ادوار فقه (شهابی) صفحه 276

صفحه 276

و بحدیث و استیناس بنشستند پیغمبر (ص) شرم می داشت که به ایشان بگوید: بروید، برخاست و بعنوان سرکشی به حجرۀ عائشه و دیگر زنان رفت و پس از بازگشتن هنوز آن سه کس نشسته و با هم

به گفتگو بودند پیغمبر (ص) را آن ابرام ناپسند افتاد پس این آیه نزول یافت.

و در سبب نزول حکم حجاب اقوالی گفته شده که از آن جمله: «بعضی دیگر گفتند: سبب آن بود که روزی جماعتی، به حجرۀ عائشه، پیش رسول، صلّی اللّٰه علیه و آله و سلّم حاضر بودند و او بفرمود تا طعامی بیاوردند. در میانه، عائشه می آمد و می شد و چون طعام می آورد و به کسی می داد دست آن مرد بدست او باز آمد و رسول را خوش نیامد خدای، تعالی، آیت حجاب بفرستاد» یعنی آیۀ وَ إِذٰا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتٰاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ نازل گردید.

در بارۀ موضوع دوم، که برخی از مغرضان از امّت مسیح آن را، بقول معروف، پیراهن عثمان کرده، بعنوان «زید و زینب «1» قصه پرداخته و بر اسلام و مسلمین، به گمان فاسد و طبق قصۀ مجعول خود، تاخته اند برای این که غرض ورزی و بیهوده گویی آنان روشن گردد، در این موضع باید بطور خلاصه گفته و دانسته شود:


______________________________
(1)- مجلسی از طبرسی نقل کرده که در بارۀ زید چنین آورده است: «تبنّاه رسول اللّٰه (ص) قبل الوحی و کان قد وقع علیه السّبی فاشتراه رسول اللّٰه بسوق عکاظ. و لما نبّی ء رسول اللّٰه دعاه إلی الاسلام فاسلم فقدم ابوه حارثه و اتی أبا طالب و قال: سل ابن اخیک فامّا ان یبیعه و اما ان یعتقه.

«فلمّا قال ذلک ابو طالب لرسول اللّٰه: قال: هو حرّ فلیذهب حیث شاء. فابی زید ان یفارق رسول اللّٰه فقال حارثه: یا معشر قریش، اشهدوا انه لیس ابنی. فقال رسول اللّٰه:

انّ زیدا ابنی. فکان یدعی زید بن محمّد.. و روی عن ابن

عمر قال: ما کنّا ندعو زید بن حارثه الا زید بن محمد حتّی نزل القرآن: ادْعُوهُمْ لِآبٰائِهِمْ..»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه