قاعده الزام صفحه 129

صفحه 129

ص:132


1- (1) . محمد بن علی عاملی، مدارک الاحکام، ج 2، ص 92.
2- (2) . محمد بن علی بن بابویه صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 175.
3- (3) . محمد تقی مجلسی، روضه المتقین، ج 6، ص 485.
4- (4) . محمد بن علی بن بابویه صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 227.

مرحوم مجلسی در توجیه این روایت نیز می فرمایند مراد از این روایت آن است که چون آنچه عمال می گیرند هم دهنده مال و هم گیرنده آن، معتقد به حلیت آن هستند از باب قاعدۀ الزام خرید آن اشکال ندارد.(1)

21- عقد موقت

در روایاتی وارد شده است که متعه فقط برای کسی حلال است که به آن اعتقاد داشته باشد(2) و در نتیجه، شخص سنّی نمی تواند دختر سنّی و یا دختر شیعه را عقد موقت نماید و این امر بر وی حرام و باطل است و فقهای ما این روایات را حمل بر قاعدۀ الزام کرده اند.(3)

22- حد سرقت

جمیل بن دراج در روایتی قضیه ای را نقل می کند به این مضمون که من و معلی بن خنیس غذایی را خریدیم و چون شب شد آن را در بازار گذاشتیم و به منزل رفتیم.

فردا صبح که به بازار رفتیم دیدیم مردم فردی را گرفته اند که کیسه ای از غذای ما را دزیده بود و گفتند او را به نزد حاکم ببرید. ما نسبت به این کراهت داشتیم لذا از امام صادق علیه السلام سؤال کردیم و ایشان فرمودند او را پیش حاکم ببرید و ما این کار را کردیم و حاکم دست او را قطع کرد.(4)

در اینجا اصل اینکه آن دزد از نظر خودشان مستحق قطع دست بوده است و اینکه مقدار قطع از نظر اهل سنّت با آنچه قول حق است متفاوت است و آنها طبق همان عمل کرده اند و امام علیه السلام هم این را می دانست و لذا ارجاع او به حکام اهل سنّت، فقط بر طبق قاعدۀ الزام قابل تصور است. مرحوم مجلسی نیز همین را ذکر کرده اند.(5)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه