تاریخ علم اصول و فقه در شیعه صفحه 78

صفحه 78

ص:91


1- (1) .همان.
2- (2) .همان و عبد الجلیل رازی،نقض،ص50.
3- (3) .برای نقل قول گسترده،ر.ک:علامه حلی،المختلف.برای موارد پراکنده،ر.ک:ابن ادریس،السرائر،ص102؛آبی،کشف الرموز،ج1،ص235،153،101 و منابع دیگر چون آثار شهید اول.
4- (4) .تاریخ فقه امامیه1،ص323-324.

اندیشه های فقهی ابن عقیل

تاکنون مطالعه ای روش مند درباره تحلیل آراء فقهی ابن ابی عقیل و بازسازی اصول حاکم بر فقه او صورت نگرفته است.محمدتقی شوشتری نوشته است:ابن ابی عقیل هم چون دیگر متکلمان امامیه،اخبار آحاد را در فقه خود حجت نمی شمرده و روش فقهی او بنابر آن چه از آراء و فتاویش برمی آید،بر قواعد کلی قرآنی و احادیث مشهور و مسلم استوار بود.در مواردی که قاعده ای کلی در قرآن وجود داشته و در احادیث استثناهایی برای آن ذکر گردیده است،وی عموم و کلیت قاعده مزبور را حفظ می نمود و به آن احادیث اعتنا نمی کرد؛مگر آن که احادیث قطعی و تردید ناپذیر باشد. (1)هم چنین جای دارد به تعبیری از بحرالعلوم اشاره شود که معتقد بود،ابن ابی عقیل نخستین کسی است که فقه را تهذیب کرد و«نظر»را در آن به کار گرفت و بحث در اصول و فروع را در آغاز غیبت کبرا برشکافت. (2)و (3)

اندیشه های اصولی ابن عقیل

مبانی استنباط و اصول حاکم بر فقه ابن ابی عقیل را در دو زمینه می توان پی جویی کرد:بخشی از این اصول و مبانی ناظر به مباحث لفظی و حوزه تفسیر نصوص دینی است و بخشی دیگر از بحث به کاربرد اصول و مبانی عقلی در استنباط فقهی بازگشت دارد.

در مطالعه استدلال های فقهی بر جای مانده از ابن ابی عقیل برخی از مباحث لفظی اصول فقه،هم چون مبحث عام و خاص و مطلق و مقید در سطح وسیعی مورد توجه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه