امر به معروف و نهی از منکر : برگرفته از کتاب ارزشمند فقه الصادق آیت الله العظمی سید صادق روحانی صفحه 178
- اشاره 1
- اشاره 10
- دلیل اوّل: عقل 11
- اشاره 11
- توضیح جمله ی شرطیه 12
- 1) آیات ایجابی 15
- دلیل دوم: کتاب (آیات قرآن کریم) 15
- 2) آیات معارض 34
- دلیل سوم: سنّت 41
- دلیل چهارم: اجماع 66
- اشاره 68
- مسأله دوم: اقسام امر به معرف و نهی از منکر 72
- 1) امر به معروف و نهی از منکر، واجب عینی یا کفایی ؟ 72
- 2) امر به معروف و نهی از منکر، اجتماعی و فردی ؟ 76
- مسأله سوم: بررسی شرایط امر به معروف و نهی از منکر 84
- اشاره 84
- 1) شناخت معروف و منکر 85
- 2) شناخت مأمور و منهی از معروف و منکر 89
- 3) احتمال تأثیر در امر به معروف و نهی از منکر 93
- 4) اصرار و پافشاری بر انجام کار 104
- اشاره 107
- 5) ایمنی از ضرر 107
- فروعات شرط ایمنی از ضرر 117
- 6) اجتناب آمر و ناهی از محرّمات 120
- 7) مکلّف بودن آمر، ناهی، مأمور و منهی 127
- الف) انکار به قلب 129
- اشاره 129
- ب) انکار به زبان 134
- ج) انکار با دست 135
- اشاره 135
- ترتیب بین مراتب سه گانه 139
- مسأله پنجم: زخم زدن و کشتن بدون اجازه ی امام 142
- اشاره 142
- فروعات مسأله چهارم و پنجم 149
- اشاره 156
- دوم: مزاحمت مجتهدان نسبت به یکدیگر 168
- اشاره 171
- ادلّه ی جواز 172
- ادلّه ی عدم جواز 176
- چهارم: امر به معروف و نهی منکرِ خانواده 178
- پنجم: اخذ اجرت در امر به معروف 181
- ششم: وظیفه ی مصلِح در قبال جامعه 185
- تألیفات 188
ص:183
1- . رجال نجاشی، ص 379.
2- . رجال نجاشی، ص 26؛ فهرست طوسی، ص 45.
این حال، از آن جا که اقامه ی حدود جزء سیاست های دینی است که در جهت حفظ نظام باید در هر زمان اقامه شود، ادلّه ی نیابت فقیه، دلیلی بر جایز بودن آن برای فقیه هستند. ظاهر آن است که منظور فقها از جواز در این جا، وجوب باشد، همان طور که مقتضای ادلّه ی پیشین بود.
پس، اقامه ی حدود در صورت ایمنی از ضرر بر فقیه واجب است؛ حتی اگر با قبول ولایت از سوی سلطان جائر ظالم و اظهار ولایت نزد او باشد؛ و این مورد، یکی از موارد پذیرش ولایت جائر است.
چهارم: امر به معروف و نهی منکرِ خانواده
مسأله ی بعد این است که: وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای مکلّف نسبت به خانواده اش تشدید می شود و آیه ی: قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ(1) شاهد آن است.
در تفسیر این آیه روایاتی نیز وارد شده است؛ از جمله:
الف) در روایت معتبر ابی بصیر از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «فی قولِ اللهِ عزّوَجَلّ: (2)؛