حکم ظاهری : پذیرش یا انکار؟ صفحه 75

صفحه 75

ص:82


1- (1) . نهایه الافکار، ج 1، ص 243-255.
2- (2) . بحوث فی الأصول، ج 1، ص 120-132.

نیز وضعیت به همین صورت است؛ مثلاً اگر اماره ای بر وجوب نماز بدون سوره قائم شود و مکلّف، نماز را به همین کیفیت بخواند ولی پس از آن کشف خلاف شود، عقلا او را موظف می دانند که نماز را اعاده یا قضا نماید. بنابراین طبق مبنای ما در امارات چاره ای جز قول به عدم اجزا مطلقاً نداریم، چه در احکام و چه در موضوعات، چه کشف خلاف قطعی باشد چه ظنی؛ البته این مطلب به حسب قاعدۀ اولیه است.

ب) اصول عملیه

چنان که قبلاً گفته شد اصول عملیه طریق برای رسیدن به واقع نیستند بلکه علت تشریع اصول عملیه دفع محذور ضرر و حرج از یک سو و جلوگیری از خروج از التزام به دین از سوی دیگر است. پس آن چه در اصول عملیه جعل گردیده صرفاً وظایفی عملی برای مکلّف در ظرف شک می باشد. در نتیجه اگر کسی بر طبق اصل عملی رفتار کند، مثلاً با تمسک به اصل برائت، نماز را بدون سوره بخواند ولی بعداً کشف خلاف شود در این صورت، قاعده اقتضا می کند که بگوییم: عمل او مجزی است؛ زیرا به وظیفه ای که از طرف شارع برای او مقرّر شده بود عمل نموده است. بنابراین اگر معلوم شد که عمل او بر خلاف واقع انجام گرفته است دیگر لازم نیست در داخل وقت اعاده و در خارج وقت قضا کند.

باید توجه داشت بیانی که در مورد اصول عملیه گفته شد یک بیان کلّی و اجمالی است و در هر یک از اصول عملیه به بیان جداگانه و مستقل برای اثبات اجزا در فرض انکشاف خلاف محتاج هستیم که در جای خود بیان شده است.

وجه تفصیل بین امارات و اصول در نظر برگزیده

نکته ای که لازم است به آن اشاره شود، این است که چرا در مورد امارات قائل به عدم اجزا شدیم ولی اصول عملیه را مقتضی اجزا دانستیم، با این که طبق مبنای مختار نه در امارات و نه در اصول عملیه، حکم ظاهری جعل نشده و ما حکم ظاهری را در هر دو

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه