- پیشگفتار 1
- وصیّت در سیره ی پیشوایان دین(علیهم السّلام) 1
- صیغه ی توبه 3
- در کفن و جریدتین چه چیز نوشته شود؟ 4
- ثواب داشتن کفن 4
- مسافر مصمّم (حاج احمد احسانی) 6
- اشاره 6
- به سوی بیمارستان 11
- آه از سرنوشت من 13
- رازهای شگفت انگیز 13
- نتیجه ی آتش 15
- وصیّ بی تقوی (دزد رسمی!) 16
- جالب و خواندنی 17
- وصیّ مسئولیت شناس 18
- صلوات در اتاق بیمارستان 20
- دوستان ناباب 21
- نتیجه ی بی بندوباری 21
- الگوهای خودسازی 22
- بازگشت از بیمارستان 24
- آخرین تصمیم عملی حاجی احمد 25
- وصیت نامۀ همسر حاجی احمد احسانی 25
- سرزنش و پاسخ 26
- حاجی احمد احسانی و عکس العمل ها 26
- وصیّ خود باشید 27
- اجل 28
- اشاره 28
- اهل دنیا و آخرت 29
- خوبی هر دو جهان در بیان معصوم(علیه السّلام) 31
- آرزوهای ناسالم 32
- آرزوهای سالم 33
- اهمّیّت وصیّت 34
- وصیّت یا خانه سازی آخرت 35
- تأخیر وصیّت 35
- مرگِ بدون وصیّت 36
- وصیّت یک سوّم دارایی 36
- دزدان میراث، دزدهایی خانگی 37
- ضرر زدن به ورثه 37
- رابطۀ وصیّت و خودکشی 38
- شرایط شرعی وصیّت کننده و وصی و... 39
- اقسام وصیّت 39
- تعریف وصیت 39
- زمان وصیّت 40
- محتوای وصیّت کامل 40
- برخی از وظایف وصیّت کننده 41
- وجوب دوستی خدا 42
- راه حق در وصیّت خدا به انسان 42
- وجوب دوستی پیامبر و آل(علیهم السّلام) 43
- لزوم تقوی پیشگی 44
- ادامه ی وصیّت نامه ی حاجی احمد 44
- ضرورت اهتمام به نماز 45
- لزوم توجّه به وجوهات و... 46
- ضرورت اهتمام به روزه 46
- اهتمام به حقوق مردم 47
- داشتن تولِّی و تبرِّی 47
- توجّه به تربیت فرزندان 48
- لزوم رعایت حقوق والدین 48
- ضرورت حفظ حجاب 49
- نگاه کردن شبکه های ماهواره ای و فیلم 50
- پرهیز از نظرکردن به نامحرم 50
- پرهیزاز بدگمانی 51
- پرهیز از تهمت 52
- دوری گزیدن از ریاکاری 52
- به یاد گذشتگان 53
- توصیه به صبر و شکیبایی 53
- اشاره 54
- «نکتۀ مهم» 54
- اشاره 54
- الف – برخی از آداب محتضر 54
- پیشنهاد به بیمارستان ها 55
- دعای مخصوص حالت احتضار 56
- ب- آداب بعد از مرگ 56
- اشاره 58
- از وصیّت های خدای بزرگ (سفارش های ویژه او) 58
- بخشی از وصیّت های پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله وسلّم ) 59
- از وصیّت های امیرمؤمنان امام علی(علیه السّلام) 60
- «ترجمه وصیّت نامه» 63
- از وصیّت های امام حسن مجتبی(علیه السّلام) 64
- از وصیّت های امام حسین(علیه السّلام) 64
- از وصایای امام زین العابدین(علیه السّلام) 65
- از وصیّت های امام صادق(علیه السّلام) 66
- از وصیّت های امام محمّد باقر(علیه السّلام) 66
- از وصایای امام رضا(علیه السّلام) 67
- از وصیّت های امام کاظم(علیه السّلام) 67
- از وصایای امام هادی(علیه السّلام) 68
- از وصیّت های امام زمان (ارواح العالمین له الفداء) 69
- بیداری– استقلال 70
- از وصیّت نامه ی الهی و سیاسی امام خمینی(قدسّ سرّه) 70
- قلب مطمئن 71
- بخش اول: معرفی سه دسته ی اصلی وارثین 77
- اشاره 77
- تذکّری به علما و فرهنگیان 82
- اشاره 82
- نماز مادر 83
- به یاد مادر مهربانم(ره) 83
- تک ستاره (پدرجانم!) 84
- دعای مادر 85
- دعای بابا 85
- توجه 85
- خاتمه: فرم و الگوی وصیت نامه 86
- روش نوشتن وصیّت نامۀ خانم ها 101
سپس ساکت شد و سر به زانوی غم نهاده اشک می ریخت؛ سکوت سنگین فضای خانه را فراگرفته بود، لحظه ها به کندی می گذشت. ناگاه صدای روحبخش اذان مغرب سکوت را شکست، اهل خانه برای نماز و صرف شام رفتند، شب سپری شد و پس از نماز صبح تحوّل جدید پدید آمد ...
به سوی بیمارستان
اشعه ی طلایی خورشید از پنجره ها سَر می کشید... ناگهان پیرزن فریاد کشید: آی بچه ها! بچه ها! دو نفر از پسران (مهدی و صادق) و یک دختر (فاطمه) و یک عروس (همسر عباس که بسیّار با ادب و با اخلاص بود) دویدند وارد خانه شدند با منظره ی دلخراشِ افتادنِ پیرمرد در کنار پنجره روبرو شدند، فوراً او را برداشتند و با ماشین شخصی شان به بیمارستان بردند ... .
معصومه که پدرش را بسیار دوست داشت دید که یکی از عروس ها از پشت شیشه ی پنجره نگاه می کند و می خندد. معصومه فریاد زد: خجالت بکش چرا می خندی؟ عروس: خفه شو! دخترک نازنازی، وقت یتیم شدن توست! دیگر از غُرغُر آن پیر خِرِفت راحت خواهیم شد.
معصومه که دیگر چاره ای نداشت با اشک و آه آمد که از برادرانش خبر بگیرد که چرا با پدرشان به بیمارستان نرفته اند، دید یکی از پسران (عباس) موی سر خود را شانه می کند، دو تای دیگر (پرویز و خسرو) هنوز به خواب ناز هستند! دختر فریاد کشید وای چرا با پدر به بیمارستان نرفتید؟!. پرویز عربده کشید، ساکت باش! بگذار بخوابیم، اگر مُرد شاید کسی زیر خاکش کند!!!
دختر با سرعت هرچه تمام تر آمد پای تلفن که خواهرانش را باخبر کند، دید کسی با تلفن صحبت می کند، گوش داد که همسر خُسرو با برادرش صحبت