معاطات در نکاح صفحه 22

صفحه 22

ص:29


1- (1) . «ومفاده أنه لیس ذلک بزنا ولا فجور مضطر إلیه بل هو نکاح حلال وتزویج صحیح وذلک لحصول شرائط النکاح فیه من خلوها عن الزوج وعن ولایه أحد علیها و رضاء الطرفین ووقوع اللفظ الدال علی النکاح و الإنکاح فیه و ذکر المهر و تعیینه فهو تزویج متعه و نکاح انقطاع لا یحتاج إلی الطلاق. فإن قیل یشترط فی صحه المتعه من ذکر الأجل قلنا قد ثبت أنه یغنی عنه ذکر المره والمرتین والإطلاق یقتضی المره فیقوم مقام ذکر الأجل.» الوافی، ج 15، ص 528.
2- (2) . «وهو کما تری، ضروره اعتبار اللفظ المقصود به إنشاء ذلک، والفرض خلو هذا المذکور منه، فلابد حینئذ من حمله علی إراده کونه بحکم التزویج باعتبار اضطرارها.» جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج 30، ص 154-153.

این اشکال صاحب جواهر قدس سره بر مرحوم فیض کاشانی، وارد نیست؛ زیرا از ظاهر عبارت مرحوم فیض کاشانی استفاده می شود که ایشان به هیچ وجه لفظی را که با آن، انشاء نکاح واقع شود، لازم نمی داند، بلکه معتقد است که اگر در نکاح، رضایت دو طرف باشد، کافی است و روایت «نوح بن شعیب»، بیان گر این است که لفظی که دلالت بر رضایت کند، باید وجود داشته باشد، اما لازم نیست لفظی باشد که نکاح با آن، انشاء شود. بنابراین مرحوم فیض بیانی دارد و صاحب جواهر قدس سره، سخنی غیر از بیان ایشان، در اینجا مطرح کرده است.

1-1-2-2 - ارزیابی استدلال فیض کاشانی قدس سره

صاحب جواهر قدس سره باید این اشکال را بر مرحوم فیض کاشانی، مطرح می کرد که در این روایت، لفظی که دلالت بر اصل نکاح کند نیز وجود نداشته است؛ زیرا در روایت این گونه آمده است که زن در حال مرگ بوده و اعرابی، او را سیراب کرده و او نیز تمکین کرده است و به هیچ وجه لفظی که دلالت بر رضایت به نکاح باشد، به کار برده نشده است.

اشکال دیگر بر مرحوم فیض کاشانی آن است که خود زن می گوید «إنّی زنیت» یا «انی فجرت» و این خود نشان از این دارد که نکاحی در میان نبوده است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه