قاعده الزام صفحه 104

صفحه 104

ص:107


1- (1) . همان مدرک، ج 24، ص 188، باب. 37
2- (2) . همان مدرک، ج 3، ص 470، باب 38 از ابواب النجاسات، ح 8.

گوشت زیاد و آب گوشت زیادی است بیفتد، سؤال شد، حضرت فرمود: یا آن را دور بریزند یا به اهل ذمّه اطعام کنند و یا گوشت را بشورند و بخورند.

زکریا سؤال دوم را مطرح نمود که اگر در این دیگ یک قطره خون بیفتد؟ حضرت فرمود: آتشی که او را به جوش می آورد دم را از بین می برد.

سؤال سوم زکریا این است که: اگر شراب در خمیر بیفتد؟ حضرت فرمود: فاسد می شود. پرسیدم آیا می توانم این خمیر نجس شده را به یهودی یا مسیحی بفروشم و به آنها هم بگویم که دارای این خصوصیت است؟ فرمود: آری، زیرا اینان شرب این شیء را جایز و حلال می دانند.

در این روایت تعبیر به فانهم یستحلون شربه تعلیل است.

سؤال دوم در این روایت آن است که آیا از عنوان میته می توان تعدی کرد یا نه؟ ظاهر آن است که می توان تعدی کرد و بپذیریم که این عنوان خصوصیتی ندارد، مگر این که در مورد خاصی دلیل خاصی داشته باشیم.

مثلاً در مورد خمر روایت وارد شده است:

... ومن سقاها یهودیاً او نصرانیاً فعلیه کورز من شربها.(1)

در این تعبیر امام علیه السلام به صورت صریح از خوراندن شراب به یهودی و نصرانی نهی فرموده است و لذا در خصوص خمر می گوییم نمی شود به آن ها فروخت. آری، بعید نیست که همین مورد هم محکوم قاعدۀ الزام باشد.

پس نتیجه آنکه از این دسته روایات می توانیم قاعدۀ الزام را استفاده کنیم.

روایت بیست و یکم:

چند روایت در باب نماز بر میّت باقی است که در آن آمده است اگر میّت شیعه است باید پنج تکبیر بر او گفت و اگر غیر شیعه است باید بر او چهار تکبیر گفت.(2)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه