حکم ظاهری : پذیرش یا انکار؟ صفحه 76

صفحه 76

ص:83

نفی نمودیم؟ پس چه چیزی باعث گردید تا در امارات قائل به عدم اجزا و در اصول عملیه قائل به اجزا شویم؟

پیش از این گفتیم در مورد امارات، حکم ظاهری جعل نشده و حجیت امارات از باب عدم ردع شارع نسبت به طریق عقلا است که امارات را طریق برای رسیدن به واقع می دانند. طریقیت به واقع، نه از سوی شارع جعل شده و نه از سوی عقلا؛ یعنی التزام آن ها به این طرق حتی از باب تعبّد خود عقلا هم نیست بلکه برای این است که امارات را طریق به واقع و غالب المطابقه با آن می دانند. شارع نیز این روش را تأیید کرده و یا حداقل از آن ردع نکرده است. طبق این مبنا با مراجعه به عرف و عقلا می بینیم وقتی کشف خلاف می شود، عقلا همچنان خود را به واقع ملتزم می دانند. بنابراین مسئلۀ عدم اجزا در مورد امارات کاملاً روشن است.

اما وجه اجزا در اصول عملیه آن است که شخص مکلّف به وظیفۀ خود عمل کرده است؛ همان وظیفه ای که حیثیت احراز و طریقیت نسبت به واقع در آن نبوده بلکه صرفاً برای رفع تحیّر مکلّف در مقام عمل جعل شده است. از این رو، در فرض انکشاف خلاف، مسئلۀ التزام به واقع مطرح نیست، بر خلاف امارات که وجه عمل به آن این است که عقلا امارات را طریق به واقع می دانند. پس، از آن جا که مقصود در امارات، رسیدن به واقع می باشد با کشف خلاف، خودشان را هم چنان ملتزم به واقع می دانند، بر خلاف اصول عملیه که اساساً مسئلۀ رسیدن به واقع در آن ها مطرح نیست و بنابراین التزام به واقع بعد از کشف خلاف معنا ندارد. به این جهت است که ما در اصول عملیه به اجزا ولی در امارات قائل به عدم اجزا شدیم.

تنبیه

لازم است به این نکته اشاره شود که مسئلۀ عدم اجزا در مورد امارات و اجزا در مورد اصول عملیه به حسب قاعده است؛ بنابراین، اگر در هر دو مورد، دلیل خاصی بر خلاف

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه