- مقدمه 1
- اشاره 7
- اشاره 9
- اشاره 11
- گفتار اول: اصطلاحات حکم ظاهری 11
- اصطلاح اول 11
- اصطلاح دوم 12
- اصطلاح چهارم 13
- اصطلاح سوم 13
- گفتار دوم: تنقیح موضوع بحث 15
- اشاره 15
- نکتۀ اول 16
- نکتۀ دوم 17
- گفتار سوم: آراء و انظار 19
- 1. نظریۀ مشهور 19
- 2. نظریۀ محقّق خراسانی 20
- 3. نظریۀ محقّق نائینی 22
- 5. نظریۀ محقّق عراقی 27
- 6. نظریۀ شهید صدر 28
- گفتار چهارم: نظریۀ برگزیده 33
- اشاره 33
- اشاره 34
- مقام اول: امارات 34
- مقدمۀ اول 35
- 1. مسلک سببیت 35
- 2. مصلحت سلوکیه 39
- 3. مسلک طریقیت 42
- مقام دوم: اصول عملیه 49
- اشاره 49
- مقدمۀ اول 49
- مقدمۀ دوم 50
- مقدمۀ سوم 51
- نتیجه 53
- اشاره 55
- اشاره 55
- گفتار پنجم: بررسی اشکالات نظریۀ برگزیده 55
- اشکال اول 55
- پاسخ 56
- اشاره 58
- اشکال دوم 58
- اشکال سوم 59
- اشاره 59
- پاسخ 60
- مبعّد اول 63
- گفتار ششم: مبعّدات حکم ظاهری 63
- اشاره 63
- مبعّد دوم 64
- مبعّد سوم 65
- اشاره 67
- گفتار اول: اجزا 69
- اشاره 69
- 2. نظر محقّق نائینی 71
- 1. نظر محقّق خراسانی 71
- اشاره 73
- نظر برگزیده 74
- وجه تفصیل بین امارات و اصول در نظر برگزیده 75
- تنبیه 76
- گفتار دوم: جریان استصحاب در مؤدای امارات 79
- اشاره 83
- تنبیه اول: تصویب در احکام ظاهری 85
- تنبیه دوم: اجتماع دو حکم ظاهری 89
- تنبیه سوم: امکان جعل حکم ظاهری قبل از حکم واقعی 93
- اشاره 95
- اشاره 97
- مقدمه 99
- دلیل اول 103
- اشاره 103
- گفتار اول: ادلۀ ابن قبه بر عدم امکان تعبّد به ظن 103
- دلیل دوم 104
- گفتار دوم: محذورات تعبّد به ظن 107
- اشاره 107
- 1. محذور مربوط به خطاب 107
- 2. محذور مربوط به ملاک حکم 108
- 4. محذور مربوط به لازم خطاب 109
- اشاره 109
- 3. محذور مربوط به مبادی حکم 109
- نظر محقّق نائینی دربارۀ محذورات 111
- نظر بعضی از بزرگان دربارۀ محذورات 111
- نظر مختار 112
- گفتار سوم: تنقیح موضوع بحث 113
- مطلب اول 113
- اشاره 113
- مطلب دوم 115
- اشاره 119
- گفتار اول: وجه اول (راه حل اول شیخ انصاری) و بررسی آن 121
- وجه اول 121
- بررسی وجه اول 122
- اشاره 125
- گفتار دوم: وجه دوم (راه حل دوم شیخ انصاری) و بررسی آن 125
- وجه دوم 125
- بررسی وجه دوم 126
- وجه سوم 139
- گفتار سوم: وجه سوم (راه حل اول محقّق خراسانی) و بررسی آن 139
- اشاره 139
- وجه چهارم 151
- گفتار چهارم: وجه چهارم (راه حل دوم محقّق خراسانی) و بررسی آن 151
- اشاره 151
- بررسی وجه چهارم 153
- وجه پنجم 159
- گفتار پنجم: وجه پنجم (راه حل سوم محقّق خراسانی) و بررسی آن 159
- اشاره 159
- بررسی وجه پنجم 161
- گفتار ششم: وجه ششم (راه حل سید فشارکی) و بررسی آن 173
- اشاره 173
- وجه ششم 173
- تفاوت راه حل سید فشارکی با راه حل اول شیخ انصاری 175
- بررسی وجه ششم 177
- وجه هفتم 185
- مطلب اول 185
- گفتار هفتم: وجه هفتم (راه حل محقّق اصفهانی) و بررسی آن 185
- مطلب دوم 185
- اشاره 185
- بررسی وجه هفتم 187
- وجه هشتم 191
- اشاره 191
- گفتار هشتم: وجه هشتم (راه حل محقّق نائینی) و بررسی آن 191
- الف) طرق و امارات 193
- ب) اصول محرزه 195
