حکم ظاهری : پذیرش یا انکار؟ صفحه 195

صفحه 195

ص:202


1- (1) . فرائد الأصول، ج 3، ص 124؛ المکاسب (المحشی)، ج 13، ص 39؛ المکاسب، ج 2، ص 306.
2- (2) . کفایه الأصول، ص 400-402.

نتیجه: با عنایت به این دو مطلب، محقّق نائینی می گوید: وقتی کسی به عدم وجوب نماز جمعه قطع و یقین پیدا کند در حالی که فی الواقع واجب است، درباره اش گفته می شود: این شخص خطا کرده ولی چون قطع او حجت است، معذور می باشد و استحقاق عقوبت ندارد و این گونه نیست که به دنبال قطع این شخص به عدم وجوب نماز جمعه، یک حکم ظاهری مطابق با قطع ثابت گردد. حال، همین مطلب را در مورد امارات و طرق معتبر عقلایی نیز می گوییم؛ چون امارات و طرق معتبر عقلایی جانشین قطع اند؛ یعنی اگر مؤدای اماره با واقع مطابق نبود این اماره، معذِّر است نه آن که بر طبق آن یک حکم ظاهری جعل شود تا با حکم واقعی در تنافی بوده و در نتیجه به رفع این تنافی محتاج باشیم.

ب) اصول محرزه

محقّق نائینی می فرماید:(1) رفع محذور اجتماع حکمین در موارد اصول تنزیلیه یا اصول محرزه، مشکل و در موارد اصول غیر محرزه مشکل تر است. این بدان جهت است که اصول عملیه، طریق به سوی واقع نیستند بر خلاف امارات که طریق به سوی واقع بوده ولی کشف آن ها ناقص است و شارع این کشف ناقص را تتمیم می کند. از آن جا که در موارد اصول عملیه تتمیم کشف معنا ندارد. بنابراین نسبت به مؤدای اصول عملیه باید مشکل را به گونۀ دیگری حل نمود.

توضیح مطلب آن است که اصول محرزه یا تنزیلیه، اصولی هستند که با آن که در موارد شک جریان می یابند ولی لسان آن ها لسان احراز واقع است؛ یعنی شارع می گوید بنا را بر این بگذارید که یکی از دو طرف شک همان واقع می باشد و از این رو، احتمال خلاف نادیده گرفته شده و کالعدم فرض می شود؛ مثلاً گویا شارع با «لاتنقض الیقین بالشک» به ما می گوید: در موارد شک بنا را بر یکی از دو طرف شک که مطابق با یقین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه