دائره المعارف طهور: احکام فقهی صفحه 999

صفحه 999

ص: 999

توفیه حق، ادای حق، حرمت نهادن به حقوق دیگران است که این یک کار الهی است و هر کار الهی ماندنی و عندالله است. بنابراین رعایت حقوق مردم نیز ماندنی است. این قیاس را در آیه به صورت یک اصلی کلی ذکر کرده و می فرماید: «بقیه الله خیر لکم» بقیه الله، یعنی آنچه را، خدا نگه می دارد. خدا چیزی را نگه می دارد که برای او باشد، لوجه الله باشد چرا که: «کل شیء هالک الا وجهه؛ جز ذات او همه چیز نابودشونده است.» (قصص/ 88) یا «و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام؛ و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی خواهد ماند.» (رحمن/ 27)

اگر کاری صبغه الهی نداشت، وجه الله در او نیست، و اگر وجه الله نبود محکوم به هلاکت است. کاری که لوجه الله است سهمی از بقا دارد. امیرالمؤمنین (ع) پایان سخن شعیب را یادآوری می کند که: «ما أنا علیکم بحفیظ» من که امام و رهبر شما هستم نمی توانم حافظ شما باشم شما باید با ایمان و عمل صالح خود، خویشتن را حفظ کنید. حضرت علی (ع) این آیه مبارکه را در صدر فرمان عزل نوشت، و بعد به کارگزارش خطاب کرد و فرمود: همین که نامه من به دست تو رسید حق کار، نداری و فقط باید به عنوان یک امین، موجودی را حفظ کنی تا کارگزار بعدی که ابلاغ در دست اوست بیاید و پست و سمت را از تو تحویل بگیرد.

سوده گفت: این نامه را علی بن ابیطالب (ع) به ما داد، و با همان نامه مشکل ما حل شد ولی اکنون مشابه این مشکل را در زمان حکومت تو به تو گزارش می دهم و تو مرا تهدید می کنی! معاویه با شنیدن این سخنان دستور داد که مشکل آن زن را برطرف کنند و حقی را که از او ضایع شده بود به او برگردانند زن گفت: «هی والله اذن الفحشاء ان کان عدلا شاملا والا فانا کسائر قومی؛ من اگر فقط به فکر خودم باشم و تنها گلیم خویش را از آب بیرون بکشم، این قبیح است و خدا از کار قبیح نهی کرده است، من نیامده ام که فقط حق شخصی خود را احیا کنم من آمده ام، حیثیت جمعی را محترم بشمارم و حق جامعه را احیا کنم». آنگاه معاویه به این زن خطاب کرد و گفت: «لقد لمظکم ابن أبی طالب الجراه علی السطان؛ این شهامت و شجاعت را علی (ع) در شما زنده کرده است که شما تنها به فکر خود نباشید بلکه به فکر قبیله و عشیره و جامعه باشید»، آنگاه معاویه اشعاری که در این زمینه از علی بن ابیطالب – علیه افضل صلوات المصلین- به یاد مانده بود در همان محفل قرائت کرد و گفت آن اشعاری که علی بن ابیطالب (ع) در ستایش شما گفته است که: من اگر دربان بهشت بودم همدانی ها را به بهشت می بردم، سخن از فرد نیست بلکه سخن از جمع است و همان سخن، تفکر جمعی را در شما زنده نموده است. سرانجام معاویه دستور داد آن خدمتگزار ظالم بر کنار بشود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه