قاعده من ملک صفحه 10

صفحه 10

ص:13


1- (1) . یعنی: علم به احکام شرعی فرعی از روی منابع و دلیل های تفصیلی آن ها.
2- (2) . ر. ک: شهید اول، القواعد و الفوائد، ج 1، ص 30؛ احسائی، ابن ابی جمهور، الأقطاب الفقهیه علی مذهب الإمامیه، ص 34؛ حسن بن زین الدین، معالم الدین و ملاذ المجتهدین (قسم الفقه)، ج 1، ص 90؛ مازندرانی، ملا صالح، شرح الکافی، ج 2، ص 425؛ فیض کاشانی، محسن، سفینه النجاه (ترجمه تفرشی)، ص 28؛ مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، ص 17.

«[قاعده] البناء: أصل أساسه، والجمیع القواعد، یقال: فلان یبنی علی غیر قاعده: ای علی غیر أساس».(1)

صاحب مجمع البحرین نیز می نویسد:

«القواعد جمع القاعده وهی الاساس لما فوقه».(2)

لفظ «قاعده» علاوه بر آن که در امور مادی مانند بنیان های ساختمان مورد استفاده است، در امور معنوی دارای جنبۀ اساسی و زیر بنایی نیز استعمال می شود؛ مانند قواعد اخلاقی، قواعد اسلامی و قواعد علمی. به طور کلی به مسائل بنیادی هر علمی که حکم بسیاری از مسائل دیگر به آن ها توقّف دارد، قواعد آن علم گویند.

حضرت استاد نیز در مقدمه ای که بر کتاب قواعد فقهیه مرحوم والدش نگاشته، در خصوص کلمۀ «قاعده» آورده است:

«هذه الکلمه من حیث اللغه موضوعه لما هو الأساس لشیء سواء أ کان مادیّاً أو معنویاً، علی نحو ینعدم الشیء ویضمحل بسبب انتفائه فالبیت مثلًا ینعدم بانعدام أساسه والدین یندرس باندراس أساسه والعلم ینتفی بانتفاء القواعد الکلیه الموجوده فیه».(3)

2- قاعده در اصطلاح

معنای اصطلاحی قاعده، رابطه تنگاتنگی با معنای لغوی آن دارد، تهانوی در توصیف معنای اصطلاحی قاعده می نویسد:

«انها امر کلی منطبق علی جمیع جزئیاته عند تصرّف احکامها منه».(4)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه