تاریخ علم اصول و فقه در شیعه صفحه 369

صفحه 369

ص:382


1- (1) .همان،ص310.

2-تحول در اصول عملیه

اشاره

در پی محور بندی نوینی که شیخ انصاری در مسائل اصول پدید آورد،«اصول عملیه»نیز با ترتیبی منطقی و در بخشی جداگانه،در دانش اصول،جای گرفت و در جهت ایفای نقشی برتر،در جایگاه اهرم و ابزاری در خور و کارآمد در اجتهاد و استنباط احکام،پویایی یافت.

وی چهار اصل«استصحاب،برائت،احتیاط»و تخییر را از میان دیگر اصولی که کم و بیش مورد بحث و سخن اصولیان بود،ممتاز ساخت و سومین بخش اصول را،تنها به نمایاندن همین چهار اصل اختصاص داد.

یکم)تمییز بین اماره بودن استصحاب و اصل بودن آن

او این تمایز را چنین بیان می کند:«اگر استصحاب را مستفاده از احادیث بدانیم،مانند دیگر اصول،حکمی ظاهری شمرده خواهد شد که در صورت مشکوک بودن حکم یک چیز،ثابت می باشد؛ولی اگر آن را بر آمده از حکم عقل بدانیم،دلیلی اجتهادی خواهد بود». (1)

شیخ انصاری،استصحاب را«اصل عملی»و مستفاد از روایات می شناسد؛از این روی احادیثی که آنها را مستفیضه (2)می شمارد برای اثبات استصحاب مطرح می کند. (3)

دوم)تفصیل بین شک در رافع و مقتضی

وی در جریان استصحاب بین این که مستصحب،اقتضای بقا و استمرار داشته باشد یا چنین اقتضائی نداشته باشد،فرق می گذارد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه