تاریخ علم اصول و فقه در شیعه صفحه 233

صفحه 233

ص:246


1- (1) .محقق حلی،معارج،ص148-154.
2- (2) .همان،ص151.
3- (3) .صاحب معالم،معالم الاصول،ص213-214.
4- (4) .محقق حلی،المسائل العزیه،ص109.
5- (5) .برای نمونه ای قابل تأمل از جمع بین حدیثین،ر.ک:آبی،کشف الرموز،ج1،ص55.
6- (6) .ر.ک:آبی،کشف الرموز،ج1،ص475،414،401،به نقل از محقق.
7- (7) .محقق حلی،معارج،ص149-157.
8- (8) .مثلا فخر المحققین،ایضاح،ج4،ص175؛صاحب معالم،معالم الاصول،ص251،207،204-255.

حدیثی را که عمل بدان نادر باشد،طرح می کرده و از فتوای نادر پرهیز داشته است؛بلکه چنین می نماید که از مسئله به ندرت،به عنوان مبنایی سلبی در مواضع مختلف استفاده کرده است.او در نکت النهایه،در باب کفارات حتی حدیثی را از آن جهت که موضوع آن نادر الوقوع است،طرح کرده است. (1)

محقق با تکیه بر این مبنا که حدیث متواتر الزاماً باید مستند به امری محسوس بوده باشد،ادعای تواتر در مورد امور خصوصی معصومین که عرفاً امکان حس آن برای جماعتی پرشمار وجود نداشته است را مطلقاً از دایره تواتر بیرون می داند. (2)این اندیشه درباره تواتر،از سوی غزالی مطرح شده و در عصر محقق حلی،از مباحث مورد بحث در محافل اهل سنت بوده است. (3)

سوم)اجماع

سید مرتضی در نظام اصولی خود،معظم احکام شرعی را بر پایه اجماع عالمان امامیه می دانست و همین موضع گیری او در آثار فقیهان برجسته بعدی،چون شیخ طوسی، (4)ابن زهره حلبی (5)و قطب الدین راوندی (6)کم و بیش دنبال شده است.اتفاقاً مسئله اجماع از جمله مباحثی بود که در نقدهای منتقدان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه