دستور و وصیت نامه شرعی و قانونی صفحه 6

صفحه 6

فصل اوّل: داستان های وصیت

اشاره

در این فصل داستانی از یک انسان وارسته درباره ی وصیّت، آمده است که به حق آموزنده و سازنده است. به دوستان سفارش می شود که با دقّت این داستان ها را بخوانند.

مسافر مصمّم (حاج احمد احسانی)

یک روز پدر پیری در گوشۀ خانه نشسته بود و به محاسن سفید خود دست می کشید، اشک هایش دانه دانه بر گونه هایش می غلتید، شانه های ناتوانش می لرزید و سخت ناراحت بود.

یکی از فرزندانش (صادق) که پسر زرنگ، خردمند، حسّاس و مؤدب بود، و پدر و مادر و... خود را بسیار دوست داشت

متوجّه پدر مهربانش شد، با خود گفت: پدرم هر روز بعد از تعقیب نمازش خرسند و شاداب می نشست و با بچه ها و نوه هایش صحبت می کرد، اما امروز به گوشه ی خانه خزیده و نگران نشسته است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه