امر به معروف و نهی از منکر : برگرفته از کتاب ارزشمند فقه الصادق آیت الله العظمی سید صادق روحانی صفحه 139
- اشاره 1
- اشاره 10
- دلیل اوّل: عقل 11
- اشاره 11
- توضیح جمله ی شرطیه 12
- دلیل دوم: کتاب (آیات قرآن کریم) 15
- 1) آیات ایجابی 15
- 2) آیات معارض 34
- دلیل سوم: سنّت 41
- دلیل چهارم: اجماع 66
- اشاره 68
- 1) امر به معروف و نهی از منکر، واجب عینی یا کفایی ؟ 72
- مسأله دوم: اقسام امر به معرف و نهی از منکر 72
- 2) امر به معروف و نهی از منکر، اجتماعی و فردی ؟ 76
- مسأله سوم: بررسی شرایط امر به معروف و نهی از منکر 84
- اشاره 84
- 1) شناخت معروف و منکر 85
- 2) شناخت مأمور و منهی از معروف و منکر 89
- 3) احتمال تأثیر در امر به معروف و نهی از منکر 93
- 4) اصرار و پافشاری بر انجام کار 104
- اشاره 107
- 5) ایمنی از ضرر 107
- فروعات شرط ایمنی از ضرر 117
- 6) اجتناب آمر و ناهی از محرّمات 120
- 7) مکلّف بودن آمر، ناهی، مأمور و منهی 127
- الف) انکار به قلب 129
- اشاره 129
- ب) انکار به زبان 134
- ج) انکار با دست 135
- اشاره 135
- ترتیب بین مراتب سه گانه 139
- مسأله پنجم: زخم زدن و کشتن بدون اجازه ی امام 142
- اشاره 142
- فروعات مسأله چهارم و پنجم 149
- اشاره 156
- دوم: مزاحمت مجتهدان نسبت به یکدیگر 168
- اشاره 171
- ادلّه ی جواز 172
- ادلّه ی عدم جواز 176
- چهارم: امر به معروف و نهی منکرِ خانواده 178
- پنجم: اخذ اجرت در امر به معروف 181
- ششم: وظیفه ی مصلِح در قبال جامعه 185
- تألیفات 188
ص:144
1- . تهذیب الأحکام، ج 6، ص 181، ح 24؛ وسائل الشیعه، ج 16، ص 145، ح 21199.
2- . مجمع الفائده و البرهان، ج 7، ص 543.
اذن نداد، باید به انواعی که ذکر کردیم، اکتفا کند.
مراتب انکار منکر آن سه نوع است که ذکر کردیم؛ امّا انکار با دست خواه فاعلِ منکر را با زدن تأدیبی، تأدیب کند؛ خواه جراحت یا درد و یا ضرب؛ با توجّه به آنچه گفتیم، مشروط به اذن سلطان است(1)».
ترتیب بین مراتب سه گانه
مشهور بین فقها آن است که میان این سه مرتبه ترتیب وجود دارد. بنابراین، اگر اظهار انکار قلبی برای ممانعت کافی بود، فقط همان را انجام دهد. در غیر این صورت، به زبان انکار کند و اگر کافی نبود، با دست انکار نماید. در هر مرتبه نیز مراعات مراتب آسانی را کرده و تنها در صورتی از مرتبه ی اوّل به مراحل بعدی برود که آن مرحله کافی نباشد.
از مرحوم شیخ و ابن حمزه نقل شده است: «در مرحله ی اوّل انکار به زبان، سپس انکار با دست و پس از آن، انکار با قلب واجب است»(2). مرحوم سلاّر گفته است: «ابتدا انکار با دست واجب است، و اگر نتوانست، انکار با زبان، و اگر نتوانست، انکار با قلب نماید»(3). مرحوم حلبی نیز در الاشاره گفته است: «انکار با دست و زبان و قلب واجب است؛ اگر قدرت نداشت یا نتوانست