قاعده الزام صفحه 34

صفحه 34

ص:37


1- (1) . محمد محمدی قائینی، الارشاد الی قواعد اللزوم والالزام والاقتصاص، ص 42.

دلیل سوّم: سیره عقلائیه و متشرعه

عقلاء به اعتقادات سایر ملل و فِرَق احترام می گذارند و آن اعتقادات را در حق اهل آن ملل و در مورد خودشان محترم می شمارند. دلیل سوم: سیرۀ عقلائیه و متشرعه

امروزه و در این اعصار این مسأله که هر گروهی برای اعتقادات دیگران، هم چنین برای قوانین دیگر ملل احترام قائل است را می توان در روابط اجتماعی یافت. به عنوان مثال اگر کسی وارد کشوری دیگر شد ملزم به رعایت قوانین آن کشور است.

حال در این بحث بگوییم یکی از ادلّۀ قاعدۀ الزام، سیره عقلائیه است که ناشی از یک ارتکاز عقلایی است و ارتکاز عقلاء بر این است که قانون هر قومی برای همان قوم و برای کسانی که در همان دایره قرار می گیرند نافذ است.

با این استدلال، قاعدۀ الزام دیگر اختصاص به الزام نمودن سنّی نخواهد داشت، چنان چه دیگر این قاعده اختصاص به اهل یک مذهب نخواهد داشت، نتیجه این خواهد بود که هر قومی که اعتقاد به یک مذهب یا یک قانونی در بین خودشان دارند، هرچند آن قانون سماوی نباشد، بنای عملی عقلاء بر این است که قانون هر قوم را در حق همان قوم نافذ می دانند و در تعامل با آن قوم برای خودشان آن را معتبر می دانند.

با مراجعه به عقلاء می بینیم که اصل وجود چنین سیره ای تردید ناپذیر است و عقلاء بر اعمالی که هر شخصی بر اساس معتقد و مذهب وی صادر شده باشد، آثار صحّت را مترتب می کنند.

از سویی دیگر چنان چه می دانیم باید سیره عقلاء مورد امضای شرع مقدّس قرار گرفته باشد، و ما روایات باب الزام، خصوصاً روایاتی چون «من دان بدین قوم لزمته احکامهم»(1) و یا «لکلّ قوم نکاح»(2) را امضای این سیره عقلائیه می دانیم.

بنابراین تمسّک به سیره عقلائیه بر مفاد قاعدۀ الزام تمام به نظر می رسد.

در استدلال به سیره متشرعه باید اذعان داشت که نسبت به مفاد کلی و عام

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه