- اشاره 9
- 1- مسجد شجره 10
- میقات های پنج گانه 10
- 2- جُحْفَه 12
- 3- وادی عقیق 13
- 4- قرن المنازل 13
- اشاره 14
- أدنی الحل 14
- محاذات مسجد شجره 15
- اشاره 28
- اشاره 30
- کفّارات شکار 33
- 2- نزدیکی با زنان 36
- 3- بوسیدن زن 37
- 5- نگاه کردن به زن و ملاعبه با او 38
- 4- لمس زن 38
- 6- استمناء 39
- 7- عقد نکاح 40
- 9- پوشیدن لباس دوخته بر مردان 42
- 10- سرمه کشیدن 43
- 12- پوشیدن چکمه و جوراب 44
- 14- جدال نمودن (قسم خوردن) 45
- 16- زینت نمودن 47
- 15- کشتن حشرات 47
- 17- مالیدن روغن به بدن 48
- 19- پوشانیدن سر بر مردان 50
- 20- پوشانیدن رو بر زنان 51
- 21- زیر سایه رفتن مردان 52
- 22- بیرون آوردن خون از بدن 54
- 23- ناخن گرفتن 54
- 24-دندان کندن 55
- 25- برداشتن سلاح 55
- اشاره 57
- 1- شکار در حرم 57
- 2- کندن درخت و گیاه حرم 57
- مصرف کفّارات 59
- طواف 60
- احرام 60
- شرایط طواف 60
- اشاره 60
- اشاره 74
- شک در عدد شوط ها 76
- نماز طواف 79
- اشاره 81
- مستحبات داخل شدن به مکه معظمه 103
- آداب مسجد الحرام و مکه معظمه 103
- مستحبات دیگر مکه معظمه 116
- زیارت نامه حضرت رسول اکرم(ص) 120
- زیارت نامه حضرت صدیقه(س) 120
- زیارت ائمه بقیع: 121
- زیارت وداع پیامبر(ص) 125
- شرکت در نماز جماعت اهل سنت: 127
- نماز مسافر 130
- روزه مستحبی 130
- حج و خمس 131
- استفتائات مرتبط با مسائل عمره 133
- احرام 137
- محرّمات احرام 139
- طواف 142
- نماز طواف 146
- متفرقه 150
مسأله 116) هرگاه محرم مقداری بوی خوش در لباس و بدن و خوراک به عمد استعمال کند بنابر احتیاط کفاره اش یک گوسفند است.
مسأله 117) بر محرم حرام است که بینی خود را از بوی بد بگیرد. ولی تند رفتن از جهت خلاصی از بوی بد عیبی ندارد.
9- پوشیدن لباس دوخته بر مردان
مسأله 118) پوشیدن لباس هایی مانند پیراهن و قبا و شلوار و زیر پوش و جامه دگمه دار با بستن آن دگمه و هر جامه ای که آستین دار باشد که دست در او برود، بر مرد محرم حرام است. و احوط اجتناب از هر جامه دوخته، بلکه شبیه دوخته است، مانند نمدی که چوپانان آن را می پوشند. و پوشیدن همیان دوخته (کمر بندی که پول در او گذاشته می شود) جایز است. و هم چنین استعمال فتق بند برای کسی که فتق دارد عیبی ندارد. و جایز است محرم هنگام خوابیدن، با لحاف و مانند آن از چیزهای دوخته به جز سر، تن خود را بپوشاند.
مسأله 119) احوط این است که اِزار (لنگ) خویش را به گردن خود، بلکه مطلقاً گره نزند، و لو بعض آن را به بعض دیگر. و چیزی