- مقدمه 1
- 1 - پیشینه تحقیق 7
- 2 - مفهوم شناسی 8
- اشاره 13
- 1-1 - دلیل نخست؛ روایت «نوح بن شعیب» 14
- اشاره 14
- اشاره 14
- 1-1-1 - بررسی سند روایت 17
- اشاره 20
- 1-1-2 - بررسی دلالت روایت 20
- 1-1-2-1 - اشکال صاحب جواهر قدس سره بر استدلال فیض کاشانی قدس سره و پاسخ آن 21
- 1-1-2-2 - ارزیابی استدلال فیض کاشانی قدس سره 22
- 1-1-2-3 - مراد امیرالمؤمنین علیه السلام از «تزویج وربِّ الکعبه» 23
- 1-1-2-4 - ارزیابی روایت 24
- اشاره 27
- 1-2 - دلیل دوم بر جواز نکاح معاطاتی؛ صحیح «ابن بزیع» 27
- 1-2-1 - بررسی سند روایت 28
- 1-2-2 - بررسی دلالت روایت 29
- اشاره 32
- 1-2-3 - اشکالات استدلال به این روایت 32
- 1-2-3-1 اشکال نخست 32
- 1-2-3-3 - اشکال سوم 35
- 1-2-4-1 - دیدگاه شیخ طوسی قدس سره و ابن براج قدس سره 37
- 1-2-4 - دیدگاه فقیهان درباره این روایت 37
- 1-2-4-2 - دیدگاه علامه حلی قدس سره درباره روایت و نقد آن 39
- 1-2-4-3 - دیدگاه محقق خویی قدس سره و نقد آن 44
- 1-2-4-4 - دیدگاه برگزیده درباره این روایت 46
- اشاره 51
- 1-1 - دلیل نخست؛ ملازم بودن معاطات در نکاح، با ضدّ نکاح (زنا) 52
- 1 - دلایل عدم جریان معاطات در نکاح 52
- اشاره 52
- 1-1-1 - اشکالات امام خمینی قدس سره بر دلیل اول 54
- اشاره 54
- 1-1-1-1 - اشکال نخست 54
- 1-1-1-2 - اشکال دوم 55
- 1-1-1-3 - ارزیابی دیدگاه امام خمینی قدس سره 58
- 1-1-2 - دیدگاه مرحوم شیخ انصاری درباره دلیل اول و نقد آن 60
- 1-1-3 - دیدگاه محقق اصفهانی قدس سره و محقق خویی قدس سره درباره دلیل اول 61
- اشاره 64
- 1-2 - دلیل دوم؛ «اجماع» 64
- 1-2-2 - دو پاسخ از اشکال 65
- 1-2-1 - اشکال بر دلیل دوم 65
- اشاره 68
- اشاره 68
- 1-3-1 - روایت نخست؛ روایت ابان از امام صادق علیه السلام 68
- 1-3-1-1 - دیدگاه محقق خویی قدس سره در استدلال به این روایت 69
- 1-3-2 - روایت دوم؛ روایت ایوب بن بُرید 73
- اشاره 73
- 1-3-2-1 - دو اشکال بر استدلال به روایت 74
ص:80
سخن از بودن یا نبودن اجماع بر ماضویت صیغه نکاح، باید در باب نکاح بررسی شود.
نتیجه آنکه از این روایت نمی توان استفاده کرد که وجود «لفظ» در نکاح موقت معتبر است و تنها دلیل بر لزوم «لفظ» تا اینجا، «ارتکاز متشرعه» است.
1-3-2 - روایت دوم؛ روایت ایوب بن بُرید
اشاره
محقق خوئی قدس سره در ادامه استدلال به روایات بر لزوم «لفظ» در عقد نکاح، به این روایت اشاره می کند:
«عَنْهُ [محمد بن یحی العطار] عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ بُرَیْدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَأَخَذْنَ مِنْکُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً؟ فَقَالَ الْمِیثَاقُ هُوَ الْکَلِمَهُ الَّتِی عُقِدَ بِهَا النِّکَاحُ وَأَمَّا قَوْلُهُ غَلِیظاً فَهُوَ مَاءُ الرَّجُلِ یُفْضِیهِ إِلَیْهَا».(1)
روایت در ذیل این آیه شریفه است: «وَ أَخَذْنَ مِنْکُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً»2 و این آیه درباره مردهایی است که می خواهند همسران خود را طلاق بدهند که باید با اخلاق خوب، ایشان را طلاق داده و درباره مهریه نیز نکاتی را یادآور شده است. آنگاه پایان آیه اشاره دارد