مکاسب محرمه: درس های خارج فقه حضرت آیه الله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی دام ظله جلد اول صفحه 360

صفحه 360

ص:363


1- (1) . وسائل الشیعه: ج 17 ص 173.

ابوالقاسم صیقل روایت کرده است. به تعبیر دیگر، اگر واژۀ «عن» ذکر نشده بود، فرمایش امام خمینی قدس سره درست بود؛ چون در این صورت روشن بود که محمّد بن عیسی مکاتبه را از ابوالقاسم نقل نکرده است، بلکه خودش آن را نقل می کند؛ لیکن اکنون که این کلمۀ «عن» در روایت ذکر شده است، معلوم می شود که محمّد بن عیسی از خود صیقل، جریان مکاتبه را نقل کرده است.

در پاسخ می گوییم: اگر در روایت به جای کلمۀ «کتبوا» از واژۀ «کتبنا» استفاده شده بود - یعنی می فرمود: «محمّد بن عیسی عن أبی القاسم الصیقل کتبنا إلیه» -، در این صورت اشکال شما وارد بود؛ لیکن از آن جا که در روایت آمده است: «عن أبی القاسم الصیقل قال - یعنی قال محمّد بن عیسی - کتبوا...»، ذکر یا عدم ذکر ابوالقاسم صیقل در این جا فرقی ندارد؛ چون مانند این است که بگوییم: «قال محمّد بن عیسی کتبوا».

پس اگر از لفظ «کتبنا» استفاده کرده بود، معلوم می شد که ابوالقاسم ناقل است و اگر ابوالقاسم ناقل بود، می گفتیم مجهول الحال است و اعتباری ندارد؛ لیکن اکنون که محمّد بن عیسی از لفظ «کتبوا» استفاده کرده است، معنایش این است که من خودم دیدم که آنها نامه نوشتند و امام علیه السلام به آنها پاسخ دادند. بنا بر این، بود و نبود واژۀ «عن» در این جا مساوی است و قرینۀ بر این تساوی، لفظ «کتبوا» است. علاوه بر همۀ اینها محدّث نوری در خاتمۀ مستدرک ایشان را توثیق نموده است.

2- بحث دلالی

روش استدلال به این روایت، برای اثبات جواز معاملۀ مردار این است که بگوییم: در سؤال سائل آمده است:

«فیحلّ لنا عملها وشرائها و بیعها ومسّها بأیدینا»؛ یعنی آیا کار کردن، خرید و فروش، و دست مالیدن به مردار برای ما جایز است؟ ولی امام علیه السلام در پاسخ او به این جمله بسنده می کنند که برای نماز خواندن لباس دیگری بپوش. پس معلوم می شود که ایشان خرید و فروش مردار را تقریر نموده اند و تقریر نشانۀ رضایت است؛ زیرا امام علیه السلام در مقام بیان بوده اند و اگر در پاسخ سؤال سائل - که دربارۀ

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه