جامع عباسی ( طبع قدیم ) صفحه 97

صفحه 97

چیز دیگر نباشد

فصل سیّم در بیان زکاة گندم و جو و خرما و مویز

فصل سیّم در بیان زکاة گندم و جو و خرما و مویز

زکاة در این اجناس اربعه واجب می‌شود بدو شرط:

شرط اوّل آن که خود این اجناس را کاشته باشد یا قبل از آن که گندم و جو و انگور دانه بندد و خرما زرد یا سرخ شود بملک او در آید پس اگر گندم و جو و انگور بعد از دانه بستن و خرما بعد از آن که سرخ یا زرد شود بملک شخصی در آید زکاة بر او واجب نیست.

شرط دویّم آن که به نصاب رسیده باشد و آن سیصد صاع شرعیست و صاع شرعی یک هزار و یک صد و هفتاد درهم شرعیست و درهم شرعی بوزن چهل و هشت جو میانه است پس صاع بوزن پنجاه و شش هزار و یک صد و شصت جو میانه است چنانکه در بحث وضو مذکور شد و هر چه از نصاب زیاده باشد اگر چه آن یکمن باشد یا کمتر زکاة دادن آن واجبست و زکاة این اجناس ده یکست اگر با آب روان یا آب باران یا بی‌احتیاج به آب دادن حاصل شود و نصف ده یکست اگر با آب چاه و گاو و امثال آن حاصل شده باشد و اگر بهر دو حاصل شده باشد حکم بر اغلب است و اگر برابر باشد چهار دانک و نیم از ده یک آن باید داد پس اگر شصت خروار گندم بهر دو آب بالسّویّه حاصل شود زکاة آن چهار خروار و نیم است و اعتبار نصاب این اجناس بعد از وضع خراج «1» و تخم و حصّه برزگر و نقصان گاو و مصالح الاملاک است و اگر آب یا زراعت را قبل از دانه بستن خریده باشد قیمت آن را نیز بیرون «2» کند و بعد از بیرون کردن اینها اگر مقدار نصاب بماند زکاة واجبست و اگر کمتر بماند ساقط است و انگوری که عادت نیست که آن را مویز کنند و رطبی که عادت نیست که آن را خرما کنند تخمین باید کرد که اگر مویز و خرما شود به نصاب می‌رسد یا نه اگر به نصاب رسد زکاة واجب است و الّا ساقط است و تا وقت دادن زکاة هر چه صاحب مال ازین اجناس تصرّف نماید از انگور و رطب و غیره واجبست که مقدار زکاة آن را معلوم خود سازد تا در وقت دادن زکاة عوض آن به مستحقّ رساند و هر گاه زکاة این اجناس را یک نوبت داده باشد دیگر دادن زکاة آنها واجب نیست اگر چه چند سال بر آن بگذرد

فصل چهارم در بیان زکاة شتر و گاو و گوسفند

فصل چهارم در بیان زکاة شتر و گاو و گوسفند

زکاة اینها واجب است به چهار شرط:

اوّل آن که مدّت یازده ماه در ملک این کس باشند.

دویّم آن که در مدّت مذکور قوت آنها از چریدن باشد نه از مال مالک.

سیّم آن که در مدّت مذکور شتر و گاو را کار نفر؟؟؟ «3» مثل بار کردن و زمین شیار کردن.

چهارم آن که به نصاب رسد پس در کمتر از پنج


__________________________________________________
(1) خراج سلطان شیعه موضوع نیست بلی آن چه از عین جنس می‌برد زکاة آن مقدار را جایز است ندهند صدر دام ظلّه العالی
(2) احوط وضع نکردن مؤنه است خصوصا آن چه پیش از دانه بستن بوده است صدر دام ظلّه العالی
(3) چون در گوسفند کار فرمودن آن متعارف نیست صدر دام ظلّه العالی
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه