تاریخ علم اصول و فقه در شیعه صفحه 58

صفحه 58

ص:71


1- (1) .رجال نجاشی،ص219.
2- (2) .رجال نجاشی،ص220.
3- (3) .اما برای معنا دار شدن این عبارت،چاره این است که کلمه«و»پس از هشام بن سالم،حریفی از کلمه«فی»فرض گردد.(تاریخ فقه امامیه1،ص244).
4- (4) .حمیری علاوه بر این کتاب،دو کتاب دیگر با نام های کتاب الحدیثین المختلفین و قیاس را در علم اصول نوشته است(رجال نجاشی،ص219).

عنوان کتابش،باید در کنار سعد بن عبد الله یا علی بن ابراهیم در مقام حامی یکی از طرفین درگیر در منازعه تلقی کرد،یا باید او را نماینده اکثریتی دانست که تمایلی به درگیر شدن در این منازعه از خود بروز نداده اند.چنین می نماید که اگر حمیری به این اکثریت تعلق داشت،آن چه از وی انتظار می رفت،سکوت در برابر این منازعه بود؛اما حمیری این سکوت را شکسته و به نحوی ملایم به میدان منازعه وارد شده و باید دید این ورود او به نفع کدام یک از طرفین درگیر در منازعه بود؟

چهره خوددار و آرام علی بن ابراهیم و چهره خشمناک و پر حرارت سعد بن عبدالله اشعری،خود شاخصی تعیین کننده است که نشان می دهد علی بن ابراهیم در آموزش های خود بیشتر به دنبال به یاد آوردن چهره وجیه هشام بن حکم و یونس بن عبد الرحمن بوده و حرکتی تند در جهت محکوم کردن و به مذمت گرفتن هشام بن سالم را دنبال نمی کرده است.بدین ترتیب،حرکت حمیری در ارائه مطالعه مقایسه ای میان اندیشه هشامین و فارغ از تندروی ها و برخوردهای پر حرارت سعد بن عبدالله،بدون آن که چیزی درباره محتوای کتاب او بدانیم می تواند در کنار نوشته علی بن ابراهیم قمی جای گیرد. (1)

ب)جناح بندی درونی جریان حدیث گرای قم

در داخل جریان حدیث گرای قم دو گروه از عالمان بودند که در برابر یکدیگر صف آراستند:نخست شخصیت هایی چون احمد بن محمد بن عیسی که پرهیز از افکار غالیان و روایات غلو آمیز را شعار خود نهاده و مبارزه ای جدی با

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه