بیست و پنج رساله فارسی صفحه 69

صفحه 69

حضرت بیست هزار درهم به ایشان جایزه شفقت کرد، از دراهمی که به اسم مبارک سامی آن حضرت در آن زمان سکه کرده بودند، که برابر دو هزار اشرفی بوده است در آن زمان، و هر یک ده هزار درهم گرفتند، و دعبل دراهم خود را به شهر قم آورد، و شیعیان قم از برای شرافت و برکت آن دراهم را که به نام نامی آن حضرت منور و مزین گردیده بود هر درهمی را به ده درهم خریدند که صد هزار درهم به دست او آمد، و ابراهیم آن زر را خرج می کرد و می بخشید و قسمت می کرد، و از برکت آن حضرت تمام نمی شد، تا آن که خرج کفن و دفن او نیز از آن مال خیر مآل شد (1).

و أیضا ابن بابویه به سند معتبر روایت کرده است که دعبل گفت: من داخل مرو شدم و به خدمت حضرت امام رضا صلوات اللّه علیه رفتم و عرض کردم که قصیده ای در مدح شما انشاء نموده ام به قسم بر خود لازم گردانیده ام که بر کسی پیش از شما نخوانم. حضرت فرمود: بخوان، پس به خدمت حضرت عرض کرد به تفصیلی که در ضمن ترجمه اشعار مذکور خواهد شد.

پس چون از خواندن قصیده فارغ شد، حضرت برخواست و فرمود: از جای خود حرکت مکن و داخل حرم شدند، و بعد از ساعتی خادم آن حضرت آمد و صد اشرفی رضوی آورد که به اسم سامی آن حضرت مزین گردیده بود و به او داد، و گفت: مولای من می فرماید که این زر را خرج کن.

دعبل گفت: به خدا سوگند که من برای این مطلب نیامده بودم، و قصیده را برای طمع مال دنیا نگفته بودم، و صره زر را


1- بحار الانوار 49/ 234 از عیون اخبار الرضا علیه السلام 2/ 142.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه