راه های فقهی رهایی از مخالفت با احکام شرع صفحه 24

صفحه 24

ص:37


1- (1) المبسوط فی فقه الإمامیه، ج 5، ص 95.
2- (2) سورۀ انبیاء، آیۀ 62-63.
3- (3) سورۀ ص، آیۀ 44.
4- (4) الخلاف، ج 4، ص 490، مسئله 60.

وجود دارند که حیله را در تمام حالات منع کرده اند. دلیل ما بر جواز حیله، آیه ای در قصۀ حضرت ابراهیم علیه السلام است که می فرماید: «کافران گفتند ای ابراهیم، آیا تو این کار را بر سر خدایان ما آوردی ؟ حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: بلکه آن بت بزرگ این کار را انجام داده است. پس از آنها بپرسید، اگر آنها حرف می زنند.» آن حضرت شکستن بت ها را به بت بزرگ نسبت داد... و در قضیۀ حضرت ایوب علیه السلام فرمود: «یک دسته چوب بگیر و به همسرت بزن تا سوگندت را نقض نکرده باشی.» خداوند برای حضرت ایوب راه خروجی قرار داد تا سوگندش را نقض نکرده باشد.

گفتار اول: فقه شیعه

اولین فقیه شیعه که صراحتاً موضوع حیله را ذکر کرده، «ابومحمد حسین بن علی» متوفای 302 ق معروف به ناصر، جدّ مادری سید مرتضی علم الهدی است که در کتاب فقهی خود به نام الفقه الناصریه در بحث شفعه، متعرض بحث حیله شده و صراحتاً فتوا داده هر نوع حیله حرام است:

کل حیله فی الشفعه و غیرها من المعاملات بین النّاس فانی ابطلها و لااجیزها.(1)

من هر حیله ای در شفعه و غیر شفعه از دیگر معاملات بین مردم را باطل می کنم و مجاز نمی دانم.

پس از او، شیخ صدوق در کتاب المقنع به موضوع حیله پرداخته است:

اعلم أنّه لیس علی السبائک زکاه الاّ ان تفرّ به من الزکاه، فان فررت فعلیک الزکاه.(2)

زکات به دستبند طلا تعلق نمی گیرد؛ مگر کسی بخواهد به این وسیله از زکات فرار کند، که در این صورت زکات دارد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه