- مقدمه معاونت پژوهش 1
- اشاره 13
- مبحث اول: پیشینۀ حیلۀ شرعی 15
- مبحث دوم: پیشینۀ حیلۀ شرعی در فقه اسلامی 23
- گفتار اول: فقه شیعه 24
- گفتار دوم: فقه اهل سنت 29
- مبحث اول: معنای لغوی حیله 33
- مبحث دوم: معنای اصطلاحی حیله 34
- مبحث سوم: محدودۀ جریان حیله های شرعی 36
- مبحث اول: حیله های مباح و مورد اختلاف 37
- اشاره 37
- مبحث دوم: حیله های قولی و فعلی 38
- مبحث سوم: اقسام حیله از نظر وسیله و هدف 38
- مبحث اول: واژۀ «حیله» در قرآن 39
- اشاره 39
- اشاره 40
- مبحث دوم: واژۀ «مکر» در قرآن 40
- 1. انتساب مکر به خداوند 40
- 2. انتساب مکر به خداوند و مردم 40
- 3. انتساب مکر به خداوند و کافران 40
- 4. انتساب مکر به کافران 41
- مبحث سوم: واژۀ «خدعه» در قرآن 42
- 1. انتساب خدعه به خداوند و منافقان 42
- اشاره 42
- 2. انتساب خدعه به منافقان 42
- اشاره 43
- 3. انتساب کید به حضرت یوسف 43
- 1. انتساب کید به خداوند 43
- 2. انتساب کید به خداوند و به منافقان 43
- 4. انتساب کید به شیطان 43
- مبحث چهارم: واژۀ «کید» در قرآن 43
- اشاره 45
- مبحث اول: فرق حیله و تدلیس 45
- گفتار اول: معنای لغوی تدلیس 45
- گفتار اول: معنای لغوی توریه 47
- مبحث دوم: فرق حیله و توریه 47
- گفتار سوم: حکم توریه 49
- مبحث سوم: حکم حیله 51
- گفتار اول: از نظر جواز 51
- اشاره 51
- گفتار سوم: ملاک حرمت حیله 52
- گفتار چهارم: دلالت نصّ خاص بر خلاف مقتضای قاعده در حیله 53
- گفتار پنجم: مقتضای قاعده در حیله از نظر صحت (ثأثیر و عدم تأثیر) 54
- اشاره 57
- گفتار اول: حیله برای درمان حالت وسواسی 59
- مبحث اول: حیله در باب طهارت 59
- اشاره 59
- اشاره 59
- گفتار دوم: حیله در تأخیر انداختن عادت ماهیانه 62
- مبحث دوم: حیله در باب صوم 62
- مبحث سوم: حیله در باب حج 64
- گفتار اول: بخشیدن سود قبل از رسیدن سال خمسی 68
- اشاره 68
- مبحث چهارم: حیله در باب خمس 68
- گفتار دوم: احتساب دَین مستحق به جای خمس 70
- اشاره 71
- مبحث پنجم: حیله در باب زکات 71
- گفتار اول: حیله در تعلق و پرداخت زکات نقدین (طلا و نقره) 72
- گفتار دوم: حساب کردن دَین فقیر به جای زکات 77
- گفتار سوم: حیلۀ دست گردان کردن زکات 80
- مبحث اول: حیله در باب رضاع 83
- اشاره 83
- مبحث دوم: حیله در باب شفعه 85
- اشاره 85
- گفتار اول: حیله هبه کردن 87
- گفتار دوم: فروختن سهم خود که صد درهم ارزش دارد به هزار درهم 88
- اشاره 91
- اشاره 91
- مبحث اول: حیله در باب بیع 91
- گفتار اول: حیلۀ اسقاط خیار 93
- مبحث دوم: حیله در باب خرید و فروش کنیز 94
- مبحث سوم: حیله در باب دَین 97
- اشاره 97
- گفتار اول: معنای اصطلاحی دَین 97
- گفتار دوم: اسباب دین 98
- گفتار سوم: حیله های رایج 98
- اشاره 101
- مبحث چهارم: حیله در باب رهن 101
- حیلۀ وکالت در قبض عین غایب 102
- مبحث پنجم: حیله در باب سبق و رمایه 103
- تعریف شرکت 105
- مبحث ششم: حیله در باب شرکت 105
- گفتار اول: حیلۀ اشتراط سود بیشتر یا ضرر کمتر 106
- گفتار دوم: اشتراط مشارکت در سود تنها 107
- گفتار سوم: حیله برای اشتراط تأجیل 108
- مبحث هفتم: حیله در باب مزارعه 109
- مبحث هشتم: حیله در باب نکاح 115
- اشاره 115
- گفتار اول: عقد موقت با فرزند خردسال دیگری 115
- گفتار سوم: اظهار ارتداد 120
- گفتار چهارم: طلاق دادن بدون دخول 121
- مبحث نهم: حیله در باب وکالت 123
- گفتار اول: ماهیت و حقیقت وکالت 123
- گفتار دوم: حیله در تبدیل عقد وکالت به عقد لازم 124
- گفتار سوم: حیله در تعلیق وکالت 125
- گفتار چهارم: حیله در خرید وکیل 126
- گفتار ششم: شرط ضمان بر وکیل 129
- مبحث دهم: حیله در ضمانت و کفالت 130
- گفتار اول: حقیقت ضمانت و کفالت 130
- گفتار دوم: حیله به منظور جایز کردن ضمانت و کفالت 133
- گفتار اول: حقیقت حواله 136
- مبحث یازدهم: حیله در عقد حواله 136
- گفتار دوم: حیله در باب حواله 137
- مبحث اول: حیله در باب طلاق 139
- گفتار دوم: حیلۀ عدم قصد 139
- اشاره 139
- گفتار اول: حقیقت طلاق 139
- مبحث دوم: حیله در باب یمین 141
- گفتار دوم: حیله عدم قصد 141
- گفتار اول: حقیقت یمین 141
- نتیجه 143
- اشاره 145
- اشاره 147
- مبحث اول: ربا در جهان 148
- اشاره 155
- مبحث دوم: ربا در ادیان 155
- 1. ربا در آیین برهمایی 155
- 3. ربا در آیین یهود 156
- 4. ربا در مسیحیت 158
- 5. ربا در اسلام 160
- مبحث اول: معنای لغوی ربا 165
- مبحث دوم: استعمال ربا در قرآن در معنای لغوی آن 166
- مبحث سوم: ربا در اصطلاح قرآن 167
- مبحث چهارم: ربا در اصطلاح فقیهان 168
- مبحث اول: حقیقت ربای قرضی 171
- اشاره 171
- گفتار اول: حقیقت زیادی 172
- گفتار دوم: حقیقت قرض 174
- مبحث دوم: اشکال در حقیقت ربای قرضی 184
- اشاره 189
- مبحث سوم: حقیقت ربای جاهلی 189
- گفتار اول: ربای رایج بین یهودیان 189
- گفتار دوم: ربای رایج در بین مسیحیان 190
- گفتار سوم: ربای ماهیانۀ مشروط (ربای نسیه) 191
- گفتار پنجم: ربا در بیع نسیه 192
- گفتار ششم: ربا در بیع سلف 192
- گفتار هفتم: گرفتن سنّ بالاتر در حیوان 193
- گفتار هشتم: ربا در برابر تمدید مهلت 194
- گفتار دهم: ربا در قرض مصرفی 195
- گفتار یازدهم: ربا در قرض های تولیدی و تجاری 195
- مبحث اول: حقیقت ربای معاملی 197
- حدود و شرایط ربای معاملی 197
- اشاره 197
- مبحث دوم: ربای معاملی در روایات 199
- مبحث سوم: تعریف ربای معاملی 202
- اشاره 202
- گفتار اول: اتحاد در جنس (هم جنس بودن) 203
- گفتار دوم: مکیل و موزون 206
- گفتار چهارم: معیار مکیل و موزون 214
- گفتار پنجم: شک در مکیل و موزون یا معدود بودن اجناس 220
- گفتار ششم: عمومیت ربای معاملی 222
- مبحث اول: حکم ربا در قرآن 233
- مبحث دوم: حکم ربا در روایات 237
- مبحث سوم: خروج از حرمت ربا 241
- اشاره 241
- گفتار اول: خروج حکمی از حرمت ربا 241
- گفتار دوم: خروج موضوعی از حرمت ربا 248
- اشاره 249
- اشکال اول 263
- اشاره 263
- اشاره 263
- جواب 264
- اشاره 265
- الف. ظلم 265
- اشکال دوم 265
- ب. جلوگیری از خیر خواهی و نیکوکاری 266
- ج. فساد اموال 268
- اشکال به جواب اول 269
- اشاره 269
- جواب دوم 270
- اشکال سوم 272
- اشاره 272
- اشکال چهارم 277
- اشاره 277
- اشکال پنجم 280
- اشاره 280
- جواب 281
- اشاره 282
- اشکال ششم 282
- اشکال به روایات 283
- اشاره 283
- جواب 283
- اشاره 285
- اشاره 285
- اشکال هفتم 285
- روایت یونس شیبانی 285
- روایت نهج البلاغه 286
- اشاره 286
- جواب 286
- اشاره 287
- اشکال هشتم 287
- جواب 289
- جواب 290
- اشکال نهم 290
- اشاره 290
- حیله های ربای معاملی 293
- اشاره 293
- مبحث اول: ضمیمه کردن متاع غیر هم جنس به ثمن یا مثمن 294
- اشاره 294
- گفتار اول: حکم بیع بالضمیمه، تعبدی است یا بر طبق قواعد است ؟ 296
- گفتار دوم: ادلۀ جواز حیلۀ ضمیمه 298
- اشاره 305
- مبحث دوم: واسطه قرار دادن کالای غیر همجنس 305
- گفتار اول: ادله 306
- گفتار دوم: روایات مانع از بیع واسطه 308
- مبحث سوم: هبۀ طرفینی 313
- مبحث چهارم: هبۀ زیادی 315
- مبحث پنجم: قرض و ابراء 316
- مبحث ششم: صلح مقدار زائد 317
- اشاره 319
- مبحث اول: بیع عینه 320
- گفتار اول: ماهیت عینه 320
- حیله های ربای قرضی 320
- اشاره 320
- گفتار دوم: عینه در روایات 323
- مبحث دوم: خرید و فروش یا هبه به شرط قرض 333
- گفتار اول: ماهیت خرید و فروش یا هبه به شرط قرض 333
- اشاره 333
- گفتار دوم: بیع محاباتی به شرط قرض 334
- گفتار سوم: اشکال امام خمینی 343
- مبحث سوم: ضمیمه کردن 344
- اشاره 344
- اشکال 344
- جواب 345
- اشاره 346
- مبحث چهارم: اخذ زیادی در برابر قرض 346
- جواب 347
- اشاره 348
- مبحث پنجم: تبدیل عملیات قرض به غیر قرض 348
- جواب 350
- مبحث ششم: گرفتن زیادی در برابر تغییر مکان 351
- مبحث هفتم: تبدیل قرض به دَین (خرید و فروش اسکناس) 352
- اشاره 352
- جواب 353
- اشکال 353
- مبحث هشتم: تبدیل قرض به معامله و خرید و فروش ارزهای مختلف 355
- مبحث نهم: گرفتن زیادی برای شخص دیگری غیر از قرض دهنده 356
- مبحث دهم: پرداخت زیادی به عنوان حق بیمۀ دَین 357
- مبحث یازدهم: بیع الخیار 359
- گفتار اول: سفته 365
- اشاره 365
- مبحث دوازدهم: معاملۀ سفته 365
- گفتار سوم: فروش دَین 366
- گفتار دوم: انواع سفته 366
- نتیجه 370
ص:62
1- (1) الحدائق الناضره فی أحکام العتره الطاهره، ج 25، ص 388.
2- (2) المبسوط فی فقه الإمامیه، ج 5، ص 97.
توریه عبارت است از این که کسی سخنی بگوید و از آن معنایی را که مطابق با واقع است اراده کند؛ ولی مقصودش این است که مخاطب، خلاف معنای مورد نظر را بفهمد.(1)
گفتار سوم: حکم توریه
برخی فقیهان توریه را تنها در صورت ضرورتی، مانند رفع ظلم ظالم و استیفای حقوق، جایز دانسته اند. شیخ انصاری می نویسد:
واما التوریه، و هی ان یرید بلفظ معنی مطابقا للواقع و قصد من القائه ان یفهم المخاطب منه، خلاف ذلک، مما هو ظاهر فیه عند مطلق المخاطب او المخاطب الخاص،... فلا ینبغی الاشکال فی عدم کونها من الکذب. و لذا صرح اصحابنا فیما سیأتی من وجوب التوریه عند الضروره، بأنّه یورّی بما یخرجه من الکذب.(2)
توریه، آن است که از لفظی، معنایی را اراده کند که مطابق با واقع است ولی مرادش از استعمال این لفظ، آن است که مخاطب، خلاف آن را بفهمد (آن خلافی) که آن هم معنای ظاهر است نزد همۀ مخاطبان یا مخاطب مخصوص.... پس بدون اشکال، توریه از قبیل دروغ نیست و به همین جهت فقیهان شیعه تصریح کرده اند که هنگام ضرورت، توریه واجب می شود، به این نحو که توریه کند به کلامی که او را از دروغ خارج سازد. پس می توان گفت توریه نوعی حیلۀ شرعی گفتاری برای فرار از دروغ است که در بعضی از موارد جایز یا حتی واجب می شود.
شماری از فقیهان توریه را در صورت وجود مصلحت جایز دانسته اند. علامه حلی می نویسد: