار دارد یا از ثلث؟ 586
- جواب 586
- جواب 586
- مسأله 283-:گاه می شود که جماعتی که در مدارس حجره دارند، به قدر پنج ماه و شش ماه و بیشتر و کمتر حرکت می کنند به ولایت خود یا عتبات یا غیر آنها، و کسی در حجره ایشان می باشد، و بعد از شش ماه که آمدند متولی شرعی می خواهد که ایشان آنجا باشند، و کسی کهباشد هر متولی گوید، مگر آن شخص به طیب خاطر دست بردارد و اولی بنشیند. 586
- جواب 586
- جواب 587
- مسأله 285-:در ثواب الاعمال و غیر آن حدیثی هست از حضرت صادق علیه السلام که کسی که صلوات بر محمد و آل محمد فرستد خدا و عالمیان از برای او هزار حسنه می نویسند، و از عمار بن موسی حدیثی واقع شده که گفت بودم در نزد حضرت صادق علیه السلام پس مردی گفت: اللهم صل علی محمد، پس بوده باشیم ما و شیعیان ما که به تحقیق داخل شده باشیم در آل. حدیث به حسب ظاهر با سابق منافات دارد؟ 587
- رساله بیان عدد تألیفات علامه مجلسی قدس سره 588
- اشاره 588
- فصل اول (در بیان تصانیف عربی) 589
- اول: کتاب بحار الانوار، 589
- سیم کتاب ملاذ الاخیار فی شرح تهذیب الاخبار، 592
- نهم: رساله شکیات نماز است، 592
- ششم: رساله رجال است، 592
- هشتم: رساله اوزان است، 592
- چهارم: کتاب شرح أربعین است، 592
- پنجم: فرائد الطریفه فی شرح الصحیفه الشریفه، 592
- هفتم: رساله اعتقادات، 592
- دویم: کتاب مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، 592
- دویم مشکاه الانوار 593
- چهارم: حیات القلوب، 593
- فصل دوم (در بیان کتابهای فارسی 593
- دهم: جواب مسائل متفرقه که مسمی به مسائل هندیه است، 593
- سیم: حلیه المتقین، 593
- اول عین الحیات است 593
- هفتم: مقباس المصابیح، 594
- هشتم: ربیع الاسابیع، 594
- پنجم: تحفه الزائر، 594
- نهم: زاد المعاد، 594
- سیزدهم: رساله رجعت، 594
- یازدهم: رساله شکیات نماز 594
- ششم: جلاء العیون، 594
- دهم: رساله دیات، 594
- دوازدهم: رساله اوقات نوافل شبانه روزی، 594
- بیست و یکم: رساله مال نواصب 595
- بیستم: مفاتح الغیب 595
- هفدهم: رساله جنائز 595
- بیست و سیم: رساله کفارات 595
- چهاردهم: ترجمه رساله مالک اشتر 595
- هجدهم: رساله کبیره أعمال حج و عمره، 595
- بیست و چهارم: رساله آداب تیر اندازی، 595
- بیست و دویم: رساله زکاه 595
- نوزدهم: رساله صغیره حج است، 595
- شانزدهم: رساله بهشت و دوزخ، 595
- پانزدهم: رساله اختیارات، 595
- سی و یکم: رساله جبر و تفویض 596
- سی ام: رساله تحقیق بد 596
- بیست و هفتم: رساله تحقیق آیه کریمه وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ، 596
- سی و پنجم: ترجمه توحید حضرت امام رضا علیه السلام 596
- بیست و ششم: رساله آداب نماز، 596
- بیست و نهم: رساله تعقیب مختصر نمازهای شبانه روزی 596
- بیست و هشتم: رساله فرق میان صفات ذاتی و صفات فعلی حق تعالی، 596
- سی و دویم: رساله نکاح، 596
- سی و چهارم: ترجمه توحید مفضل، 596
- سی و ششم: ترجمه زیارت جامعه، 596
- بیست و پنجم: رساله نماز شب 596
- سی و هشتم: ترجمه دعای مباهله، 596
- سی و سیم: ترجمه رساله فرحه الغری، 596
- سی و هفتم: ترجمه دعاء کمیل، 596
- چهل و نهم: حق الیقین، 597
- چهل و ششم: مناجات، 597
- چهل و سیم: ترجمه قصیده دعبل خزاعی است، 597
- چهل و پنجم: انشائی است که در وقت مراجعت از نجف اشرف و کربلاء معلی در باب اشتیاق به آن دو مکان شریف انشاء نموده است، 597
- چهل و یکم: ترجمه حدیث عبد اللّه بن جندب، 597
- چهل و چهارم: ترجمه حدیث سته أشیاء، 597
- سی و نهم: ترجمه دعاء سمات، 597
- چهل و هفتم: صواعق الیهود، 597
- چهل و هشتم: جواب سؤالهای متفرقه، 597
- چهل و دیم: ترجمه حدیث رجاء بن ابی ضحاک، 597
- چهلم: ترجمه جوشن صغیر، 597
- خاتمه 598
- فهرست کتاب 599
است که سنت است، و آن مالی است که مالک شود آن را به عنوان معاوضه، و در وقت مالک شدن قصد اکتساب و تجارت به آن داشته باشد، و می باید که قیمت آن به یکی از نصاب طلا و نقره برسد، و در تمام سال بر نصاب باقی باشد، و در تمام سال از مایه کم نشود که یا به مایه یا بیشتر بخرند، و اگر چند سال بگذرد که مایه در کمی باشد، سنت است که زکات یک ساله را بدهد، و اگر بر مایه باقی باشد هر سال چهل یک را می دهد، و اگر معاوضه کند در اثنای سال به قصد تجارت خلاف است، و احوط آن است که باز بدهد.
و سنت است که در وقت درو کردن اگر فقرا حاضر باشند هر فقیری را دسته گندم بدهد هر قدر که در دستش در آید. و در وقت چیدن خرما و انگور یک مشت بدهد و به زکات حساب نکند، و بعضی واجب دانسته اند، و احوط آن است که ترک نکند. اما
مستحق زکات
اول و دوم: فقرا و مساکین،
و ایشان کسانی اند که قوت سالیانه خود و عیال خود را نداشته باشند، و قادر بر کسبی نباشند که معاش خود و عیال خود را به آن نتوانند گذرانید، و احوط آن است که صالح باشند، و سائل به کف نباشند.
سوم: کسی است که امام علیه السلام نصب می کند برای گرفتن زکات و حصه به او می دهد،
و در این زمان آن نمی باشد غالبا.
و همچنین چهارم که مؤلفه قلوبهم اند،
در این زمان نمی باشند غالبا.
پنجم: صرف کردن در آزادی بندگان است،
مثل آن که آقائی غلام خود را مکاتب کرده است که مالی بدهد و آزاد شود و او عاجز باشد از دادن آن، اگر بر آقا زکات واجب شده باشد، باید که قدری از زکات را به مال کتابت او حساب کند، و الا دیگران از زکات حصه ای به او بدهند که به آقا بدهد و آزاد شود، یا غلامی که از دست آقا در تعب و شدت باشد از مال زکات بخرند و آزاد کنند.
ششم: قرض داران اند،
که قرض کرده باشند و در معصیت صرف نکرده باشند، در ادای قرض ایشان می توان داد.
هفتم: فی سبیل اللّه است،
یعنی صرف راههای خیر مانند جهاد فی سبیل اللّه و یاری حاجیان و زائران ائمه معصومین علیهم السلام و بنای مساجد و پلها و امثال اینها. و بعضی گفته اند که مخصوص جهاد است در زمانی که جهاد حق باشد، و این احوط است.
هشتم: ابن السبیل است،
و آن کسی است که به غربت افتاده باشد، و خرج رفتن به خانه خود نداشته باشد، آن مقدار به او می دهند که به خانه خود برسد، اگر سفرش معصیت نباشد، و باید کسی که به او زکات می دهند غیر مؤلفه شیعه اثنا عشری باشد، و احوط آن است که اجتناب از گناهان کبیره کنند، خصوصا شراب خوردن.
دیگر شرط است که واجب النفقه مالک نباشد، مثل پدر و مادر و جد و جده هر چند بالا روند، و فرزندان و فرزند زادگان هر چند پایین روند و زن و بنده، و بهتر آن است که زکات را به خویشان پریشان دهند غیر آنها که مذکور شده اند اگر شرائط را داشته باشند.