- ج) اصول غیرمحرزه 197
- موارد جعل متمّم 201
- موارد جعل مؤمّن 203
- بررسی وجه هشتم 205
- جمع بندی 219
- اشاره 221
- مقدمۀ دوم 222
- مقدمۀ سوم 222
- مقدمۀ چهارم 223
- نتیجه 225
- تفاوت راه حل برگزیده با راه حل دوم شیخ انصاری 227
- اشاره 229
- مقدمه 231
- گفتار اول: وجه اول (راه حل شیخ انصاری) و بررسی آن 233
- اشاره 233
- وجه اول 233
- کلام محقّق نائینی 235
- گفتار دوم: وجه دوم (راه حل محقّق نائینی) و بررسی آن 243
- اشاره 243
- وجه دوم: بخش اول کلام محقّق نائینی 243
- بخش دوم: کلام محقّق نائینی 245
- بررسی بخش دوم کلام محقّق نائینی 249
- وجه سوم 251
- اشاره 251
- الف) بر مبنای طریقیت 251
- گفتار سوم: وجه سوم (راه حل محقّق اصفهانی) و بررسی آن 251
- بررسی وجه سوم 253
- اشاره 257
- الف) در حال انفتاح 257
- اشاره 257
- راه دوم 258
- راه اول 258
- اشاره 259
- ب) در حال انسداد 259
- راه سوم 259
- راه دوم 260
- اشاره 261
- مقدمه 263
- وجه اول 265
- گفتار اول: وجه اول (راه حل محقّق اصفهانی) و بررسی آن 265
- اشکال اول 266
- بررسی وجه اول 266
- اشکال دوم 267
- وجه دوم 269
- گفتار دوم: وجه دوم (راه حل محقّق عراقی) و بررسی آن 269
- بخش اول: کلام محقّق عراقی: فروض مسئله 270
- نتیجه 276
- بررسی وجه دوم 279
- راه اول 281
- الف) در حال انفتاح 281
- اشاره 281
- اشاره 281
- راه دوم 282
- راه سوم 282
- راه اول 283
- راه دوم 283
- اشاره 283
- ب) در حال انسداد 283
ص:60
1- (1) . کفایه الأصول، ص 264-265 و 277 و 405 و 469.
پس مجعول در اصول عملیه، یک وظیفۀ عملی است که خداوند متعال آن را برای شخص شاک، صرفاً برای رفع تحیّر و تردّد در مقام عمل مقرر کرده و این غیر از جعل حکم است؛ زیرا جعل وظیفۀ عملی به این معنا است که چون مکلّف، متحیّر است وظیفۀ او فعلاً این است نه آن که حکم، این گونه باشد. اگر گفته شود: شارع در موارد تحیّر، حکمی را جعل کرده معنایش این است که او برای یک موضوع دو حکم دارد: یکی حکم واقعی که برای این موضوع در صورتی که مشکوک نباشد ثابت است و دیگری حکم ظاهری که برای همین موضوع در صورتی که مشکوک باشد ثابت است؛ به عنوان مثال وقتی با أصاله البرائه یا أصاله الإباحه به حلیّت و جواز شرب تتن حکم می شود، معنایش این است که مکلّف فعلاً در مقام عمل و ارتکاب این فعل مرخّص است، نه آن که حکم ظاهری شرب تتن جواز و حلیّت باشد. آری، نتیجه از نظر عملی تفاوتی نمی کند.
نتیجه
با ملاحظۀ این سه مطلب که: اولاً اصول عملیه، اعمّ از محرزه و غیر محرزه، طریق به واقع نبوده و احراز واقع نمی کنند، و ثانیاً: اصول عملیه برای رفع ضرر و حرج و خارج نشدن مکلّفین از دایرۀ تدیّن تشریع شده اند، و ثالثاً: مجعول در باب اصول عملیه یک وظیفۀ عملی است، این نتیجۀ روشن به دست می آید که در باب اصول عملیه نیز حکمی به عنوان حکم ظاهری جعل نشده است.
به عنوان یک مؤید و شاهد بر این که در مورد اصول عملیه حکم ظاهری وجود ندارد می توان به تعریف علم اصول اشاره کرد که در آن گفته می شود: «العلم بالقواعد الممهده لاستنباط الأحکام الشرعیه أو لتعیین الوظیفه العملیه».(1) در این تعریف، وظیفۀ