دائره المعارف طهور: احکام فقهی صفحه 1069

صفحه 1069

ص: 1069

جواب این است: البته می تواند چنین کاری بکند، زیرا همه تصمیمهائی که به طلاق گرفته می شود نشانه مرگ واقعی ازدواج نیست، به عبارت دیگر همه تصمیم هائیکه درباره طلاق گرفته می شود دلیل خاموش شدن کامل شعله محبت مرد و سقوط زن از مقام و موقع طبیعی خود و عدم قابلیت مرد برای نگهداری از زن نیست. غالب تصمیم ها در اثر یک عصبانیت و یا غفلت و اشتباه پیدا می شود. جامعه هر اندازه و به هر وسیله اقداماتی به عمل آورد که تصمیمات ناشی از عصبانیت و غفلت عملی نشود بجاست و مورد استقبال اسلام است. محاکم به عنوان نمایندگی از اجتماع، می توانند متصدیان دفاتر طلاق را از اقدام به طلاق، تا وقتی محکمه عدم موفقیت خود را در ایجاد صلح و سازش میان زوجین به اطلاع آنها نرسانده است منع کنند، محاکم کوشش خود را در ایجاد صلح و سازش میان زوجین به عمل می آورند و فقط هنگامی که بر محکمه ثابت شد که امکان صلح و سازش میان زوجین نیست گواهی عدم امکان سازش صادر و به اطلاع صاحبان دفاتر می رساند.

از جمله تدابیری که برای منفسخ نشدن پیمان ازدواج به کار برده شده است، تدابیری است که برای زمان طلاق و بعد از طلاق اتخاذ شده است. (برخی تدابیر، تدابیر ابتدایی است که می خواهد «کار» منجر به طلاق نشود، و تدابیر دیگری اخذ شده است برای اینکه اگر طلاق صورت گرفت مهلت و فرجه و فرصتی باشد که این قضیه عود کند و به حال اول برگردد.) اسلام برای زن مطلقه، الا موارد استثنائی، عده قائل شده است. البته ما دو جور طلاق داریم: طلاق بائن و طلاق رجعی. طلاق بائن طلاقی است که به صرف طلاق کار تمام است یعنی عده ای در کار نیست، مثل طلاق هایی که به صورت خلع صورت می گیرد. طلاق خلع آن جایی است که کراهت از ناحیه زوجه شروع می شود نه از ناحیه زوج، و زوجه برای اینکه مرد را به طلاق راضی کند یک چیزی به او می دهد، مثلا مهرش را می بخشد، یا حق دیگری دارد آن را می بخشد، یا پول دستی به او می دهد و مرد طلاق می دهد. در اینجا دیگر حق رجوع سلب شده است. یا زنی که به اصطلاح غیر مدخوله باشد، یعنی ازدواجی که به زفاف منتهی نشده باشد، آن هم عده ندارد. و یا زنی که به حد یاس رسیده باشد (یائسه شده باشد)، که دیگر زاینده و بچه زا نیست، او هم عده ندارد. این ها را "طلاق بائن" می گویند. غیر این را "طلاق رجعی" یا "طلاق عدی" می گویند، یعنی طلاق هایی که عده دارد و حق رجوع هم در آنها باقی است. یک فلسفه عده همین است که مهلت و فرصتی باشد. اغلب، طلاق ها در اثر یک عصبانیت یا ناراحتی پیش می آید، فورا می گویند برویم طلاق بدهیم و زود طلاق می دهند. این عصبانیت ها و ناراحتی ها چند روز هست، بعد تدریجا فرو می نشیند و پشیمانی رخ می دهد. اگر عده در کار نباشد، گرماگرم کار از این طرف این طلاق می دهد، از آن طرف او می رود ازدواج می کند، بعد که پشیمان شد دیگر راه رجوعی نیست. این است که این مهلت را برقرار کرده اند برای اینکه فرصتی برای بازگشت باشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه