تاریخ علم اصول و فقه در شیعه صفحه 258

صفحه 258

ص:271


1- (1) .سید مرتضی،الذریعه،ج1،ص103.
2- (2) .همان،ج1،ص394.
3- (3) .شیخ طوسی،عده الاصول،ص38.
4- (4) .محقق حلی،معارج الاصول،ص65.
5- (5) .همان،ص67.
6- (6) .همان،ص77.

مقدم می شود،چنان که این تخصیص در آیه: «فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ» به واسطه حدیث:«سنّوا بهم سنّه اهل الکتاب»واقع شده است. (1)

دوم)امکان تجزّی در اجتهاد

مجتهدِ مطلق آن است که توان استنباط در همه ابواب فقه را داشته باشد.در این مورد در امکان و وقوع آن اختلافی نیست؛اما درباره امکان تجزی در اجتهاد،بدین معنا که فردی در اثر ممارست و تلاش،تنها آمادگی اجتهاد و استنباط در برخی ابواب را پیدا کند،اصولیان اختلاف دارند.علامه معتقد است که امکان تجزی اجتهاد وجود دارد و کسی که توان استنباط در برخی مسائل را پیدا کند،می تواند در آنها اجتهاد کند.او نوشته است:«اقرب آن است که اجتهاد تجزی بردار است؛زیرا مقتضی برای وجوب عمل با اجتهاد در احکام در اجتهاد تجزی موجود است و امکان مرتبط بودن معلوم به مجهول،صرف یک فرض و احتمال است». (2)

سوم)بنای مجتهد بر اجتهاد سابق

یکی از شرایط مجتهد آن است که هر گاه درباره مسئله ای و حادثه ای از او سؤال و استفتا شود باید بتواند آن مسئله را با دلالیل و مستنداتش پاسخ دهد.حال در صورتی که از مفتی در مورد مسئله ای سؤال شود که سابقاً به آن فتوا داده است،از دو حال خارج نیست:

نان چه دلیل فتوای سابق را متذکر است این جا اجتهاد دیگری لازم نیست و می تواند همان فتوای قبلی را بیان کند.

اما در صورتی که دلیل فتوای گذشته را به خاطر نداشته باشد،در این مسئله

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه